۲۰ عاملی که رابطه عاطفی شما را پایدار نگه میدارد
میگویند دلداری از دلبری سختتر است و حقیقتا راست میگویند. اغلب ما فکر میکنیم پیدا کردن معشوق و شریک عاطفیِ مناسب، نهایتِ خوشبختی است. اما بیایید برای یک بار هم که شده این اشتباه رایج و تاریخی را فراموش کنیم. یافتن شریک عاطفیتان اتفاق خوشایندی است اما باید بدانید که تازه اول راهید. اگر راههای پایدار کردن رابطه را بدانید بالا و پایینهای یک رابطهی عاطفی برایتان غیرمنتظره و ناخوشایند نخواهد بود. امروز با ما همراه باشید، برایتان از راههایی گفتهایم که کمکتان میکنند رابطهتان را مستحکم و پرمهرتر کنید.
۱. نقشههایی را که برای رابطه کشیدهاید دور بریزید
به بیان بهتر، برای رابطه برنامهریزی نکنید. اگر این کار را بکنید، احتمال اینکه چیزها آنطور که انتظارش را داشتید پیش نرود زیاد است. با این کار، شما ناخواسته به رابطهای که میتوانسته خیلی خوب باشد پایان میدهید. برخی از بهترین روابط بین افراد، روابطی هستند که خودجوش و بیبرنامه برقرار شوند. برای رابطهتان برنامهریزی نکنید. بگذارید عشق، خودش درِ خانهی شما را بزند.
۲. گذشت داشته باشید
همهی ما مرتکب اشتباهاتی میشویم. این واقعیت تلخ زندگی است. اگر واقعا برای همسرتان ارزش قائل هستید باید او را بهخاطر اشتباهاتی که مرتکب میشود ببخشید. کینه به دل داشتن از طرف مقابل، برای رابطه سم است و سمی بودن رابطه چیزی نیست که آن را پایدار نگه دارد. کینه و کدورتها را فراموش کنید و این افکار سمی را دور بریزید.
۳. پا به پای هم پیش بروید
تداوم رابطهی عاشقانه، یک کار تیمی است. اگر میخواهید رابطهتان دوام بیاورد، نباید از طرف مقابلتان انتظار داشته باشید که همیشه برای ابراز احساسات پیشقدم شود. رابطهی زن و مرد یک خیابان دوطرفه است و اگر فقط یک طرف بروید، بهزودی به پایان آن خواهید رسید.
۴. اوقات زیادی را باهم سپری کنید
پیش از ازدواج و برای شناخت یکدیگر وقت زیادی را باهم بگذرانید. اینگونه است که خواهید فهمید که طرف مقابل برای شما مناسب است یا نه. اوقات خود را محدود به کافیشاپ رفتن و گپزدنهای تکراری نکنید، بلکه طی این اوقات سعی کنید همدیگر را عمیقا بشناسید. شما با حرف زدن و برقراری رابطهی صمیمانه است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر نمیتوانید این کار را بکنید یا نمیتوانید آن را بیاموزید، رابطهتان دوام نخواهد آورد.
۵. خود را با طرف مقابل وفق بدهید
نباید انتظار داشته باشید طرف مقابل در تمام ایدهها، عقاید و سلایق به شما شبیه باشد. شاید در برخی از عقاید مذهبی یا سیاسی با او موافق نباشید و بخواهید رابطه را تمام کنید. اما پایان دادن رابطه عاطفی با چنین دلایلی کار معقولی نیست مگر اینکه اختلافات فرهنگی و مذهبی قابل حل کردن نباشند. البته این موضوع پیچیده است و اگر مشکل جدی و عمیق دارید از یک مشاور کاردان کمک بخواهید. اگر هم اختلافات سطحی و قابل حل هستند که اتفاقا موضوعی بسیار عادی در رابطهی عاطفی است، حتما حلّش کنید و به شریکتان و علایقش احترام بگذارید.
۶. علایق خود را دنبال کنید
البته وجود شباهتها در دو طرف به غنای زندگی و لذت بردن بیشتر از آن کمک میکند، اما واقعا اگر هر دو طرف علایق کاملا یکسانی داشته باشند، زندگی بسیار یکنواخت و کسلکننده نخواهد بود؟ لزومی ندارد در تکتک مسائل تفاهم و شباهت وجود داشته باشد. شما راجعبه مسائلی با عشق خود حرف خواهید زد که او نمیدانسته و او هم مطالبی را با شما بهاشتراک خواهد گذاشت که شاید تابهحال حتی به آنها فکر هم نکرده بودید.
