این روزها کمتر کسی است که برای شرکت و کسبوکار خود نام خانوادگیاش را انتخاب کند. یکی از اولین گامهایی که در ابتدای راه اندازی کسب و کار برداشته میشود، انتخاب نام برند است. برای انتخاب نام برند تأثیرگذار باید عوامل مختلفی را درنظر گرفت. درواقع اصول علمی، روانشناسی و چیزهایی از این دست، به گزینش بهتر نام برند کمکهای زیادی خواهند کرد. امروز در این مطلب برایتان از روشهای مختلفی خواهیم گفت که در انتخاب نام برند کمکتان میکنند.
۱. اختراع یک نام
در این روش، صاحبان کسبوکار یا افراد متخصص و حرفهای در زمینهی مشاوره برندینگ و…، نامهایی را از خود اختراع میکنند که پیش از این در هیچ لغتنامهای وجود نداشته است. مثال معروف این نوع نامگذاری نام شبکهی اجتماعی توییتر است.
مزایا:
- لغاتی مندرآوردی، لغاتی هستند که دیگران هیچگونه پیشینهی ذهنی از آنها ندارند و همین باعث میشود بهعنوان صاحبان کسبوکار قدرت شکلدهی روانی و کنترل بر مفاهیم مورد نظر خود را به کمک این واژهها نسبت به مخاطب داشته باشید.
- این لغات جدید و ناب هستند و از این رو، نیازی به رقابت با سایر نامهای تجاری در زمینهی نشانی صفحات وبسایت اینترنتی و… ندارند.
معایب:
- گفتیم که لغات تازه هیچ پشتوانهی ذهنی در مخاطبان ندارند و این میتواند قدرت نظارت و شکلدهی به مفاهیم دلخواه را در اختیار بگذارد اما از سوی دیگر خالیبودن اذهان از چنین واژههایی ممکن است کمی دردسرساز نیز بشود و انتظاراتی که از انتقال پیام در برندسازی مورد نظر است، تماموکمال در مخاطب مؤثر واقع نشود.
- پس برای اینکه چنین انتخابهایی در نام برند، تأثیرگذار و بهیادماندنی باشد، هر کسبوکار باید تلاش زیادی کند.
اگر تصمیم دارید برای بازاریابی خود برنامههای ویژه و تلاشهای زیادی بهکار بگیرید، چنین نامهایی میتوانند مؤثر و مفید باشند. مثلا باید در تلاشها و اقدامات بازاریابی خود، برنامههای ویژهای برای جاانداختن مفاهیم مورد نظر برند خود ترتیب بدهید.
اگر درست از عهدهی این کار برآیید، میتوانید نام برندی خلق کنید که تا عمر دارید، باقی میماند و به بخشی از لغات رایج روزمرهی مردم بدل میشود. مثل: پپسی، تاید و… .
۲. نامهای کلی و عمومی
این دسته از نامها، برخلاف مورد قبلی دربارهی محصول و خدمات کاملا واضح توضیح میدهند. یعنی انتخاب نام برند به کمک واژههایی ملموس و شناختهشده صورت میگیرد. مثلا شرکت بیمه عمر و… .
مزایا:
- این نوع از نام برند، هیچگونه رمزورازی درون خود پنهان نمیکند و بهسادگی برای مخاطب قابلدرک هستند. معرفی چنین نام برندی چندان سخت و پیچیده نخواهد بود.
معایب:
- ازآنجاییکه این نام برندها ملموس و آشنا هستند، امکان دارد که کسبوکار مربوط به آن نتواند هویت و ویژگیهای خاص خود را در قالب چنین نامی به مخاطب نشان بدهد و ابراز کند. ضمن اینکه تصویرهایی که نسبت به نام آشنای برند در ذهن مخاطب وجود دارد، بهسادگی قابل زدودن و اصلاح نیست.
۳. واژههای ترکیبی
این دسته از نام برند، از ترکیب واژههای عمومی و تازه اختراعشده تشکیل میشوند و در شکلگیری هویت برند نقش مهمی ایفا میکنند. مانند: مسترکارت.
مزایا:
- فقط با شنیدن این نوع از نام برند میتوان دریافت که کسبوکار در چه زمینهای فعالیت میکند. مثلا با شنیدن نام مسترکارت سریعا متوجه میشوید که با نوعی کارت برای پرداختهای مختلف روبهرو خواهید بود.
