استفادهی مؤثر از زبان در سخنرانی؛ نکاتی طلایی که نباید فراموش کنید
پس از انتخاب زبان مناسب برای سخنرانیتان، باید بهدنبال راهی برای استفاده مؤثر از آن باشید تا بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد. عواملی مانند انتخاب درست واژهها، درک موضوع سخنرانی، سبک و لحن، موقعیتشناسی و شناخت مخاطب در افزایش اثربخشی زبان نقش دارند.
درک کامل از موضوع سخنرانی
با شناسایی پرسش موردنظر و تعریف اصطلاحات کلیدی مربوط، موضوع سخنرانی خود را کاملا درک کنید و واژهها و عبارات روشنی را در سخنرانی خود بهکار بگیرید.
میدانید که باید متن سخنرانی خود را بنویسید و شاید برای این کار، موضوع خاصی به شما داده باشند تا درمورد آن بنویسید. شاید این کار ساده بهنظر برسد؛ ولی بهتر است که کمی به عقب بازگردید و از خودتان بپرسید: تا چه حد میتوانید درک کاملی از موضوع سخنرانی خود داشته باشید؟ کمی به عقبرفتن و نگاهکردن به سخنرانی خود از چشماندازی دورتر، اهمیت زیادی دارد.
با نگاهکردن به سخنرانی خود از چشماندازی دورتر میتوانید دقیقا بازبینی کنید. میتوانید بررسی کنید که چگونه میتوانید با زبان و جملهبندی ویژهی سخنرانی خود روبهرو شوید. شما میخواهید متنی بنویسید که درک و پیگیری آن آسان باشد؛ پس گزینش واژهها و عباراتی ساده، ضروری است. وقتی پرسشی را که قصد دارید به آن پاسخ دهید، تعیین میکنید و اصطلاحات کلیدی مربوط را تعریف میکنید، بهراحتی میتوانید واضحترین واژهها و عبارات را برای متن سخنرانی خود برگزینید.
شناسایی پرسش موردنظر
در سخنرانی خود قصد دارید به چه پرسشی پاسخ دهید؟ شاید با خود فکر کنید: «سخنرانی من به هیچ پرسشی پاسخ نمیدهد و فقط باید دربارهی طرح کسبوکارِ شرکتی فرضی صحبت کنم که آن را برای یکی از تکالیف کلاس کارآفرینیام ارائه دادهام.» ولی در اینجا نیز، سخنرانی شما درواقع، به پرسشی پاسخ میدهد و آن پرسش این است که: «چرا باید در کسبوکار من سرمایهگذاری کنید؟» (حتی اگر این کسبوکار، فرضی و غیرواقعی باشد).
شناسایی پرسش گستردهتری که سخنرانی شما به آن پاسخ خواهد گفت، به مخاطبان کمک میکند که موضوع و نکات موردنظر شما را درک کنند و افزون بر آن، کمک میکند که دقیقا مشخص کنید که چگونه باید سخنرانی خود را بهشکلی سازگار و متناسب با مخاطبان خود تنظیم کنید. اساسا وقتی پرسش موردنظر در سخنرانی خود (یعنی همان هدف سخنرانی خود) را شناسایی میکنید، بهطور دقیق مشخص میشود که مخاطبان چگونه میتوانند خط استدلالهای شما را دنبال کنند.
در هنگام شناسایی پرسش موردنظر، نخست به هدف سخنرانی خود بیندیشید. این کار معمولا شما را درجهت رسیدن به پرسشی گستردهتر قرار میدهد. از آن پس، گامبهگام و در فهرستی مشخص کنید که چگونه میخواهید به آن پرسش پاسخ دهید. شما باید عوامل مؤثر بر سخنرانی تأثیرگذاری را که برای مخاطبانتان آماده میکنید، بهدرستی شناسایی کنید.