۷. باهم مسابقه نگذارید
زندگی زناشویی عرصهی رقابت نیست. به همین دلیل لزومی به امتیاز گرفتن از طرف مقابل هم نیست. به بیان بهتر، اگر کار خوبی را در حق طرف مقابل انجام میدهید یا به هر نحوی به او کمک میکنید، لازم نیست شیپور دستتان بگیرید و هر جا که شد اعلام کنید من به فلانی کمک کردم و فلان کار را در حق او انجام دادم. همین مطلب برای زمانی که طرف مقابل اشتباهی مرتکب شده باشد یا از دست او عصبانی باشید هم صدق میکند. لزومی ندارد برای راحت کردن خود همه چیز را سر او خالی کنید. بهاحتمال زیاد این یکی از مهمترین دلایل شکست روابط است. هیچکس نمیخواهد در مسابقهی زندگی بازنده باشد، به همین خاطر طرف مقابل را مقصر جلوه میدهد و از اینجاست که ورق برمیگردد و همه چیز رو به پایان میرود.
۸. خودآگاهی را تمرین کنید
وقتی وارد رابطه میشوید، معمولا سعی میکنید هر آنچه از دستتان برمیآید، برای شادی طرف مقابل انجام دهید. مگر نه؟ جان کلام اینجاست، تا زمانیکه ندانید خودتان از چه چیز خوشحال میشوید، نمیتوانید طرف مقابل را شاد کنید. بههمینخاطر باید به تمرین خودآگاهی بپردازید تا بدانید که خودتان از چه چیز لذت میبرید و شاد میشوید؛ همان کار را انجام دهید تا به شخصی تبدیل شوید که عشق زندگیتان لیاقتش را دارد.
۹. شخصیت بهتری پیدا کنید
روی آن دسته از نقاط قوت شخصیتی خود کار کنید که شما را به فرد بهتری تبدیل میکنند. انجام این کار در یک رابطه آسان است، چراکه رابطه همیشه فرصتهایی برای تمرین نقاط قوت شخصیتی مثل وفاداری، مهربانی و اعتماد فراهم میآورد.
۱۰. مشوق همدیگر باشید
مطمئنا شما نمیخواهید کسی دستوبالتان را ببندد و از انجام بعضی از امور و رسیدن به رؤیاها منعتان کند. نه شما این را میخواهید و نه همسرتان. پس حتما همدیگر را در رسیدن به اهدافتان تشویق کنید.
۱۱. از هم انتقاد نکنید؛ به هم راهحل ارائه کنید
اگر در رابطهتان مشکلی ایجاد شد و همسرتان برای دریافت توصیه و راهنمایی نزد شما آمد، به او توصیههایی برای حل مشکلش ارائه کنید. برای کاری که انجام داده و باعث بروز مشکل شده، او را مورد عتاب و خطاب قرار ندهید.
۱۲. از هم تعریف کنید
تعریف کردن از همدیگر کار ساده و مفیدی است. بااینکار به همسرتان نشان میدهید که واقعا برایش ارزش قائل هستید. از تغییرات ظاهری همسرتان به وجد بیایید و این شادی و توجه را به او نشان بدهید. طرز بیان احساسات در رابطهی عاطفی واقعا مهم است. دستاوردهای شغلی یکدیگر را مایهی افتخار خودتان بدانید و در حضور دیگران اعلام کنید که به همسرتان میبالید.
۱۳. به حریم شخصی هم احترام بگذارید
گذراندن وقت با شریک زندگی به رشد رابطه کمک زیادی میکند، اما نباید فراموش کنید که برای دوام و ماندگاری یک رابطه، باید هرازچندگاهی فضا و زمان کافی دراختیار هم بگذارید. گاهی به حریم شخصی همدیگر احترام بگذارید تا طعم تنهایی را بچشید. اینگونه، هرکدام فردیت خود را حفظ خواهید کرد (و به تمرین خودآگاهی هم خواهید پرداخت) و دلتان اندکی برای همدیگر تنگ خواهد شد. یادتان باشد افراط نکنید و اصل بر این است که شریک زندگیتان با وجود شما حس تنهایی نکند.