معایب:
- این نوع از نام برند محدودیتهایی را برای توسعهی کسبوکار تحمیل میکنند. مثلا اگر کسبوکاری بخواهد فعالیتهایش را توسعه بدهد و به زمینههای کاری دیگر نیز وارد بشود، نام برند قبلی دستوپای آن را برای معرفی و جاانداختن محصولات و فعالیتهای تازه میبندد.
اگر کسبوکاری در حیطهی مشخصی فعالیت کند و کار کردن در این حوزه را برای همیشه بدون تغییر و گسترش ادامه بدهد، انتخاب این نوع از نام برند بسیار مناسب خواهد بود. در غیر این صورت با اضافهشدن زمینههای جدید کاری در ارائه محصول و خدمات کمی با چالش روبهرو خواهد شد.
۴. بازی با واژهها
این گروه از نامها با واژهها بازی میکنند و با اضافهکردن پسوندها و پیشوندهای مختلف، نامی بعضا جالب تولید میکنند. این نامها جالب و مشخص هستند.
مزایا:
- این نوع از نام برند ضمن اینکه سریعا برای مخاطب قابلفهم هستند، به هویتسازی برای برند نیز خدشهای وارد نمیکنند و اجازه میدهند برندینگ با خلق نامی منحصربهفرد و خاص در مسیر قابلقبولی قرار بگیرد.
معایب:
- گاهی اوقات تغییر واژهها و بازی با آنها برای ایجاد و خلق نامی نو باعث میشود که درصد ترافیک و مشاهده و بازدید کسبوکار در سطح اینترنت با اختلال روبهرو بشود. تغییر بعضی حروف در نام برند برای ابراز خلاقیت و جذابیت نزد مخاطب ممکن است با اشتباهات تایپی و نوشتاری درهم آمیخته شود و کار را برای دسترسی به مخاطب با مشکل مواجه نماید.
اگر در انتخاب چنین نامی که در آن بازی با واژهها و حروف بهدرستی رعایت شده است، تخصص و دقت بهخرج بدهید، میتوانید نتایج خوبی دریافت کنید. مثلا فلیکر که به ارائهی تصاویر و فیلمها در سطح وب میپردازد، با استفاده از این نوع نام برند و با بازی با لغات و حروف دو واژهی فیلم و CAMERA یعنی دوربین به نام برند خوبی بدل شده است.
۵. نام برند اختیاری
این دسته از نامها به سلیقهی بنیانگذار مربوط هستند و ممکن است هیچگونه ارتباطی با محصول و خدمتی که ارائه میشود، نداشته باشند. مثلا اپل را در نظر بگیرید. هیچ ارتباطی میان محصولات این شرکت و نام اپل وجود ندارد.
در بعضی موارد نامی که در ظاهر ارتباطی با محصول و کسبوکار ندارد، تلویحا پیامی همسو با کاربرد محصولات در اختیار مخاطب میگذارد، مانند جگوار با هدف انتقال مفهوم سرعت.
مزایا:
- این دست از نام تجاری میتواند بهشدت منحصربهفرد باشد و اگر با سلیقه و علاقهی مخاطب متناسب باشد، در تسخیر توجه و اشتیاق او به خرید نقش مهمی ایفا کند.
معایب:
- برای جاانداختن محصول در ذهن مخاطب یا یافتن نام دامنهای مناسب برای وبسایت کمی با چالش روبهرو خواهید بود. مثلا محصولی که هیچگونه ارتباطی با میوهوترهبار ندارد، هلو نامیده شده است.
اینگونه نامها علیرغم اینکه خاص جلوه میکنند، در رساندن شما به مخاطب و موضوع دسترسی کمی چالشبرانگیز هستند. مثلا اگر نام کسبوکار شما سیب باشد و محصولی الکترونیکی تولید میکنید، دستیافتن مخاطب به وبسایت شما یا حتی برقرارکردن ارتباط با نامتان کمی سخت و زمانبر خواهد بود.
انتخاب نام برند نیز همچون طراحی لوگو بخش مهمی از هر کسبوکار است که اگر بهدرستی صورت نگیرد میتواند، مضرات زیادی را به شما تحمیل کند. بنابه سلیقه، نوع کسبوکار و البته رعایت اصول مخاطبشناسی باید در گزینش نام برند مناسب اقدام شود.
