رویکرد عدم مداخله در مقابل مدیریت ذرهبینی
این موقعیت را تصور کنید: رئیس شما پروژهی بزرگی را به تازگی به شما محول کرده است. شما برای شروع پروژه هیجان دارید، اما رئیس به شما نگفته که انتظار دارد پروژه را چگونه انجام دهید. او فقط مهلت انجام پروژه و زمان تحویل آن را مشخص کرده است، اما راه و روش انجام آن را به خودتان سپرده است.
رئیس قبلی شما درست برعکس رئیس فعلی بود. او پس از واگذاری یک کار، هفتههای پیشرو مرتبا بر کار شما نظارت میکرد، در مورد تصمیماتتان از شما سؤال میپرسید و در صورت لزوم، پیشنهاد مفیدی هم میداد. این دو موقعیت، گویای دو سبک متفاوت در مدیریت هستند.
رویکرد رئیس جدید، «عدم مداخله» و رویکرد رئیس قدیمی، مدیریت ذرهبینی کلاسیک است. هر دو سبک در شرایط درست میتوانند مؤثر باشند، به شرطی که در هیچ کدام از آنها زیادهروی نشود. مثل همیشه، میانهروی بهترین رویکرد است.
در این مقاله، هر یک از این سبک های مدیریتی و چگونگی انتخاب مناسبترین سبک برای هر فرد و موقعیت را بررسی خواهیم کرد.
مدیریت به سبک عدم مداخله
معادل فرانسوی این سبک مدیریت «Laissez Faire» به معنای «به حال خود گذاشتن» است. این توصیفِ بسیار مناسبی برای این سبک مدیریت است!
مدیران این سبک، استادانِ «تفویض اختیار» هستند. آنها انتخابِ راه و روش انجام پروژهها را به تیمشان میسپارند و کمترین میزان نظارت را اِعمال میکنند. با رویکردِ «عدم مداخله»، کارمندان قدرت زیادی برای تصمیم گیری دارند. در واقع، اگر این رویکرد به افراط کشیده شود، اینگونه به نظر میرسد که رئیس کاملا غایب است!
مدیریت ذرهبینی
مدیران ذرهبینی دقیقا برعکس مدیران سبک «عدم مداخله» هستند. آنها در برابر تفویض اختیار مقاومت میکنند و زمان زیادی را به کنترل تیم خود اختصاص میدهند. مدیر ذرهبین روی جزئیات کوچک تمرکز میکند و معمولا به اعضای تیم، اجازه نمیدهد تا در غیاب او تصمیمگیری کنند.
بدیهی است که این رویکرد میتواند برای اعضای تیم، ناامیدکننده باشد، سرعت کار را پایین بیاورد و جلوی خلاقیت افراد را بگیرد. اما جنبهی مثبت مدیریت ذرهبینی این است که تضمین میکند کار به درستی و به موقع انجام شود.
برقراری تعادل
حالا چگونه میان این دو سبک مدیریتی تعادل برقرار کنیم؟ توجه داشته باشید که مدیران نباید در هیچ یک از این سبکها زیادهروی کنند. با این حال، دانستن این که چه زمانی آزادی بیشتری بدهیم و چه وقت نظارت را بیشتر کنیم، میتواند سخت باشد. هنگام فکر کردن به این موضوع، باید عوامل زیر را در نظر بگیرید:
تیم خود را بشناسید
سبک مدیریتی که باید اتخاذ کنید، به افراد تیم شما بستگی دارد. برای نمونه، تصور کنید تیمی را رهبری میکنید که متشکل از همکاران ارشدی است که سابقهی کار درخشانی دارند. آنها کاربلد هستند و بارها در گذشته به صورت تیمی با هم کار کردهاند. در این نمونهی کلاسیک، مدیریت به سبک «عدم مداخله» مناسبتر است. وجود شما برای هدایت گروه لازم است، اما چنین گروهی به نظارت دائمی شما نیاز ندارد. قطعا در این موقعیت، اِعمال رویکرد مدیریت ذرهبینی، بیفایده است!