۱۴. تشکر از همدیگر را فراموش نکنید
این یکی از قواعد طلایی رابطههای ماندگار است. «عزیزم دستت درد نکنه». چهار کلمهی ساده میتواند معجزه کند. با این کلمات به او میفهمانید که برایش ارزش قائل هستید. آیا خود شما اگر حس کنید طرف مقابل برای زحماتتان ارزش قائل نیستید در رابطه با او میمانید؟
۱۵. اشتباهاتتان را بپذیرید
همهی ما بارها برایمان پیش آمده که هر چقدر هم دوست داشته باشیم باز هم نمیتوانیم خود را بیگناه جلوه دهیم. باید اشتباه خود را بپذیریم. باید غرورمان را لگدمال کنیم و به عشق زندگیمان بگوییم: «عزیزم تقصیر من بود. واقعا معذرت میخوام». اگر همسرتان هم واقعا برایتان ارزش قائل باشد، شما را خواهد بخشید.
۱۶. حرف دلتان را بزنید
اگر واقعا لازم باشد که در مورد چیزی با همسرتان حرف بزنید، حرفتان را نخورید و آن را با او در میان بگذارید. اگر آدم توداری هستید و حرفها را درون خود میریزید و آرزو دارید که همسرتان روزی شما را درک کند، باید بدانید لزوما اینطور نیست و این کار ممکن است بهضررتان تمام شود.
۱۷. رمانتیک باشید
این نکته را مردان باید بیشتر از زنان مدنظر داشته باشند. مردها خیال میکنند رمانتیک بودن فقط به دورهی نامزدی و قبل از ازدواج مربوط است. چند قرار عاشقانهی رمانتیک باهم بگذارید. او را به شبی خاطرهانگیز مهمان کنید. هر کاری که میتوانید، هرچند ساده، برای او انجام دهید تا حس کند ملکهی زندگی شماست. این واقعا گام مهمی در رابطهی زناشوییتان است.
۱۸. به دوستان او احترام بگذارید
اگر واقعا از دوستان همسرتان خوشتان نمیآید، بهتر است این بیعلاقگی به آنها را در دلتان نگه دارید و اصلا اعلام نکنید. لازم نیست حتما از آنها خوشتان بیاید، بلکه برای دوام رابطه هم که شده حداقل به آنها احترام بگذارید.
۱۹. مهربان و باعاطفه باشید
مهربان باشید. مهربانی در اشکال مختلف بروز و ظهور میکند. گاهی دست او را بگیرید، گاهی با موهای او بازی کنید و گاه هم او را در آغوش بفشارید و ببوسید. فرقی هم نمیکند که طرف مقابل مرد است یا زن. هر دو طرف باید این نکات را رعایت کنند. البته اگر دوام رابطه برایشان مهم است.
۲۰. ادب را رعایت کنید
این هم یکی از قواعد طلایی زندگی مشترک است. همیشه و در هر حال وقتی کنار شریک زندگیتان هستید، ادب را رعایت کنید.
اینها نکاتی بود که باید به آنها توجه کنید. برای حفظ یک رابطهی عاشقانه و طولانیمدت نکات بسیاری وجود دارد. شاید رعایت همهی آنها برایتان سخت باشد، اما وقتی به ارزشی که طرف مقابل برایتان دارد فکر کنید، رعایت برخی ریزهکاریها چندان برایتان دشوار نخواهد بود. از هرکسی که مدتزمان طولانی در یک رابطه بوده بپرسید؛ او به شما خواهد گفت که این رابطهی شیرین و خوب را با هیچچیزی در دنیا عوض نخواهد کرد.
