اختلال انطباقی؛ علائم، علت، تشخیص و درمان
۵۰ سال است که روانشناسان از عبارت اختلال انطباقی برای افرادی استفاده میکنند که نمیتوانند بهدرستی با موقعیتهای پراسترس زندگی مواجه شوند. اختلال انطباقی یکی از شایعترین اختلالات روانشناختی است که میتواند هر فردی در هر سنی و از هر جنسی را درگیر کند. شما چقدر درباره این اختلال میدانید؟ اگر اولین بار است که اسم این اختلال را میشنوید، پیشنهاد میکنیم حتما این مقاله را تا انتها بخوانید.
اختلال انطباقی چیست؟
تمامکردن رابطهای عاطفی یا شروع آن، تغییر شغل یا اخراجشدن، مهاجرت به شهر جدید و مرگ یکی از عزیزان نمونهای از تغییراتی هستند که ما را دچار استرس میکنند. اختلال انطباقی زمانی پیش میآید که نتوانیم با این عوامل استرسزا کنار بیاییم و آنها را مهار کنیم.
نداشتن توان کنارآمدن با موقعیتهای استرسزای زندگی منجر به بروز نشانههای شدید روانی و حتی جسمانی میشود. این نشانهها به روانشناسان کمک میکنند تا اختلال انطباقی را در فرد تشخیص دهند. در حال حاضر، ۶ نوع اختلال انطباقی شناخته شدهاند که هرکدام نشانههای خاص خود را دارند.
این اختلال در هر سنی و در هر دو جنس رخ میدهد. با این حال گاهی نشانههای این اختلال در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان متفاوت است.
نشانههای اختلال انطباقی
بر اساس راهنمای اختلالات روانی (DSM-5)، اختلال انطباقی ۲ نشانه اصلی دارد. به عبارتی اگر این ۲ نشانه در فرد مشاهده شوند، میتوان به اختلال انطباقی در او پی برد.
- شکلگیری نشانههای روانی و رفتاری در پاسخ به بروز موقعیتی استرسزا در طول ۳ ماه پس از وقوع آن.
- نشانهها باید شدید و آشکار باشند، مثلا پریشانی شدید که فراتر از حد و اندازه واقعه باشد. همچنین ناتوانی فرد در انجام وظایف روزانه زندگی و شغلی.
این نشانهها نباید بیش از ۶ ماه پس از پایان واقعه ادامه یابند. از سوی دیگر این نشانهها نباید مربوط به اختلال روانی دیگری (افسردگی یا اضطراب) باشند. وقتی این شرایط محقق شود، روانپزشک یا روانشناس میتواند این اختلال را تأیید کند.
بعضی از نشانههای جسمانی این اختلال نیز عبارتاند از:
انواع اختلال انطباقی
- همراه با افسردگی و خمودگی: روحیه ضعیف، گریه فراوان و حس ناامیدی زیاد.
- همراه با اضطراب: نگرانی، بیقراری و عصبیبودن.
- ترکیبی از افسردگی و اضطراب: ترکیب حالت اول و دوم.
- همراه با اختلال در رفتار: در این حالت تغییرات رفتاری مشاهده میشوند.
- ترکیبی از تغییرات خلقی و رفتاری: در این حالت نشانههای حالت اول، دوم و چهارم با هم مشاهده میشود، یعنی هم خلق و هم رفتار فرد تغییر میکند.
- نامشخص: برای مواردی که نمیتوان آنها را جزو هیچکدام از ۵ حالت پیشین به حساب آورد.
مثالهایی از اختلال انطباقی
- کودک ۶ساله همراه با خانواده به شهر جدیدی مهاجرت کرده است و در مدرسه جدید رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهد، مسئلهای که پیشتر سابقه نداشته است.
- کودک ۱۰ساله پس از طلاق پدر و مادرش دچار افت تحصیلی شدید میشود، اغلب اوقات ناراحت است و تمرکز کافی برای درسخواندن ندارد.
- فردی ۱۸ساله به دانشگاه میرود و نمیتواند در خوابگاه دوستان جدیدی پیدا کند.
- مردی از کار اخراج میشود، برای چند ماه انگیزه یافتن کار جدید را ندارد و انجام هر کاری برایش دشوار است.
- زنی خانه خود را در آتشسوزی از دست داده است و حس غم و اندوه زیادی دارد و نمیتواند در محیط کار عملکرد خوبی داشته باشد.
چرا اختلال انطباقی بروز میکند؟
دلایل بروز این اختلال چندان شناختهشده نیستند. هنوز روشن نیست چرا برخی از افراد در موقعیتهای استرسزا بهتر از دیگران عمل میکنند. مثلا هرکدام از اعضای یک خانواده بهشیوه خاص خود به این موقعیتها واکنش نشان میدهند. با این حال، عواملی وجود دارند که بهاحتمال زیاد در بروز این اختلال نقش دارند. این عوامل را در ادامه بررسی کردهایم.
۱. تجربیات گذشته
داشتن تجربیات تلخ روانی در گذشته، بهخصوص در دوره کودکی، احتمال ابتلای فرد به اختلالات روانی را بیشتر میکند. اختلال انطباقی نیز از این قاعده مستثنا نیست.
