زنانگی سمی؛ ریشه، نشانهها، روش مقابله
بسیاری از ما در زندگی روزمره با کلیشهها و هنجارهای دستوپاگیری روبهرو هستیم که به ما میگویند دقیقا چطور رفتار کنیم. بااینحال، برخی از این هنجارها نه مشکلی ایجاد میکنند و نه آسیبی به کسی میرسانند. این مسئله زمانی مشکلساز میشود که پای جنسیتها به میان میآید و هنجارهایی بر مبنای زن یا مرد بودن افراد تعیین میکنند و میگویند رفتار آنها باید چگونه باشد. یکی از این مفاهیم بسیار مهم زنانگی سمی است؛ این اصطلاح گسترده توصیفکننده انتظارات مبتنی بر جنسیتِ جامعه از زنان است و به آنها فشار میآورد خودشان را به ویژگیها و معیارهای کلیشهای زنانه محدود کنند. ازآنجاکه این موضوع بسیار بحثبرانگیز و مهم است، این مقاله را به بررسی آن اختصاص دادهایم. با ما همراه باشید.
ریشه اصطلاح زنانگی سمی
اینکه چهکسی اولین بار اصطلاح زنانگی سمی را ابداع کرد مشخص نیست. بر اساس منابع موجود در اینترنت، این واژه اولین بار حدود سال ۲۰۱۸ وارد فرهنگ واژگان عمومی شده است؛ زمانی که روانشناس اجتماعی، دوون پرایس (Devon Price)، درباره آن مطلبی نوشت و روزنامهنگاری بهنام جین گلیمور (Jane Gilmore) هم مقالهای درباره آن منتشر کرد.
زنانگی سمی چیست؟
تعریف این اصطلاح بسته به منبع آن میتواند کمی متفاوت باشد. مثلا طبق یک باور نادرست ضدفمنیستی، این اصطلاح بهمعنای استفاده از ویژگیهای زنانه برای اغفال مردان است درحالیکه بیشتر متخصصان بر این باورند که مفهوم زنانگی سمی بهمعنای تعریف سفتوسخت و سرکوبگرانه زنانگی است و زنان را وادار میکند رفتار خود را به ویژگیهای کلیشهای زنانه محدود کنند.
هرگونه فکر، عمل یا رفتاری که باعث شود زن بهنفع دیگران یا بهاحترام آنها از استقلال، اختیار، احساسات و سلامت روانی و عاطفی خود بگذرد، زنانگی سمی است. این «دیگران» اغلب مرد هستند.
زنانگی سمی چه ارتباطی با مردانگی سمی دارد؟
قبل از اینکه روانشناسان مفهوم زنانگی سمی را مطرح کنند، مفهوم مشابه دیگری با عنوان «مردانگی سمی» وجود داشت. به نظر میرسد که مردانگی سمی و زنانگی سمی دو روی یک سکه هستند. چیزی که مردان را تحتفشار قرار میدهد نقشی تهاجمی، خشن، ترسناک و مسلط از نظر جنسی ایفا کنند تا در قدرت باقی بمانند، زنان را تحتفشار قرار میدهد تا دنبال جلب رضایت مردان باشند. مفاهیمی که ارزش مرد را به قدرت او و ارزش زن را به ظاهر زیبا و خوشایند برای مردان محدود میکنند.
مردانگی سمی میگوید مردان باید:
- خشن رفتار کنند؛
- احساسات نشان ندهند؛
- هرچیزی را که زنانه تلقی میشود رد کنند.
مصداقش را در دنیای واقعی با این جملات میبینیم:
- مگه مرد باید از زنش اجازه بگیره؟
- مرد که گریه نمیکنه!
- مگه دختری که صورتی پوشیدی؟
در مقابل، فرض زنانگی سمی بر این است که زنان صرفا وجود دارند تا یک مرد در زندگی آنها، که میتواند پدر یا شوهر باشد، ارزش آنها را تعریف و قضاوت کند. زنانگی سمی از پذیرش خاموش خشونت و سلطه برای بقا حمایت میکند. بنابراین زنانگی سمی میگوید زنان باید:
- ساکت و منفعل و ازخودگذشته باشند؛
- مطیع و تسلیم باشند؛
- پرورشدهنده باشند؛
- خانهداری و ارزشهای خانوادهمحور را پاس بدارند؛
- خود را جذاب نشان دهند.
