۱۴ ترفند که باعث میشود در مسیر اهدافمان مثبت بیاندیشیم
زندگی ما بازتابی از نحوهی تفکر و نگرشمان به دنیاست. اگر مراقب نوع تفکرمان نباشیم، خیلی آسان و راحت دچار افکار منفی و بدبینانه نسبت به زندگی و هرآنچه در آن است میشویم. افکار منفی اجازه نمیدهند از زندگی لذت ببریم و در تمام جنبههای زندگیمان اثر منفی میگذارند. اما چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟ چگونه مثبت فکر کنیم؟ برای دانستن پاسخ این سؤالات این مقاله را دنبال کنید تا ۱۴ ترفند عالی که شما را در رسیدن به اهدافتان کمک میکند معرفی کنیم.
۱. همهی مسائل را بیقید و شرط فرض نکنید
وقتی صدای درونتان در مورد موضوعی، بهویژه منفی، مانند «همیشه خیلی پرخوری میکنم» یا «هیچوقت وزنم کم نمیشود» اغراق میکند، آن را تصحیح کنید. این نوع افکار معمولا مطلق و بیقیدوشرط هستند. موضوعاتی که مطلقاند، معمولا ۱۰۰ درصد رخ میدهند. اما در زندگی، موارد بیقیدوشرط بسیار اندکی وجود دارد. بنابراین هر زمان در مورد چیزی اغراق میکنید یا آن را مطلق میدانید، گفتهی خود را بهشکلی مناسب بازگو کنید. مثلا، بهجای «همیشه خیلی پرخوری میکنم»، بگویید: «در گذشته، بیشتر مواقع پرخوری میکردم، اما الان در تعیین مقدار غذای مصرفیام بهتر شدهام.» با این روش، که میتوانید کنترل افکارتان را بهدست بگیرید، احساس خوبی پیدا خواهید کرد.
۲. افکار منفی را فورا از خود دور کنید
گاهیاوقات دست کشیدن از افکار منفی و حرکت به سوی افکار مثبت بسیار آسان است. بهمحض اینکه صدای درونتان، شروع به انتقاد از شما کرد، آن را متوقف کنید. مثلا وقتی فردی را ببینید که با صدای بلند به فرد دیگری توهین میکند، احتمال دارد از او بخواهید که از این رفتار بد دست بردارد. اگر اینطور است، پس چرا میپذیرید که با خودتان چنین رفتاری داشته باشید؟
از طریقی میتوانید روشهای متنوعی مثل قانون جذب و ان ال پی (NLP) را هم به کار گیرید. در این روشها شما با شناخت قدرت ذهن و ناخودآگاه خود میتوانید به بهترین نتایج دست یابید. قانون جذب نوعی نگرش مثبتگرایانه به نقش انسان در سرنوشت خود و بیانگر این واقعیت است که نگرش خوش بینانه، شرایطی برای فرد ایجاد میکند که هرچه سریعتر او را به اهدافش میرساند. قانون جذب یعنی خواستن و در دوره های قانون جذب چیزی که آموزش داده می شود، ایجاد ارتعاش هم سو با خواسته و چیستی تلاش برای جذب آن همراه با حس خوب و باور «من حتما می توانم» است.
۳. در جستوجوی خوبیها باشید
آیا میدانستید واژه love (بهمعنای عشق) از زبان سانسکریت گرفته شده (lubh) و بهمعنای «در جستوجوی خوبی» است؟ بهجای تمرکز روی آن دسته از ویژگیهای وجود خود که آنها را منفی میدانید، به خود (و دیگران) عشق بورزید و بدین ترتیب روی داراییها و توانمندیهایتان تأکید کنید. ممکن است، این ماه آنقدر بنیه نداشتید که یک کیلومتر بدوید، اما شاید تمرین زیاد و پشتکاری که از خود نشان میدهید کمک کند تا چند کیلو وزن کم کنید. یا احتمال دارد هنگام حضور در یک برنامهی اجتماعی رسمی، نگران و خجالتزده باشید، اما بعد از گذشت آن روز، از دوستانتان کلی پیام دریافت میکنید که از بودن در کنارتان شاد بودند و لحظات خوبی را با شما گذراندند.
