درمان افسردگی بدون دارو و با ۱۱ راهکار طبیعی
افسردگی یکی از شایعترین بیماریها در کشور ماست و آمار رسمی حکایت از شیوع ۱۸ درصدی این بیماری در بین مردم کشور ما دارد. افسردگی همچنین چهارمین بیماری شایع در کشور است.
مصرف خودسرانهی داروهای ضدافسردگی میتواند عوارض بسیار خطرناکی داشته باشد. با توجه به آنکه استفادهی خودسرانهی دارو در کشور ما بسیار بالا است، توجه به راهکارهایی برای کنترل افسردگی بدون نیاز به دارو اهمیت زیادی پیدا میکند. ما در این مقاله، ۱۱ راهکار کنترل و درمان افسردگی بدون دارو را توضیح میدهیم. مؤثربودن تمامی این ۱۱ راهکار برای کنترل و درمان افسردگی از نظر علمی و پزشکی تأیید شده است.
۱. به روانشناس مراجعه کنید
از احساسات و بیماری خود شرمنده نباشید. افسردگی بسیار شایع است. صحبت و مراجعه به یک متخصص روانشناسی میتواند به شما کمک بسیار زیادی بکند. در صورتی که به درمان جدیتری برای افسردگی نیاز داشته باشید، مشاور در این زمینه شما را راهنمایی میکند. صحبت دربارهی افسردگی با یک متخصص روانشناسی میتواند بهسرعت باعث آگاهی بیشتر شما نسبت به بیماری و احساساتتان و همچنین متعادلتر شدن شدت آنها بشود. افسردگی باعث میشود تا شما همهچیز را در زندگی مبهم و سیاه ببینید. مشاور به شما کمک میکند که چنین دیدگاه غیرواقعی و غیرمنطقی را از بین ببرید.
۲. ورزش کنید
فواید ورزش تنها مربوط به سلامت جسمانی نیست، شاید دربارهی تأثیر ورزش بر افسردگی چیزهایی شنیده باشید. در اروپا، پزشکان برای بیماران افسرده ورزش تجویز میکنند. بهترین شیوهی ورزش، پیادهروی و دوندگی در طبیعت است. پیادهروی در طبیعت به ذهن و بدن شما آرامش هدیه میکند و باعث میشود که شدت احساسات منفی شما کمتر بشوند. از طرفی با ورزش و پیادهروی در طبیعت، متوجه میشوید که طبیعت هم مانند ما انسانها مدام تغییر میکند. طبیعت هم، زمانی سرشار از شادی و جنبوجوش است و زمانی به خواب زمستانی فرو میرود. در صورتی که روح و جسم خود را با طبیعت هماهنگ کنید، احساس بهتری خواهید داشت.
۳. حمام آفتاب بگیرید
اجازه دهید که خورشید پوست شما را گرم کند. تا چند سال پیش تجویز قرصهای ویتامین D برای درمان افسردگی و مشکلات دیگر رفتاری رایج بود. تحقیقات جدید نشان داد که مصرف این قرصها تأثیر درمانی ندارد. در عوض، تحقیقات زیادی نشان داده است که مصرف غذاهای سالم دریایی و دارای ویتامین D مانند ماهی قزلآلا احتمال ابتلا به افسردگی را کمتر میکند. به همین دلیل بهتر است مصرف قرصهای ویتامین D را قطع کنید و کمی حمام آفتاب بگیرید و از راههای طبیعی ویتامینهای موردنیاز بدن خود را تأمین کنید.
۴. کتاب بخوانید
تحقیقات نشان داده است که خواندن کتابهای خودیاری علمی میتواند شدت بیماری افسردگی را بسیار کمتر کند. در این زمینه کتابهای بسیار مناسبی به زبان فارسی ترجمه شده است. ما پیشنهاد میکنیم کتاب «درمان نگرانی» نوشتهی دکتر رابرت لیهی و یا کتاب «با رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) زندگی چندان هم بد نیست» نوشتهی دکتر اد ناتینگهام را مطالعه کنید.
۵. برای درمان افسردگی تغذیهی مناسب داشته باشید
مصرف غذاهای ناسالم مانند فست فود و تنقلات و همچنین پرخوری میتوانند علائم افسردگی را تشدید کنند و حتی جزو عوامل افسردگی باشند. هر زمانی که به خوردن غذاهای ناسالم عادت کنید، احساس بدی را تجربه خواهید کرد و هرقدر بیشتر به مصرف غذاهای ناسالم عادت کنید، ترک آنها سختتر خواهد بود. میوه و سبزیجات بیشتری مصرف کنید، همچنین ماهی قزلآلا، گردو و شکلات تلخ در بهبود علائم افسردگی مفید هستند.