مصداقش را در دنیای واقعی با این جملات میبینیم:
- هیس، دختر نباید صداش بلند باشه!
- وقتی شوهرت میگه نه، باید بگی چشم!
- یه بچه بیار باهاش سرگرم شو!
- مراقبت از بچهها وظیفه زنه!
- به خودت برس. دلت میخواد چشم شوهرت دنبال بقیه باشه؟
بنابراین زنانگی سمی و مردانگی سمی هر دو بهصراحت به زنان و مردان میگویند باید با کلیشههای سنتی مطابقت داشته باشند یا تلاش کنند با آن کلیشهها هماهنگ شوند.
آیا همهچیز تقصیر جامعه است؟
حقیقت این است که زنانگی سمی از الگوهای سفتوسخت جامعه نشئت میگیرد، اما خود افراد هم آن را تقویت میکنند. وقتی زنان ناخودآگاه تلاش میکنند ارزشمند باشند یا در جامعهای مردسالار پذیرفته شوند، یعنی این هنجارها را در خود درونیسازی کردهاند. وقتی زنی به خودش میقبولاند که ارزشهای او در مطیعبودن، ساکت و مؤدببودن، پرورشدهندهبودن و موارد دیگری خلاصه میشود که در بخش قبل برشمردیم، یعنی زنانگی سمی را در خود تقویت کرده است.
البته باید یک چیز را روشن کنیم؛ داشتن این ویژگیها هیچ ایرادی ندارد. یعنی اگر زنی تمایل دارد بعد از ازدواج خانهداری کند و بلافاصله مادر شود، واقعا اشکالی ندارد. این تمایلات زمانی به زنانگی سمی تبدیل میشوند که زن خودش را مجبور کند برخلاف میلش این ویژگیها را نشان دهد و نیازهای واقعی خودش را سرکوب کند. مثلا اگر دوست ندارید شغلتان را رها کنید، اما بعد از ازدواج این کار را انجام میدهید چون باید اینطور باشد، زنانگی سمی در شما ایجاد شده است.
زنانگی سمی در کدام محیطها خودش را نشان میدهد؟
زنانگی سمی میتواند در هر محیطی خودش را نشان دهد، مثلا در:
- مدرسه؛
- خانه؛
- بین خانواده و دوستان؛
- محیط کار؛
- رسانهها؛
- شبکههای اجتماعی.
۱. در مدرسه و خانه و خانواده
بسیاری از معلمان و مربیان در مدرسه تمام تلاششان را میکنند که دختران را متین و موقر بار بیاورند. شاید این بهخودیخود ایرادی نداشته باشد، ولی وقتی این کار را با تکیه بر جنبههای زنانه انجام میدهند نادرست است. مثلا معلمی که به دانشآموزش میگوید بلند نخند یا مثل خانمها رفتار کن، زنانگی سمی را در او ایجاد خواهد کرد.
شوهر یا شریک عاطفی که با کارکردن همسرش مخالفت میکند و این مسئله را با جملاتی مانند «تو بری سر کار؟ پس من چیکارهام؟ من موظفم تأمینت کنم و تو از بچهها مراقبت کنی» مطرح میکند، زنانگی سمی را تقویت میکند.
پدر و مادری که مدام به دخترشان فشار میآورند «پس چرا بچهدار نمیشین؟ مگه میشه زن نخواد مادر بشه؟ بهتره تا از سنت نگذشته اقدام کنی.» کلیشههای جنسیتی را در آن دختر درونیسازی میکنند.
این مسئله درباره بستگان یا دوستانی هم که میگویند «میدونی چرا شوهر پیدا نمیکنی؟ استقلال و اعتمادبهنفست مردها رو ازت دور میکنه» صدق میکند.