تعریف اصطلاحات کلیدی
حتی اگر سخنرانی دربارهی موضوعی است که بخشی از دانش عمومی مخاطبان شما بهشمار میرود، باز هم لازم است که در حین سخنرانی خود، اصطلاحات کلیدی را برای آنها تعریف کنید. تعریف اصطلاحات کلیدی به شما کمک میکند توضیح دهید که دقیقا درمورد چه چیزی با مخاطبان خود سخن میگویید. وقتی با تعریف اصطلاحات کلیدی، این اصطلاحات را برای مخاطبانتان روشن میکنید، این کار موجب میشود که همهی مخاطبان شما بتوانند در حدی معقول و استاندارد سخنرانی شما را بفهمند و بنابراین، از ایجاد هرگونه سردرگمی جلوگیری میکنید.
آیا در پرسشی که سخنرانی شما میخواهد به آن پاسخ دهد، واژهای کلیدی بهکار رفته است؟ اگر چنین است و در صورت لزوم، این اصطلاحات را تعریف کنید. برای ارائهی تعاریفی درست و مناسب در سخنرانی خود، باید تعاریف این اصطلاحات کلیدی را از منابعی مطمئن بهدست آورید. با انجام این کار به مخاطبان خود نشان میدهید که کاملا درک میکنید چگونه باید به استدلال و بحث خود نزدیک شوید و افزون بر آن، موضوع سخنرانی خود را نیز بهخوبی درک میکنید.
مراقب باشید با تعریفکردن تکتک واژههای کلیدی در طول سخنرانی، سطح سخنرانی خود را پایین نیاورید. فقط باید واژههایی را تعریف کنید که درک آنها برای فهم موضوع سخنرانی ضروری است.
انتخاب واژههای جذاب
شما نباید با ارائهی سخنرانی خستهکننده، علاقهی مخاطبان را از دست بدهید؛ بلکه باید برای افزایش شور و اشتیاق مخاطبان و توضیحدادن نکات به شکلی خلاقانهتر، از زبانی توصیفی بهره بگیرید.
هرگاه واژهی مناسبی وجود نداشت، شکسپیر واژهی خودش را میساخت. او در آثار خود بیش از ۱۷۰۰ واژه و عبارت تازه ابداع کرد.
پرهیز از یکنواختی
بهترین راه برای ازدستدادن مخاطبانتان این است که خستهکننده باشید. با بهرهگیری از زبانی جذاب و تصویرسازی برای ایجاد علاقه نسبت به موضوع سخنرانی خود، از «اشتباه یکنواختی» بپرهیزید.
سخنرانِ خستهکننده، درطول سخنرانی، با بلندی صدای یکسان و لحن یکنواخت صحبت میکند و همیشه تأکید، سرعت و افکار یکسانی را بهکار میگیرد (یا گاهی کاملا افکار را کنار میگذارد). یکنواختی: مهمترین و رایجترین اشتباه سخنران عمومی.
– جوزف بِرگ اِسِنوِین، هنر سخنرانی عمومی.
نگارش متن بهصورت توصیفی
به غذای موردعلاقهتان یا مکانی که دوست دارید به آنجا بروید، فکر کنید. چه بویی دارد؟ چه شکلی دارد؟ چه طعمی دارد؟ مکانی که دوست دارید تعطیلات به آنجا بروید چه ویژگیهایی دارد؟ وقتی در سخنرانی خود از زبانی جذاب و توصیفی بهره میگیرید، مخاطبانتان را در تجربهای حسی غرق میکنید؛ تجربهای که آنها را از صندلی خود به فضایی میبرد که با واژههای خود ساختهاید.
نگارش توصیفی چیزی بیش از صرفا بهکارگیری زبانی ادبی و زیبا در متن سخنرانی شماست. درواقع، باید مراقب باشید که سخنرانیتان مانند شعر نشود. بهکارگیری زبان توصیفی کمک میکند که نکات خود را بهشکلی هدفمندتر به مخاطبانتان منتقل کنید و صرفا حقایق و اطلاعاتی به آنها ارائه ندهید. زبان توصیفی، تخیل مخاطب شما را درگیر میکند و موجب جلب توجه آنها میشود و سخنرانی شما را شیرینتر و همچنین پیچیدهتر میکند.