از سوی دیگر، تصور کنید تیمی را رهبری میکنید که متشکل از همکاران بیتجربه است. آنها از مسیری که در آن هستند یا انتظاراتی که شرکت از آنها دارد، مطمئن نیستند. چنین موقعیتی نیازمند مدیریت مسیر از سوی شماست.
بنابراین، نخستین گام در یافتن تعادل میان مدیریت کمتر یا بیشتر، شناخت کسانی است که رهبریشان را به عهده دارید. افزون بر این، شاید نیاز باشد برای اعضاء مختلف تیم، رویکردهای متفاوتی را اعمال کنید، برای نمونه، روش مدیریت فردی که تازه فارغالتحصیل شده، کاملا با روش مدیریت یک فرد باتجربه، متفاوت است.
میتوانید هنگام فکر کردن به تکتک اعضای تیم، از این دستورالعملها برای انتخاب سبک مدیریتی استفاده کنید:
رویکرد «عدم مداخله» بهترین انتخاب برای این افراد است:
- اعضای ارشد، باتجربه و دارای تحصیلات عالی
- تیمهایِ دارای انگیزه، جرأت و اعتماد به نفس
- گروههای خلاق
رویکرد «ذرهبینی» بهترین انتخاب برای این افراد است:
- اعضای جوان و بیتجربه
- افرادی که اگر به حال خودشان رها شوند، نمیتوانند کارها را سر موعد تحویل دهند
- سازمانهایی که در آنها، درگیری مؤذل شده است
- تیمهایی که متکی به تصمیمات سریع هستند
در اینجا، فرهنگ هم میتواند تأثیر داشته باشد. در فرهنگهای فردگرایانه، افراد به شدت از مدیریت ذرهبینی نفرت دارند، اما این رویکرد ممکن است در فرهنگهای دیگر طبیعی باشد و شاید استفادهی بیش از حد از رویکرد «عدم مداخله» منجر به تأخیر مکرر در تحویل کارها شود. فرهنگ افراد را در انتخاب سبک مدیریتی خود در نظر بگیرید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینهی تفاوتهای فرهنگی در سراسر جهان، میتوانید مقالهی ما با عنوان ابعاد فرهنگی هافستد را مطالعه کنید.
شناسایی موقعیت
وقتی کار به شناسایی موقعیت میرسد، برای انتخاب سبک مدیریت باید برخی از عوامل را در نظر بگیرید. برای نمونه، در برخی از مشاغل و پروژهها، هیچ جایی برای اشتباه وجود ندارد. به صنعت ساخت هواپیما، به امنیت تیمی که در حال ساخت یک آسمانخراش است یا به تدارکات یک قرارداد چندمیلیاردی فکر کنید. در چنین موقعیتهایی، مدیریت ذرهبینی ضروری است و احتمالا اعضای تیم، این رویکرد را قبول دارند، چون اهمیت مشارکت جدی شما را درک میکنند.