۲. زنانگی سمی در محیط کار
زنانگی سمی در محیط کار بسیار رایج است. این مشکل محدود به کشور یا منطقه خاصی هم نیست و در همه جوامع نمونههایی از آن یافت میشود. مثلا مدیران یا همکارانی که به زنی پیشنهاد میکنند «بیشتر آرایش کن و سعی کن مشتریها رو جذب کنی»، زنانگی سمی را ترویج میکنند.
شیوه رفتار با مدیران زن هم نشان میدهد که زنانگی سمی در بسیاری از محیطهای کاری رواج دارد. طبق پژوهشی در سال ۲۰۲۰، زنان در پستهای مدیریتی بالاتر از مردان بیشتر در معرض آزار و اذیت آنها هستند. این مسئله احتمالا از این کلیشه جنسیتی ناشی میشود که زنان توانایی رهبری را ندارند. جالب است زنانی که به کلیشهها پایبندند، بیشتر از مردان مدیران زن را آزار میدهند زیرا فکر میکنند مردان باید در جایگاه برتر باشند و اگر زنی این پست را دارد، نمیتواند بهخوبی مردان از عهده آن برآید.
۳. زنانگی سمی در رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی هم زنانگی سمی را بهشدت ترویج میکنند. احتمالا بارها دیدهاید تعداد لایک و کامنت و اشتراکگذاری عکسها یا محتواهایی که درباره زنان و کلیشههای جنسیتیاند خیلی زیاد است. سلبریتیها و افراد مشهوری که رژیم غذایی خطرناکی را تبلیغ میکنند یا برای ترغیب زنان به ورزشکردن بهجای نشاندادن جنبه سلامتی آن، بر این جمله تأکید میکنند که «اگه میخواین به اندام زیبا و ایدئال زنانه برسین و انحناهای بدنتون رو مشخص کنین»، همگی در ترویج زنانگی سمی نقش مهمی دارند.
این مسئله درباره برنامههای تلویزیونی که در آنها به زنان آموزش میدهند چطور برای بهدستآوردن عشق یک مرد رقابت کنند هم صدق میکند.
زنانگی سمی چه تفاوتی با جنسیتگرایی خیرخواهانه دارد؟
زنانگی سمی و مردانگی سمی هر دو با مفهوم دیگری که ریشه در زنستیزی دارد، درهمآمیختهاند: جنسیتگرایی خیرخواهانه.
جنسیتگرایی خیرخواهانه همان تبعیض جنسیتی است و تنها تفاوتش این است که با رنگولعابی زیبا مطرح میشود و به نظر میرسد نیت خوبی پشت آن است. بر اساس این دیدگاه، زنان ظریف و شکننده و آسیبپذیرند. زنان با مهر مادری آفریده شدهاند و این موهبت که میتوانند در خود موجودی را پرورش دهند به مردان اعطا نشده است. مردان وظیفه دارند در خدمت زنان باشند و با آنها مانند شاهزادهها رفتار کنند. باید امنیت و رفاه آنها را تأمین کنند و محافظ آنها باشند.
نکته مهم این است که این جنسیتگرایان خیرخواه هرگز بهصراحت نمیگوید که این نقش حفاظتی مردانه نوعی معامله است و فقط به زنی اعطا میشود که از نقشهای جنسیتی سنتی پیروی کند. به همین دلیل است که وقتی زنی در محیطی برخلاف هنجارها صدایش را بالا میبرد و به کسی که حقش را خورده است اعتراض میکند، بهندرت مردی پشت او میایستد و از او حمایت میکند. این دیدگاه هرگز نمیگوید اگر زنی واقعا مهر مادری را در خود احساس نمیکند چرا باید بهزور آن را بپذیرد یا اگر زنی بهدلیل ناباروری نمیتواند بچهدار شود، چهکسی از او حمایت میکند که ناقص به حسابش نیاورند.
زنانگی سمی چه علائمی دارد؟
اگر هریک از رفتارها یا افکار زیر را در خودتان یا دیگران میبینید، علائم زنانگی سمی در شما یا آنها وجود دارند:
- احساس میکنید حتما باید با یک مرد ازدواج کنید وگرنه ناقص هستید.
- فکر میکنید مشکلات باروری شما باعث شرمندگی شماست و چون بچهدار نمیشوید کامل نیستید.