۴. کاستیهایتان را بپذیرید
شاید از اینکه نمیتوانید در کلاسهای تناسب اندام شرکت کنید، شرمنده و مضطرب شوید. یا زمانی که نمیتوانید از خوردن چیپس سیبزمینی پرهیز کنید، احساس بدی نسبت به خود داشته باشید. ایرادی ندارد. همهی مردم نقاط ضعفی دارند و همهی ما هرازگاهی از مسیر صحیح منحرف میشویم یا کارها را آنطوری که باید، درست انجام نمیدهیم. رئیس، همکاران، دوستان و خانوادهتان، حتی شهردار و ستارههای فیلمهای محبوبتان هم، لحظات شرمندگی یا شکست در زندگیشان داشتهاند. کامل بودن، هدفی والاست؛ اما هرگز کمالگرایی را شروع نکنید و اگر هم اینگونه هستید، به آن پایان دهید. تمام توانتان را برای رسیدن به هدف ایدهآلتان بهکار گیرید. همچنین هنگام تلاش برای رسیدن به هدفتان، روی مواردی که به آنها دست یافتهاید و اینکه در آینده چه مزیتی برای شما دارند، تمرکز کنید. اما هرگز روی مواردی که انجام نشده یا ایکاش به گونهای دیگر انجام میشدند، متمرکز نشوید. به خودتان اجازهی خطا بدهید و سپس خود را ببخشایید.
۵. خودتان را اذیت نکنید
خودتان را مقید به رعایت استانداردهایی نکنید که حتی انتظار ندارید، دیگران هم آنها را انجام دهند. البته خیلی عالی است که بتوانید کارهایتان را بهخوبی انجام دهید، اما از اینکه توقع داشته باشید تا همهی کارها را بهتر از بهترین انجام دهید و هنگام شکست خود را تنبیه کنید، شما را در چرخهی معیوبی قرار میدهد. استفاده از عبارتهایی مانند «باید میتوانستم» فقط روشی برای تنبیه خود است. دست از این نوع رفتار با خود بردارید. در زمان حال زندگی کنید و پیش روید. مدام گذشته را به میان نیاورید. این کار به شما احساس بدی میدهد. آیا کارتون کودکانه «قطار کوچولویی که توانست» را دیدهاید؟ رفتار آن قطار کوچولو چیزی است که لازم دارید تا بتوانید در زندگی پیش روید. مانند آن باید مدام به خودتان بگویید «میدانم که میتوانم… میدانم که میتوانم… میتوانم…میتوانم!» به ضمیر ناخودآگاهتان بگویید که آن کار را قبلا انجام دادهاید. با خودتان مهربان باشید و مطمئن باشید که میتوانید این کار را انجام دهید. (قصهی قطار کوچولویی که توانست، دربارهی قطاری است که سعی میکند، خودش را به بالای تپه برساند).
۶. خودتان را تشویق کنید
بهجای اینکه روی موارد منفی تمرکز کنید، تشویق را جایگزین انتقاد از خود کنید. بهجای استفاده از عبارتهای انتقادی، پیشنهادهای سازنده مطرح کنید. نگویید «آن کار را درست انجام ندادم»، بگویید «شاید اگر دفعهی بعد، مثلا این کار را انجام دهم، اوضاع بهتر هم بشود.» وقتی به موفقیتی دست پیدا کردید، خودتان و اطرافیانتان را تشویق کنید: «خب، ممکن است که این کار را بهخوبی انجام نداده باشیم، اما همین کار انجامشده را بسیار عالی پیش بردیم.» تحسین کردن خود، دیگران را هم به تحسین کردنتان، تشویق میکند و این موضوع اعتماد به نفستان را آنقدر بالا میبرد که میتوانید به راهتان با قدرت ادامه دهید.