۲. مشکلات روانی
مشکلات روانی دیگری که پیش از مواجهه با موقعیت استرسزا وجود داشتهاند، میتوانند همچون عاملی تحریککننده به بروز این اختلال دامن بزنند. مثلا اگر کسی پیش از مرگ عزیزانش دچار افسردگی باشد، بروز آن واقعه میتواند به این اختلال منجر شود.
۳. استرسهای مستمر روزانه
در صورتی که سبک زندگی شما پراسترس باشد، ممکن است هنگام بروز یک واقعه استرسزای دیگر تحملتان تمام شود. مثلا کسی که شغلی پراسترس دارد در صورت بروز حادثهای بزرگ و پراسترس، بیشتر در معرض این اختلال خواهد بود. زندگی با استرس مزمن از توانایی ما در رویارویی با حوادث و بحرانها میکاهد.
تشخیص اختلال انطباقی
برای تشخیص بالینی این اختلال آزمونی خاص وجود ندارد. بنابراین روانپزشک یا روانشناس برای تشخیص با فرد مصاحبه و علائم او را مشاهده میکند. با این حال، رواندرمانگر از فرد آزمونهایی میگیرد که مطئمن شود نشانهها مربوط به مشکل دیگری نباشند.
درمان اختلال انطباقی
بسیاری از کسانی که به این اختلال دچارند، بهخوبی درمان میشوند. درمانهای ارائهشده برای اختلال انطباقی به فرد کمک میکنند با آسیب کمتری از شرایط پراسترس عبور کند.
بهطور کلی ۲ روش درمانی برای درمان اختلال انطباقی ارائه شده است: رواندرمانی و دارودرمانی.
۱. رواندرمانی
این روش به روش دارودرمانی ارجح است. اینکه چه شیوهای برای رواندرمانی انتخاب شود به تخصص درمانگر و نیازهای مراجع بستگی دارد. رواندرمانی شامل حمایت عاطفی، آموزش روشهای مقابله با استرس و ایجاد عادتهای مثبت است. این احتمال وجود دارد که افراد نزدیک به فرد مبتلا نیز به جلسات دعوت شوند.
۲. دارودرمانی
دارو برای مقابله با اضطراب و افسردگی ناشی از اختلال انطباقی تجویز میشود. این داروها شاید برای دورهای کوتاه تجویز شوند.
چطور با شرایط پراسترس کنار بیاییم؟
اگر اخیرا رویدادی پراسترس را پشتسر گذاشتهاید، در معرض ابتلا به این اختلال هستید. برای مواجهه با استرسهای شدید راهکارهایی وجود دارند، راهکارهایی که اگر با آنها آشنا باشید، شاید بتوانید از ابتلا به این اختلال جلوگیری کنید.
۱. اوقات فراغت داشته باشید
همانطور که گفته شد، سبک زندگی پراسترس یکی از عوامل زمینهساز این اختلال است. بنابراین اگر در کنار شغل و سایر وظایف روزانه، زمانی را به تفریح و سرگرمکردن خودتان اختصاص دهید، انرژی کافی برای مواجهه با استرسهای شدید را خواهید داشت.
۲. از خودتان مراقبت کنید
خوب بخوابید، غذای سالم بخورید و ورزش مستمر را فراموش نکنید. اینها توان روانی و جسمی شما را افزایش میدهند.
۳. عادتهایی را ایجاد کنید که استرستان را کاهش میدهند
گوشکردن به موسیقی، انجام مراقبه یا یوگای صبحگاهی یا هرکاری را که باعث کاهش استرسهای روزانه شما میشود مرتب انجام دهید.
۴. از حمایت اجتماعی بهرهمند شوید
زمانی را به گذراندن وقت با دوستان مثبت اندیش و دنیادیده خود اختصاص دهید. چه این افراد شما را راهنمایی کنند و چه گوش شنوایی برای شنیدن درددلهای شما باشند، هردو برایتان مفید است. همچنین برقراری ارتباط با افرادی که تجربهای مشابه شما داشتهاند و شنیدن روشهایی که برای کنارآمدن با مسئله به کار گرفتهاند برایتان مفید است.
۵. از مشکلات فرار نکنید
اگر میدانید باید تماس تلفنی ناخوشایندی را تحمل کنید، بهترین کار ایستادن و مواجهشدن با آن است. بهجای بهتأخیرانداختن مسئله، بکوشید آن را زودتر حل کنید. هرچه ماجرا را بیشتر کش دهید، بیشتر دچار استرس میشوید.
سخن پایانی
احتمالا بسیاری از ما در مقطعی از زندگی دچار این اختلال شدهایم. نباید بهخاطر این قضیه خودمان را سرزنش کنیم. این اختلال نشانه ضعیفبودن ما نیست.
شما چه فکری دراینباره دارید؟ تجربهای از مواجه با اختلالات اضطرابی و گذر از آنها دارید؟ اشتراک تجربههایتان ممکن است برای دیگران راهگشا باشد.