- رژیمهای سخت یا جراحیهای زیبایی خطرناک انجام میدهید و سلامت خود را فدای منطبقشدن با انتظارات جامعه از زنان میکنید.
- نیازها و خواستههای خود را سرکوب میکنید تا نیاز و خواسته مرد را برآورده کنید.
- کاری را که همکار مرد شما خواسته است میپذیرید، فقط چون احساس میکنید اگر بگویید نه، او بهحساب بیادبی شما میگذارد.
- توانایی خود را کماهمیت جلوه میدهید یا وانمود میکنید برخی کارها را بلد نیستید انجام دهید یا توانایی فیزیکی آن را ندارید.
- مردی آزارتان میدهد یا با او درباره موضوعی مخالفید، اما اعتراض نمیکنید زیرا فکر میکنید زنان باید مطیع باشند و نباید صدایشان را بالا ببرند.
اگر راجع به زنان دیگر قضاوت میکنید یا تحقیرشان میکنید که با انتظارات جنسیتی جامعه مطابقت ندارند هم علائم زنانگی سمی را دارید.
تأثیرات منفی زنانگی سمی چیست؟
مونیکا ورمانی، روانشناس بالینی، توضیح میدهد که زنانگی سمی ممکن است با افزایش استرس، تخریب هویت و احساس ناتوانی بر سلامتی جسمی و روحی شما اثر بگذارد و به روابط ناسالم بینجامد. دلیلش این است که افراد بهجای تلاش برای زندگی و برقراری رابطه صمیمانه با دیگران بهدنبال ایجاد قالب مناسب خود هستند. این درباره مردانگی سمی هم صدق میکند. در ادامه، برخی از پیامدهای زنانگی سمی را بررسی میکنیم.
۱. تأثیر آن بر سلامت جسمی
زنانگی سمی میتواند با ترویج استانداردهای زیبایی بر سلامت جسمی زنان اثر منفی بگذارد. زنان ممکن است برای مطابقت با این انتظارات به دیسفورمیا و اختلالات خوردن مبتلا شوند.
ممکن است این انتظارات استرس شدیدی به زنان وارد کنند، مخصوصا اگر تعهد تحصیلی یا کاری هم داشته باشند. بسیاری از زنان برای برآوردهکردن انتظاراتی که از آنها در نقش یاریگر، ازخودگذشته و پرورشدهنده وجود دارد به خود فشار میآورند. استرس مزمن ممکن است به بیماریهای جدی مانند سرطان، سکته مغزی و بیماری قلبی منجر شود.
زنانگی سمی در محیط کار میتواند به خستگی، بیخوابی، سردرد، مشکلات معده، دردهای عضلانی و لرزش دست بینجامد.
۲. تأثیر آن بر سلامت روانی
رعایت دقیق هنجارهای جنسیتی ممکن است زنان را دچار احساس ناتوانی و مشکلات روحی و روانی کند. وقتی زنی برخلاف میل باطنی خود، ارزش خود را در انتظارات جنسیتی جامعه میبیند، بهسختی میتواند از زندگی رضایت داشته باشد و حتی ممکن است از خودش متنفر شود. فشار، اضطراب، افسردگی و کاهش اعتمادبهنفس فقط برخی از این پیامدها هستند.
۳. تأثیر آن بر رابطه
زنانگی سمی میتواند بر روابط شخصی و حرفهای شما اثر بگذارد. وقتی در روابط عاشقانهتان با کسی مدام دنبال تأیید او هستید و هر کاری میکنید که شما را بپذیرد و در هیچ موردی با او مخالفت نمیکنید، کمکم حس رنجش، کاهش صمیمیت و آزردگی در شما ریشه میدواند. در روابط کاری هم وضع به همین منوال خواهد بود.
چطور با زنانگی سمی مقابله کنیم؟
کارشناسان چند راهکار برای مقابله با زنانگی سمی پیشنهاد میکنند. اگر متوجه شدید چنین ساختارهایی در شما و دیگران وجود دارد، میتوانید از این روشها استفاده کنید.