۷. احساس گناه نکنید
شما مسئول هر خطایی که رخ میدهد یا مشکلی که دیگران دارند، نیستید. البته اگر خطایی مرتکب شدید، پذیرفتن آن و عذرخواهی، ویژگی مثبتی است. بدین ترتیب از آن خطا درس میگیرید و به راهتان ادامه میدهید. اما نباید در قبال تمام مشکلات احساس مسئولیت کنید یا هر زمان کسی ناراحت است، شما خود را مقصر بدانید. بسیاری از ما، افرادی را میشناسیم که تقریبا تمام جملات خود را با «متأسفم» آغاز میکنند. باید این واژه را از دایرهی لغات خود کاملا پاک کنید. هربار که میگویید «متأسفم»، این فکر که کمتر از چیزی هستید که باید باشید را در ضمیر ناخودآگاهتان تقویت میکنید. بهجای آن، هر بار که خطایی مرتکب شدید، بگویید: «معذرت میخواهم.» و از این رفتار که دائم به خود و اطرافیانتان بگویید متأسف هستید، دست بردارید.
۸. شما فقط مسئول خودتان هستید
همانطور که هر خطایی تقصیر شما نیست، درقبال هر موضوعی هم، مسئول نیستید. شما فقط مسئول خودتان هستید؛ البته خوب است که بتوانید روی دیگران هم تأثیر مثبت بگذارید، اما مسئول افکار، احساسات و اعمال آنها نیستید. مفید بودن خوب است، اما نباید فکر کنید که باید همه را راضی نگه دارید و همهی کارهای دیگران را انجام دهید. این کار نهتنها بار سنگینی بر دوشتان میگذارد، بلکه نوعی بیاحترامی به اطرافیانتان هم هست. به دیگران اجازه دهید که مسئول خود و اعمالشان باشند. شما مسئول شاد کردن همه نیستید و بدانید هیچکس نمیتواند دیگری را شاد کند. همهی ما مسئول احساسات خودمان هستیم. اینکه به هر ترتیبی سعی کنید تا کسی را شاد کنید، فقط وقت تلف کردن است.
۹. مسئول احساسات خود باشید
همانطور که نمیتوانید دیگران را شاد کنید، توقع نداشته باشید که دیگران بتوانند شما را شاد کنند یا کاری کنند که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید. همچنین اگر احساس گناه میکردید یا نسبت به خود حس خوبی نداشتید، دیگران را سرزنش نکنید. خود شما علت احساسات و تصمیمگیریهایتان هستید. مردم و حوادث فقط شرایطی بهوجود میآورند که احساسات خاصی داشته باشید، اما این احساسات را به شما دیکته نمیکنند. چیزی که دیگران دربارهی شما فکر میکنند و میگویند، فقط زمانی روی شما اثرگذار هستند که خود شما این اجازه را بدهید. آنچه در این میان مهم است، چیزی است که به خودتان میگویید و نوع واکنشی است که نسبت به دیگران نشان میدهید.
۱۰. با خودتان مهربان باشید
اغلب اوقات، مردم برخی رفتارهایی با خود دارند که آنها را نسبت به دیگران روا نمیدانند. مثلا، آیا خودتان را با واژههایی مانند چاق، زشت یا بازنده صدا میکنید؟ آیا این واژهها را در قبال دوستان خود بهکار میبرید؟ به خودتان یادآوری کنید که شما هم سزاوار رفتار خوب هستید. گاهیاوقات برای خودتان کاری خوب انجام دهید. مثلا در مورد خودتان خوب فکر کنید ( از خودتان تعریف کنید) یا کاری برای خود انجام دهید (ماساژ بگیرید).
۱۱. بگذرید
لازم نیست همه را راضی نگه دارید. تا جایی که میتوانید تلاش کنید و هر زمان هم که کارها را بهخوبی انجام دادید، خودتان این موضوع را به خود یادآوری کنید و انتظار نداشته باشید، آن را از زبان دیگری بشنوید.