سلام…
اگر این نظر را طلا بگیریم،کار بیهوده ای نکرده ایم…
*در رابطه دستتان را هرگز زود رو نکنید و بگذارید ماجراجویی ها و کنجکاوی های طرف مقابل و شور و حال های رابطه،روال عادی خود را طی کند و برای به دست آوردنتان و شنیدن آن جملات زحمت بکشد و تا مدتی در انتظار باشد؛اگر دست خود را در اوایل رابطه رو کردید،از همان لحظه او قله نشین می شود و شما در قعر چاه؛نهایتا چند روزی برای حفظ رابطه مثل گدا دست و پا می زنید و ظرف مدت کوتاهی همه چیز خلاص می شود*
دو مثال می زنم تا این شاه کلید را بهتر درک کنید:
۱-اگر احساستان را کف دست گرفتید و یکجا به او تحویل دادید،مانند این است که به راحتی جلوی او خوابیده اید و او در اینجا تنها کاری که می کند این است که کفش هایش را بر روی سینه ی شما گذاشته و از این آدم دم دستی عبور می کند و به دنبال یک نفر که به دست آوردنش سخت و چالش برانگیز باشد،می رود…
۲-لذت فردی که مقداری توت را با زحمت از لا به لای شاخه ها می چیند و بارها شاخه و خرده چوب به سر و صورتش می رود را موقع خوردن توت ها در نظر بگیرید و کسی نباشید که یک گونی پر از توت را جلوی طرف می گذارد و چند روز بعد طرف مقابل،بیشتر توت های پیشکشی بی زحمت حاصل شده و گندیده را در کیسه ی زباله ی مشکی رنگ سر کوچه می گذارد…
نکته ی بعد اینکه زمان مناسب برای گفتن آن جملات زمانیست که احساس می کنید طرف مقابل به اندازه ی شما احساساتش درگیر است و او نیز پس از این راه دور و دراز توان دل کندن از شما را ندارد و برای شنیدن جملات به اندازه ی کافی تشنه شده است و انتظار کشیده است؛البته از زمان مناسب اگر بگذرد و رابطه خیلی فرسایشی شود نیز از آن طرف بوم میفتید و طرف احساس می کند تلاش برای شما مثل آب در هاون کوبیدن است…
نکته ی بعد اینکه اگر طرف مقابل دستش را به دلیل بی تجربگی زود رو کرد،جوانمرد باشید و واقعا شرایطش را بررسی کنید و اگر واقعا کیس مناسبی است،به سادگی او را کنار نزنید؛چون شما از قضیه خبر دارید و محتاج چشیدن لذت مسیری که باید طی می شد و نشد و محتاج صعب الوصول بودن آن،نباشید؛اگر تلخی وضعیت طرف مقابل را قبلا چشیده باشید،قطعا با بزرگواری نمی گذارید طرفتان این تلخی را بچشد…
سلام من شهروز هستم چند سال پیش به مدت ۴ سال با یک همجنس البته نه همجنس کامل بلکه خانم همجنس دوجنسه وارد رابطه پایدار شده بودم و بعد از جلسه اول که برای تست من بود برای تایید عنوان روحیات و علایق و فانتزیهام وارد رابطه پایدار شدم و هرروز مشتاق تر عاشقتر به ادامه این رابطه میشدم و لذت میبردم و به جرأت میتوانم بگم اون ۴ سال بهترین دوران زندگی من بود تا اینکه شرایطی پیش آمد که آن خانم تصمیم به ترک ایران کرد و به ایالتی در کاندا برای ادامه زندگی مهاجرت کرد و قرار بود بعد از گذر زمان ۱ سال من با یک ازدواج سوری و طلاق خودکفا بشم در تصمیم گیری تا بتوانم از ایران خارج بشم که متأسفانه موفق نشدم و تا الان در ایران مانداگار شدم البته با این تفاوت که مجبور به تهیه منزلی مجردی شدم و پیدا کردن راهی برای رفتن یا شخصی که مثل اون خانم باشد و مایل به شروع زندگی با من باشد البته به صورت پایدار که متأسفانه تا امروز موفق نشدم و منظورم از عنوان این متن یافتن شخصی مثل اون خانم با خصوصیات اخلاقی سلطه گرانه و فوق العاده خشن باشد امیدوارم بعد دیدن این متن شخص مورد نظر پیدا شود و وارد مرحله اول شروع رابطه شویم و بعد از تأیید دوطرفه از نظره علایق روحی جسمی فانتزیها وارد رابطه پایدار شویم در ضمن باید عنوان کنم که تا به امروز اشخاصی آمدند ولی در نهایت بخاطر شرایط روحی و علایق و فانتزیهای خاص من نهایت رابطمون به مدت یک ماه ادامه داشت.بیشتر از این وقت بازدید کنندگان رو نمیگرم فقط امیدوارم که شخص مورد نظر رو پیدا کنم و باید دو چیز را برای تایید اولیه شخص مورد نظر عنوان کنم :1_سن شخص مورد نظر اثلا ملاک نیست و محدودیت ندارد 2_حتما شخص مورد نظر من باید خانم دوجنسه ایی باشد که فوق العاده سلطه گر خشن و هات باشد. ممنون از تمام بازدید کنندگان که وقت گذاشتید و متن من رو کامل خواندید با تشکر و امید برای یافتن شریک زندگی پایدارم
برای من که تازه میخواهم وارد رابطه عاطفی شوم ، مفید بود
خوشحالیم که براتون مفید بوده