اگر شما هم مانند عموم مردم، بیشتر ساعات با ارزشِ زمان بیداریتان را در محل کار سپری میکنید، بسیار مهم است که این زمان را در محل کاری مناسب و البته در حال انجام کار مورد علاقه و متناسب با خودتان باشید.
آسیب و فشارهای کاری نامناسب که توسط روشهای اشتباه مدیران ایجاد میشود، ربطی به میزان درآمد یا عنوان شغلی شما ندارد. یک کارمند تیم اجرایی در پر درآمدترین شرکتهای جهان میتواند رضایت کمتری از شغل خود نسبت به یک کارگر ساده در یک کافیشاپ محلی داشته باشد. هرچقدر شرایط کاری شما سختگیرانه و اختیارات شما برای انجام مسئولیتهایتان کمتر باشد، احتمال اینکه شما از شرایط کاری خود ناراضی باشید، بسیار بیشتر میشود. یک مطالعه که توسط انجمن روانشناسان آمریکا (APA) انجام شده، نشان داده است کارمندانی که در محیطهای سختگیر با اختیارات کمتر کار میکنند، با احتمال بیشتری دچار بیخوابی، اضطراب و افسردگی میشوند.
ماندن در یک شغل بد به مدت بسیار طولانی، برای زندگی کاری شما بسیار مضر است. اگر شما در محیط کاریتان تلاش و تفکر زیادی برای تغییرات انجام دادهاید، اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است، احتمالا زمان آن رسیده است که شغلتان را تغییر بدهید.
تصمیم برای ترک یک شغل میتواند بسیار ناراحت کننده باشد، به همین علت شما باید مطمئن باشید که ترک کارتان تصمیم درستی است. خبر خوب این است که نشانههای آشکاری وجود دارد که اگر آنها را به مقدار زیادی در محیط کار تجربه کردهاید، وقت آن است که شغلتان را ترک کنید.
۱. شرکت شما در حال ورشکستگی است
یک تحقیق جدید نشان داده است که ۷۱ درصد از کسب و کارهای کوچک در ۱۰ سال اول کاری، ورشکسته و تعطیل میشوند. اگر شما دربارهی وضعیت مالی و آیندهی شرکت خود نگران هستید، ممکن است که نگرانی شما درست باشد. مواردی مانند اجبار برای تأیید هزینههای بسیار جزئی توسط مدیران و افزایش جلسات مدیران ارشد پشت درهای بسته، میتواند نشانههایی برای وضعیت مالی نامناسب شرکت شما باشد. در صورتیکه تصور میکنید وضعیت کسبوکاری که در آن مشغول هستید، از نظر مالی ناپایدار است، ممکن است زمان تغییر شغلتان رسیده باشد. اگر شما تا زمانی که شرکتتان ورشکسته و بسته شود صبر کنید، برای شاغل شدن در بازار کار باید با همکاران قبلی خود رقابت کنید.
۲. هیچ جایی برای پیشرفت وجود ندارد
اگر شما کارتان را دوست داشته باشید، ماندن در شغلتان بسیار آسان و راحت است. با این حال دانستن این موضوع بسیار مهم است که هر شغلی باید مهارتهای شما را افزایش بدهد و به عنوان یک کارمند ارزش شما را بالاتر ببرد. اگر شما در شغلتان هیچ چیز جدیدی یاد نمیگیرید و هر روز در حال انجام کارهای تکراری هستید، در حالی که اطرافیانتان در حال پیشرفت در کارشان هستند، زمان آن رسیده است که به دنبال تغییر شغلتان باشید.
۳. اهمیت کاری شما نادیده گرفته میشود
آیا همیشه شما آخرین نفری هستید که از اتفاقات داخلی محیط کارتان با خبر میشوید؟ اگر شما به ندرت با مدیران سطح بالای شرکت ملاقات رو در رو دارید و هرگز دربارهی پروژههای بزرگ شرکتتان اطلاعاتی به شما داده نمیشود، در حالی که بقیه همکارانتان از آنها با خبر هستند، میتواند به این معنا باشد که مدیر و کارفرما، شما را تنها به عنوان یک فرد منفعل برای پر کردن پستها تصور میکنند و ارزش کاری شما را به عنوان یک کارمند نادیده میگیرند. این یک پدیده ناراحت کننده برای زندگی کاری شماست و ممکن است به معنای آن باشد که زمان استعفا از کارتان فرا رسیده است.