اگر در خودتان زنانگی سمی مشاهده میکنید
۱. ابتدا بررسی کنید این باورها از کجا آمدهاند. از والدین؟ دوستان؟ رسانهها؟ شناسایی منبع این باورها به شما کمک میکند آنها را از باورهای حقیقی خودتان تمیز دهید. گاهی زنانگی سمی چنان ریشه دوانده است که ناخودآگاه مرتکب برخی رفتارها میشوید. به همین دلیل است که باید بررسی کنید آیا واقعا رفتار یا انتخابی که میکنید برای شما خوب هستند یا انتظار میرود این طور رفتار یا انتخاب کنید. وقتی میخواهید کاری برای کسی انجام بدهید، به این فکر کنید که آیا واقعا میخواهید به او کمک کنید یا حس میکنید که باید به او کمک کنید.
این جملات را با خود تکرار کنید:
- طبیعیه که چنین احساسی داشته باشم؛
- اشکالی نداره عصبانی باشم؛
- من تمام تلاشم رو کردم و دیگه کافیه؛
- احساسات من مهم هستن.
۲. تشخیص دهید که چه زمانی و در کجا احساس واقعیبودن میکنید. اگر کسانی قصد دارند شما را تحتفشار قرار دهند تا انتظاراتشان را برآورده کنید یا به شما القا میکنند که از کلیشهها پیروی کنید، از آنها فاصله بگیرید و حدومرزی بین خودتان و آنها تعیین کنید.
۳. جنبههایی از هویتتان را که خلاف هنجارها و کلیشههاست کشف کنید و بهجای ردکردن آنها، به آنها احترام بگذارید.
۴. اگر رسانهها یا کاربرانی در شبکههای اجتماعی هستند که زنانگی سمی را ترویج میکنند، تا حد امکان از آنها دوری کنید. بیشتر از رسانههایی استفاده کنید که هنجارهای جنسیتی را به چالش میکشند.
اگر در دیگران متوجه زنانگی سمی شدهاید
با دلسوزی موضوع را پیش بکشید. اگر به فرد مستقیما بگویید نشانههای زنانگی سمی را در او میبینید، فرد را در حالت تدافعی قرار خواهید داد. میتوانید با پرسیدن یک سؤال شروع کنید. فرض کنیم خواهری دارید که درباره دوستش که خیال بچهدارشدن ندارد اظهارنظر میکند. میتوانید از او بپرسید: «انگار خیلی درباره این موضوع مته به خشخاش میذاری. چرا این قدر فکرت رو درگیر کرده؟» یا اگر دوستی دارید که شغلش را ترک کرده است، بپرسید چرا این کار را کرده است. قضاوت نکنید و دوستانه از آنها درباره انتخابهایشان بپرسید. همه چیزهایی را که در آنها دوست دارید و با هنجارهای جنسیتی همخوانی ندارند، به آنها یادآوری کنید.
کلام پایانی
زنانگی سمی هم مانند مردانگی سمی محصول جامعه مردسالار است. با این دیدگاه، کنترل و محدودکردن و استثمار زنان آسانتر میشود. قرارگرفتن در معرض این هنجارها و کلیشههای اجتماعی معمولا از سنین پایین شروع میشود و اگر چنین تفکراتی در شما شکل گرفته است، تقصیر شما نیست. بااینحال، برداشتن گامهای اولیه برای کشف عواملی که این الگوهای فکری و رفتاری را هدایت میکنند تفاوت بزرگی در سلامتی جسمی و روحی شما ایجاد خواهد کرد. میتوانید از درمانگر کمک بگیرید تا به شما برای شناسایی تمایلات غیرسودمند و جایگزینکردن آنها با رفتارهای درست کمک کند. همین امروز شروع کنید و همه جنبههای شخصیت خود را بپذیرید، از جمله جنبههایی که با هنجارهای جنسیتی همخوانی ندارند.
شما بگویید
آیا نشانههای زنانگی سمی را در خودتان یا اطرافیانتان مشاهده کردهاید؟ این نشانهها چه هستند و چه تصمیمی برای ازبینبردن آنها دارید؟ لطفا دیدگاههایتان را با ما به اشتراک بگذارید.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما بهوجود میآورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.