۶. مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر را بهسرعت متوقف کنید
مصرف مشروبات الکلی و یا مواد مخدر در مدت کوتاهی به شما احساس سرخوشی میدهد اما پس از آن بهشدت وضعیت روحی شما را بدتر میکند. مشروبات الکلی و مواد مخدر وضعیت روانی شما را شدیداً وخیم میکنند؛ به همین علت باید سریعتر مصرف آنها را قطع کنید.
۷. خودتان را دوست داشته باشید
بیش از هر چیز باید عاشق خودتان باشید. یاد بگیرید خودتان را دوست داشته باشید و خودتان را با همهی عیبها و مشکلاتتان بپذیرید. به وضعیت ظاهری خودتان رسیدگی کنید، حمام کنید، خواب مناسب داشته باشید، به خودتان عطر بزنید و زمان بیشتری را به خودتان اختصاص دهید. افکار منفی و غیرواقعی که اعتماد به نفس شما را از بین میبرند متوقف کنید.
۸. بخندید
تحقیقات مختلف نشان داده است که خنده باعث میشود شما احساس بهتری را تجربه کنید و به درمان افسردگی کمک میکند. شما میتوانید فیلمها و سریالهای کمدی را نگاه کنید. این سریالها و فیلمها حتی اگر شما را خیلی هم نخندانند باعث میشوند که شرایط زندگی را خیلی جدی نگیرید.
۹. خلاقیت بهخرج دهید
افکار و احساسات خود را بنویسید. نقاشی کنید و یا یکی از هنرهای مورد علاقهتان را یاد بگیرید. میتوانید لحظاتی را با گیاهان سپری و حتی باغبانی کنید. مطالعات نشان داده است که کار با گیاهان و باغبانی میتواند حتی بیشتر از داروهای ضدافسردگی در کاهش علائم این بیماری مؤثر باشد. پس خلاقیت به خرج بدهید و کارهای مختلف را امتحان کنید. در حین تمامی کارهایی که انجام میدهید، به موسیقی خوب گوش دهید. تحقیقات مختلف نشان داده است که گوشدادن به موسیقی خوب، احساسات مثبتی را به شما هدیه میکند و شدت افسردگی شما را کمتر میکند.
۱۰. رؤیابین باشید
هنگامی که بچه بودیم مدام رؤیای زندگی مناسب خود را در آینده میدیدیم و این رؤیاها به ما احساسات بهتری هدیه میکردند. هنگامی که دچار افسردگی هستیم، از رؤیاپردازی دوری میکنیم. شاید نیاز دارید که رؤیاهایی واقعیتر را در ذهنتان پرورش دهید اما هیچگاه از رؤیاپردازی دست برندارید. این رؤیاها میتوانند ارادهی شما را برای داشتن زندگی با احساس بهتر افزایش دهند.
۱۱. شجاعت تغییرکردن داشته باشید
راه اصلی درمان افسردگی این است که شما قدرت و شجاعت پذیرش سیاهترین افکار و احساساتتان را داشته باشید و زندگی خود را با وجود آنها تغییر دهید. همهی تبعات افسردگی منفی نیستند، افسردگی میتواند به شما نگاه واقعیتری نسبت به زندگی بدهد و اتفاقاتی که در حالت عادی امکان مشاهدهی آنها نیست از طریق افسردگی به چشم میآیند. اما تغییر احساسات و تغییر زندگی در زمان افسردگی به شجاعت نیاز دارد و شما باید قدرت و اراده تغییر احساسات و رفتار خود را داشته باشید.
در پایان بهیاد داشته باشید که شاید در دوران افسردگی همهچیز تغییرناپذیر بهنظر بیاید و احساس کنید که هیچگاه احساس بهتری را تجربه نخواهید کرد اما زیباترین رنگینکمانها پس از شدیدترین طوفانها بهوجود میآیند.