از سوی دیگر، تصور کنید رهبری سازمان یا شرکتی را بر عهده دارید که در آن، رسیدن به اهداف به تفکر باز و خلاقیت وابسته است. در چنین موقعیتی، رویکرد «عدم مداخله» بهتر جواب میدهد، زیرا اعضای گروه نمیتوانند زیر ذرهبین شما، ریسک پذیری و خلاقیت را تجربه کنند. هنگام بررسی موقعیتی که در آن هستید، میتوانید از این دستورالعملها برای یافتن تعادل استفاده کنید:
بهترین زمان استفاده از رویکرد «عدم مداخله» وقتی است که:
- یک تیم خلاق را رهبری میکنید
- شما رهبر جدیدی هستید که به ایجاد رابطه با تیم خود نیاز دارید
- پروژه یا سازمان شما، ضربالعجلهای انعطافپذیر و اهداف روشن دارد
- اعضای تیم شما ثابت کردهاند که میتوانند وظایفشان را به درستی و به موقع انجام دهند
بهترین زمان استفاده از رویکرد «مدیریت ذرهبینی» وقتی است که:
- پروژه یا کار شما مستلزم دستورالعملهای بسیار خاصی است که در صورت عدم نظارت شما، ممکن است به راحتی منجر به گیج شدن اعضای تیم شود
- در موقعیتی قرار دارید که در آن، جایی برای خطا وجود ندارد
- اشتباهات تیم شما برای شرکت گران تمام خواهد شد یا خطری برای امنیت انسانهای دیگر در پی خواهد داشت
- شما مسئول محصول یا کاری هستید که بازده باکیفیت یا تحویل به موقع آن، از اولویت بالایی برخوردار است
تحلیل خواستهها در برابر نیازها
در بهبوههی یافتن تعادل میان سبکهای مدیریتی، باید به خواستهها و نیازهای افراد هم توجه کنید.
برای نمونه، شاید یکی از اعضای تیم از شما بخواهد که دستش را باز بگذارید تا با روش خودش کاری را انجام بدهد. اما اگر او نتواند کارش را انجام بدهد و مرتبا ضربالعجلها را از دست بدهد، پس به مدیریت ذرهبینی شما نیاز دارد. تصمیمگیری دربارهی نیازهای اعضای تیم به شماا بستگی دارد، بعید نیست که این تصمیمگیری با خواستههای آنها مغایرت داشته باشد.
نکات مهم:
- هنگام مدیریت به سبک «عدم مداخله»، این احتمال وجود دارد که دیگران شما را فردی سرد و بیتفاوت در نظر بگیرند. برای جلوگیری از این سوءبرداشتها میتوانید به آنها ثابت کنید که اینطور نیست، مثلا هنگام واگذاری نقشها به اعضای تیم، توضیحاتی را با آنها در میان بگذارید، از کاری که به خوبی انجام شده است، تقدیر کنید یا از تجربیات گذشتهی خود، نکاتی را به تیم گوشزد کنید.
- اتخاد رویکرد «عدم مداخله» به این معنا نیست که تمام بار کار به دوش تیم است. شما همچنان باید به پیشرفت تیم نظارت داشته باشید و در صورت نیاز، در دسترس تیم خود باشید. اگر بیش از حد از تیم فاصله بگیرید، تیم شما به احتمال زیاد احساس سرگشتگی خواهد کرد. مقالهی ما دربارهی «تفویض اختیار موفقیتآمیز» حاوی اطلاعات بیشتری در این زمینه است.
- هر رهبر یک «نقطهی آسایش» مخصوص به خود دارد. شاید شما به طور طبیعی به مدیریت بدون مداخله علاقه داشته باشید و حتی فکر کردن به مدیریت ذرهبینی هم برایتان خوشایند نباشد. اما برقراری تعادل میان این دو سبک مدیریتی با توجه به شرایط مختلف، از خصوصیات یک رهبر موفق است. چنین رهبری پاسخگوی نیازهای اعضای گروه است و چیزی را که خودش میخواهد، تحمیل نمیکند.
اگر میدانید تمایل شما به مدیریت ذرهبینی، بیش از حد است، میتوانید با مطالعهی مقالهی ما با عنوان اجتناب از مدیریت ذرهبینی، با نحوهی اصلاح نگرش خود بیشتر آشنا شوید. برای آشنایی بیشتر با مدیریت بدون مداخله و انواع دیگر رهبری، مقالهی ما با عنوان سبکهای رهبری را بخوانید.
همچنین میتوانید برای انتخاب سبک درست رهبریِ متناسب با موقعیت خودتان، از ابزاری نظیر ماتریس سبک رهبری استفاده کنید.