۴. شما بیشتر از مدیرتان میدانید
این موضوع برای هرکسی ناراحت کننده است که در زمینهی کاری، بیش از کسی که برای او کار میکند آگاه باشد، اما مشکل واقعی بسیار عمیقتر از این موضوع است. اگر شما نمیتوانید به مدیر شرکتتان در اتخاذ تصمیمات درست برای پیشرفت شرکت، اعتماد کنید، شما به طور مدام زندگی شغلی پر استرسی خواهید داشت. اگر حق با شماست و مدیران شما نمیدانند که چه کاری میکنند، شما میتوانید از شغلتان استعفا بدهید و دنبال کار دیگری باشید.
۵. شما مدیر بداخلاقی دارید که تغییر نمیکند
مدیران به طور مدام تغییر میکنند و به همین دلیل، عقل سلیم میگوید باید صبر کرد تا یک مدیر بداخلاق هم تغییر کند. اما این موضوع همیشه درست نیست، اگر شما رئیسی دارید که به مدیران سطح بالای شرکت مرتبط است، زمان آن رسیده است که شغلتان را ترک کنید. یک رئیس بداخلاق علاوه بر اینکه هر روز شما را آزار میدهد، به علت اینکه با مدیران سطح بالا ارتباط دارد، میتواند زندگی کاری شما را با از بین بردن اعتبار کاریتان، ویران کند. چنین مدیرانی انتقام بقیهی افراد را از شما میگیرند و شما را برای هر اتفاقی سرزنش میکنند.
۶. شما از رفتن به محلکارتان وحشت دارید
احتمالا همهی ما شنبه هر هفته به علت شروع روز کاری، کمی احساس خستگی میکنیم. اما اگر شما هر روز با رفتن به سرکار، دچار وحشت و ترس میشوید، احتمالا زمان ترک کارتان رسیده است. اگر شغلی دارید که باعث ترس و وحشت شما میشود، با تلقین به خودتان که احتمالا احساس ترستان به علت هفتهی بدی است که گذراندهاید، خودتان را فریب ندهید.
۷. علاقهی خود را نسبت شغلتان از دست دادهاید
اگر شما در شرکتی کار میکنید که همکاران و مدیرتان را دوست دارید، اما از کارتان متنفر هستید، شغلتان ارزش تلاش کردن ندارد. علاقه برای موفقیت، یک ضرورت است. اگر شما هیچ علاقهای به کارتان ندارید و حتی نسبت به آن بیتفاوت هستید، وقت آن رسیده است که دوباره زندگی کاری خود را ارزیابی کنید.
۸. سلامت شما در معرض خطر است
هیچ مقدار پولی، ارزش به خطر انداختن سلامتی شما را ندارد. استرس شغلی میتواند منجر به افسردگی، بیخوابی، سردرد، بیماریهای حاد و بسیار خطرناکتر شود. اجازه ندهید چنین اتفاقی برای شما بیفتد.
۹. زندگی شخصی شما در معرض خطر قرار میگیرد
حتی اگر به علت ساعات زیاد کاری یا به علت استرس بسیار زیاد کاری دچار ناراحتی هستید، هنگامی که به خانه برمیگردید شغل شما نباید روی زندگی شخصیتان تأثیر داشته باشد. اگر شغلتان تأثیر منفی بر زندگی شخصیتان در محیط خانه گذاشته است باید آن را ترک کنید.
تمام موارد را بررسی کنید
اگر شما تصمیم جدی برای ترک شغلتان گرفتهاید، این کار را هوشمندانه انجام بدهید. با برخورد خشمگینانه و ذکر تمامی معایب کارتان در هنگام استعفا، پلهای پشت سرتان را خراب نکنید. چنین کاری علاوه بر اینکه هیچ سودی برای شما ندارد، میتواند در آینده برای شما ایجاد دردسر کند. به جای چنین کاری به سادگی توضیح بدهید که علت ترک کارتان، دنبال کردن یک فرصت جدید کاری است و علت استعفا را محترمانه بیان کنید.
برگرفته از: linkedin
بسیار عالی بود. سپاس
واقعا مقاله مفيدي بود ولي به نظر من يک چيز را کم دارد وآن اينکه در کار مجبور بشي به مردم ظلم بکني يا حق آنها را بخوري ووجود قوانين متعدد باعث سردرگمي بشود.
سلام آقای اولنج
اگه ممکنه توی تلگرام به من پیام بدید.اون جیمیل نیست اکانت تللگرامه ک تو قسمت ایمیل وارد کردم
سپاس