فکر نکنم بشه کاری کرد من که دیگه نا امیدم،هیچ کس حرف ما نوجوانان رو گوش نمیده بارها به خانواده گفتم حالم خوب نیست گفتن که تلقینه و خودش خوب میشه، روانشناسم پول میخواد و منم یه نوجوانان بی پول.همیشه وقتی شادم و میخندم بالافاصله احساس پوچی و بی کسی و ترس میکنم وسط خنده گریه میکنم،یا سر کلاس به طور مخفیانه گریه میکنم،دیگه بدن درد شدیدی دارم و بدنم کاملا بی حسه و اصلا نمیتونم راهم برم یا درس بخونم، احساس میکنم بی ارزشم، احساس میکنم تنهای تنهام،احساس میکنم آینده تاریکی دارم،وسط شادی و گفت و گو با دوستانم یک دفعه ناراحت میشم و احساس پوچی میکنم و گریه میکنم، همش فکر میکنم کسی منو دوست نداره،استرس درس و کنکور هم روش،انگار کرمی در سر منه،اینجا فکر کنم جای این حرفا نبود ولی قبل از نابود کردن خودم درد و دل واجب بود چون همیشه درد و دل حالم و بهتر کرده،من که وصیت نامه خود ک ش ی هم نوشتم و یه روزی در این نزدیکیا به ترسم غلبه میکنم و خودمو نابود میکنم تا هیچ باشم و هیچ و هیچ، ببخشید سرتون و درد آوردم،سعی کنیم به اطرافیانمون بگوییم و بگوییم دوست دارم،
سلام دوست نوجوان چطور
بخشی از احساساتی که الان دارید تجربه میکنید، به خاطر شرایط سنیتون هست. پیشنهاد میکنم قبل از هر اقدامی، حتما سری به مطلب زیر بزنید و با مشاور مدرسهتون در این باره صحبت کنید:
https://www.chetor.com/108694-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86/
سلام منم ی نوجونم دقیقن مث تو نمیخاستم مطلبی بنویسم اما وقتی حرفاتو دیدم خاستم بگم تنها نیستی درس کنکور خانواده و ب قول بدترازهمه بی پولی
کاشکی به همین راحتی بود
سلام.من 33سالمه و نزدیک به دوساله که افسردگی شدید دارم.هرچند با گذشت دوسال تقریبا 60درصد علایم بیماری کمرنگ شده ولی بشدت به زندگی و به آینده نا امیدم و انگیزه ای ندارم.همیشه میترسم که هیچوقت دیگه اون دوران شاد قبل ازبیماری رو تجربه نکنم.تورو خدا هرکی این بیماری رو داشته و کاملا خوب شده بنویسه.
سلام دوستان من تجربه فوق العاده تلخی از دوران افسردگیم دارم و متاسفانه مجبور به مصرف دارو شدم داروها باعث میشد همش عین گیج و منگا باشم و داشتم بدتر دیوانه میشدم و وقتی خواستم مصرفشونو قطع کنم دستام شروع به لرزش میکرد و بدنمو کم کم میگرفت و افسردگیم ۱۰۰۰بار شدیدتر برمیگشت تصمیم گرفتم کم کم بذارمشون کنار از تو سایتا مطالب ادمای تنها و افسرده مثل خودمو میخوندم و یکم از حس تنهایی درمیومدم.۱بار تو یکی از نظرات خوندم که گفته بود دارو اینا چرته و ادمو بدتر میکنه من دقیقا میفهمیدم که همینطوره خودم تجربش کرده بودم گفته بود تنها راهش ارتباط با کسیه که همه چیز دست اونه و شمارو افریده.از سر درموندگی بااینککه امیدی نداشتم نتیجه ای بگیرم شروع به درددل با خدا کردم.اولین بار حس کردم کسی حرفامو میشنوه و هم دقیقا متوجه منظورم و دردم میشه هم توانایی خوب کردنمو داره.گریم گرفت و بیشتر باهاش حرف زدم.حس میکردم تو اغوش امن و پرقدرت کسیم که هیچوقت ولم نمیکنه.برای اولین بار نماز خوندمو به اینکار ادامه دادم.کاش میشد به همه کسایی که افسردگی دارن بگم این کارو امتحان کنن تا تاثیرشو ببینن.اگر اعتقاد ندارین یا خجالت میکشین یا میترسین بگن املین….برین تو ۱اتاق درم ببندین و اگه تو خونه شرایطش نیست برین ۱مسجدی نمازخونه ای جایی فقط و فقط ۱هفته نماز بخونین تا خودتون عمق آرامشو حس کنین با امتحانش چیزی از دست نمیدین و هیچ ضرری مثل قرص و اینام که نداره.برای خودتون و ارامشتون امتحان کنین.من نه تنها دیگه تنها و افسرده و ترسو و ضعیف نیستم بلکه چنان قدرت روحی و اعتماد بنفسی پیدا کردم که هیچوقت باورم نمیشد بتونم چنین کسی با این شخصیت باشم.به شکرانه این آرامش و صلابت و امیدواری این مطلبو نوشتم تا کمکی باشه برای همه ناامیدان و افسردگانی که هیچ راهی پیش روشون دیگه نمیبینن.فقط ۱هفته امتحان کنین.بدرود
سلام ، شکر میکنم خدا رو ولی واقعا حالم بده. چطور حس کردین خدا رو ، یعنی راهی نشونتون داد ؟
مگه میشه خود به خود خوب بشین !