غزلیات سعدی؛ اشعار عاشقانهای که نباید از خواندنش غافل شد
ایرانی باشید و از سعدی چیزی نشنیده باشید؟ محال است. ایرانی باشید و از شعر و شاعرانگی چیزی ندانید؟ امکان ندارد. ایران سرزمین شعر و شور و غزل است. و سعدی، این شاعر بزرگ قرن هفتمی، غزل عاشقانه فارسی را به کمال رساند. آن سعدی که ما در گلستان یا بوستان میشناسیم، تفاوت محسوسی با سعدی غزلهای عاشقانه دارد. آن مرد حکمت و پند و اندرز گلستان و بوستان، ناگهان در غزلهای عاشقانه، تبدیل به مردی عاشقپیشه میشود که جز عشق معشوق، هیچچیز دیگر نه میبیند و نه میشنود. «گفتی نظر خطاست تو دل می بری رواست؟/ خود کرده جرم و خلق گنه کار می کنی.»
عجیب است، با اینکه عشق قصهای تکراری است، اما شنیدن آن همیشه جذاب است و تجربه آن لذتبخشترین تجربه دنیاست. غزلهای عاشقانه هم همیشه جزو پرطرفدارترین قالبهای شعری بودهاند و در این میان، سعدی، فرمانروای بیچون و چرای شعر عاشقانه است. اگر از هرکسی که اهل فن است در مورد بهترین غزلهای عاشقانه فارسی بپرسید، بیشک به شما سعدی را معرفی خواهد کرد. حیف نیست ایرانی و فارسیزبان باشید و شعر سعدی را نشناسید؟ امروز روز آشتی با غزلهای سعدی است. سراغ غزلیات او بروید، دیوان او را باز کنید و از خواندنش لذت ببرید. خوشبختانه اینترنت، این امکان را به ما داده است که حتی اگر کتاب اشعار سعدی را نداریم، در هر زمان و مکانی به غزلهای او و انواع متن زیبا و عاشقانه دسترسی داشته باشیم؛ هرچند هیچچیزی جای لذت ورق زدن کتاب را نمیگیرد.
زبان شعر سعدی
اگر قبل از آشنایی با غزلهای سعدی، بوستان و گلستانش را خوانده باشید، احتمالا شگفتزده خواهید شد. همان شاعر رندی که در گلستان حتی شما را خواهد خنداند و در بوستان شما را به فکر فرو میبرد، حالا به عاشقپیشهای تبدیل میشود که انگار از او عاشقتر در این دنیا وجود ندارد. غزلهای عاشقانه سعدی، به طرزی باورنکردنی جذاب و زیبا هستند. اگر اهل ادبیات نیستید یا فکر میکنید شعرهای قدیمی را متوجه نخواهید شد، پیشنهاد میکنم یک بار شعرهای سعدی را بخوانید. زبان سعدی، در غزلهایش آنقدر به زبان امروز نزدیک است که هر کسی بهسادگی غزلهایش را میفهمد. شما اگر شعری سعدی را بخوانید و شاعرش را نشناسید، سخت باور خواهید کرد که این شعر برای شاعر قرن هفتمی است. مثلا به این تکه از غزل سعدی توجه کنید: «پیام دادم و گفتم بیا، خوشم میدار/ جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو».
اما برای درک وسعت هنر سعدی در شعر، باید حتما از فوتوفن ادبیات و شعر سردربیاورید. زبان شعر سعدی، در اصطلاح اهل فن، سهل ممتنع است. یعنی بسیار ساده و روان است ودرعین حال، نوشتن مثل سعدی، کار سختی است و بعید است کسی بتواند شبیه او بنویسد و شعر بگوید.
عشق در غزل سعدی
عشق در غزلهای سعدی، جایگاه محوری و مرکزی دارد. درواقع این عشق است که به فلسفه وجود، معنا میدهد. سعدی، همانقدر که در سایر آثارش به منطق و فلسفه، اهمیت میدهد، در دنیای غزلهایش، دنیای منطق را از ساحت عشق جدا میداند و فلسفه خاصی برای عشق قائل است؛ فلسفهای که معشوق را مجاز به هر نوع بیوفایی و عاشق را موظف به عاشقیکردن و انتظار میداند.
عاشق در غزلهای سعدی، بیقید و شرط معشوق را دوست دارد و هیچچیزی را جز او نمیبیند. دنیای عاشقی سعدی، بر مدار عشق و معشوق میگردد. عاشق هرچقدرهم که بیوفایی ببیند، باز شکایت نمیکند، هرچقدر بیتوجهی ببیند، ناامید نمیشود. معشوق در غزلهای سعدی، عموما عهدشکن و بیوفاست. او عموما دلربا و شهرآشوب است و نیازی به عاشق، در خود حس نمیکند: «روز و سحرا و سماعست و لب جوی و تماشا/ در همه شهر دلی ماند که دیگر نربایی؟»
در مقابل، اما عاشق چیزی جز معشوق نمیبیند و نمیخواهد. او که از دوری مریض شده است، هیچ درمانی جز دیدار معشوق برای خود نمیبیند. «عشق و درویشی و انگشتنمایی و ملامت/ همه سهلست، تحمل نکنم بار جدایی»
او همیشه خودش را کمتر از معشوق میبیند و وجودش را در برابر معشوق، مانند قطرهای دربرابر دریا میداند. او که درواقع با شناخت معشوق و عشق، به خودشناسی رسیده است، خودش را بدهکار و وامدار معشوق میداند.
از طرفی، سعدی، در دنیای پرعشق غزلهایش، حجاب و مانعی بین معشوق و عاشق نمیبیند. بهنظر او، هیچچیزی نمیتواند میان عاشق و معشوق، مانع و حجاب قائل شود. اتصال احساسات عاشق و معشوق، باعث ایجاد پیوندی ناگسستنی بین آنها شده است که با هیچ مانعی از بین نمیرود. او در یکی از غزلهایش میگوید: «پرده چه باشد میان عاشق و معشوق؟/ سد سکندر نه مانعست و نه حائل» این پیوند تا آنجا ادامه پیدا میکند که عاشق و معشوق درواقع به یک روح واحد تبدیل میشوند.
میان اشعار عاشقانه سعدی، غزلهای پرسوز و گدازی که وصف حال عاشق هستند، بهوفور دیده میشود. اساس عشق، اندوه است. اندوهی که برخلاف غمهای سنگین دنیا، آزار دهنده نیست، بلکه برعکس، آنقدر خواستنی است که عاشق با همه وجودش، آن را میخواهد.
همانطور که گفتم، سعدی، یکی از بینظیرترین شاعران ایرانی است که باید برای داشتن مردی با این زبان شعری فوقالعاده، به خودمان ببالیم. سعدی، چراغ غزل عاشقانه فارسی را روشن کرد و راه را به تعداد زیادی از شاعران ایرانی نشان داد. به شما توصیه میکنم، برای سردرآوردن از دنیای هزاررنگ شعر سعدی، به دفتر اشعار او سر بزنید و لذت ببرید. میتوانید لذت خواندن غزلهای سعدی را با ما شریک شوید. اگر بیت زیبایی از سعدی در حافظه شما ثبت شده است، برای ما بنویسید تا همه از اشعار این شاعر نامی، لذت ببریم.