۱۲. تعریف دیگران را پذیرا باشید و عزت نفس، خودانگاره و اعتمادبهنفستان را پرورش دهید
تعریف و تمجید، هدیهای است که میتوانید از کسی دریافت کنید و پذیرفتن آن با تمام وجود نیز هدیهای برای هدیهدهنده است. ناتوانایی در پذیرفتن تعریف و تمجید، همچون بلایی است که جامعهای از مردم افسرده با خودانگارهای ضعیف میسازد. افراد بسیار کمی میتوانند تعریف دیگران را به خوبی پذیرا شوند. حقیقتا، شنیدن تعریف و تمجید فرصتی است که میتواند باعث افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس و خودانگاره فرد شود. اگر چنین هدیهای را نپذیرید، به احساسات دهندهی آن هدیه نیز ضربه میزنید و احتمال دریافت چنین هدیهای از سوی آن فرد را کاهش میدهید.
۱۳. آزردگیها را فراموش کنید
به یاد خاطرات دردناک و احساسات بدتان نباشید، زیرا این نوع خاطرات مطمئنترین روش برای پرورش افکار منفی و حالتهای بد روحی هستند. اگر اجازه دهید، گذشته بدتان میتواند کنترل امور زندگی فعلیتان را به دست بگیرد و آیندهتان را از شما برباید. اگر میتوانید خطاهای گذشتهتان را ببخشایید و به زندگیتان ادامه دهید. این بخشایش، شامل خودتان نیز میشود. در واقع بخشایش برای رسیدن به آرامش ذهنی و شادی خودتان است نه دیگران. بخشایش کسی به معنای چشمپوشی از رفتار آنها نیست؛ خطا، خطاست. اما هدف از این کار، رها کردن خود است. تا زمانیکه نسبت به کسی احساس خشم کنید، درست مانند این است که خودتان را در سلولی، زندانی کردهاید. اگر احساس کردید نمیتوانید کسی را ببخشایید و فراموش کنید، با یک دوست خوب یا مشاور صحبت کنید و احساسات خود را بیان کنید. اما درمورد آن موضوع بیشازحد فکر نکنید. مهم است که اینگونه امور را حلوفصل کنید. اما هرگز نباید اجازه بدهید گذشته، روی آیندهتان اثر بگذارد.
۱۴. روی ممکنها تمرکز کنید
از افکار «نمیتوانم» و زبانهای منفی دیگر پرهیز کنید. هنگام انجام دادن کارها، از کمک گرفتن هراسی به دل راه ندهید، اما یادتان باشد که به گرفتن تأیید از دیگران و اینکه موفقیتهایتان را تشخیص دهند، نیازی ندارید. روی کارهایی که میتوانید انجام بدهید متمرکز شوید. تمام تواناییها و ویژگیهای مثبتتان را بهخاطر بسپارید.
از روش NLP یا برنامه ریزی عصبی کلامی قافل نشوید. NLP به زبان ساده یعنی برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه جهت دستیابی به اهداف شخصی. شاید در مواقعی تصمیم گرفته باشید صبح روز بعد رأس ساعت خاصی بیدار شوید و در عین ناباوری چند دقیقه قبل از آن ساعت، ذهن شما اقدام به بیدار نمودن شما کند. این عمل یعنی ذهن خود را برنامه ریزی کنیم و به آن بگوییم انتظار چه عملکردی داریم. برای موفقیت میتوانید از دورههای آموزش ان ال پی نیز بهرهمند شوید.
باتشکر از مقالات جالب شما.
من دو متد ان ال پی NLP و قانون جذب را مطالعه کردم و در زندگی شخصی بکار گرفته ام و نتایج خوبی گرفتم. امیدوارم بازهم از اینگونه مقالات مفید و ارائه تکنیک های ان ال پی بازهم منتشر کنید.
با سلام مطالب خوبي داريد
ممنون از مطالب خوبتون