روشهای گوناگونی برای افزودن زبان توصیفی به سخنرانی وجود دارد که در ادامه شرح میدهیم:
بهرهگیری از تشبیه و استعاره
تشبیه و استعاره دو مورد از سادهترین فنون برای بهرهگیری از عبارات توصیفی در سخنرانی بهشمار میروند. تشبیه و استعاره اساسا یک هدف دارند و آن مقایسهکردن یک چیز با چیز دیگر از دیدگاه شباهت است. در تشبیه، این مقایسه با بهرهگیری از واژههایی از قبیل «مانندِ» یا «شبیهِ» انجام میشود. مثلا میگوییم: «کودک زیبا مانند گلی نوشکفته بود». ولی در استعاره معمولا یکی از دو طرفِ تشبیه حذف میشود و چیزها بهطور مستقیم و گاهی با بهرهگیری از افعال ربطی مقایسه میشوند. مثلا در «سرو چمان من چرا یاد چمن نمیکند»، صنعت استعاره بهکار رفته و یار بهدلیل قامت بلند خود به سرو تشبیه شده است.
با بهرهگیری از این مقایسهها میتوانید در ذهن مخاطب خود، تصویرسازی کنید. استعاره و تشبیه برای نویسندگان متن سخنرانی مانند قلمموی نقاشی، نتهای ملودی یا طراحی حرکات موزون است و نویسندگان متن سخنرانی، هنر خود را با زبان و واژهها نشان میدهند.
شما میتوانید چیزهایی شبیه به هم یا بیشباهت را با یکدیگر مقایسه کنید. گاهی بهرهگیری از ایدهها و تصویرهای مخالف و متضاد میتواند نکات جسورانهتری را نشان دهد؛ درحالیکه مقایسهی چیزهای شبیه به یکدیگر، قدرت ایده یا تصویری را که ترسیم میکنید، تقویت میکند.
بهرهگیری از واژههای پردازشی
واژههای پردازشی به فرد نشان میدهد که چگونه باید مجموعهای از اطلاعات را پردازش کند. در سخنرانی باید واژگان خود را تغییر دهید تا مدام خودتان را تکرار نکنید. واژههای پردازشی فراوانی وجود دارد که برای ۶ روش پایهای پردازش اطلاعات، یعنی مقایسه، انتقاد، توصیف، بحث، ارزیابی و توضیح بهکار میرود. با بهرهگیری از مترادف این واژهها در هنگام نگارش متن سخنرانی، به مخاطبان خود میگویید که اطلاعاتی را که به آنها میدهید چگونه پردازش کنند و افزون بر آن، با بهکارگیری واژههای متنوع، موجب جالبترشدن سخنرانی و جلب علاقهی مخاطبانتان میشوید.
بهکاربردن واژههای مناسب
برای انتخاب مناسبترین واژهها و عبارات، به سبک، لحن و بخشهای سخنرانی خود توجه کنید.
سبک و لحن سخنرانی
برای چند دقیقه، با دقت به این بیندیشید که کجا، چه زمانی و چگونه سخنرانی خواهید کرد. به لحن و سبک سخنرانی خود فکر کنید. سپس، درمورد این مسئله بررسی کنید که چگونه ساختار سخنرانی خود را با توجه به این زمینهها و عوامل گوناگون مشخص خواهید کرد. اندیشیدن دربارهی این عناصر به شما کمک میکند که مناسبترین زبان و جملهبندی قابلاستفاده در متن سخنرانی خود را پیدا کنید.
بخشبندی سخنرانی
وقتی رئوس مطالبِ بحث خود را مشخص میکنید، باید سخنرانی خود را به بخشهایی تقسیم کنید. بهطورکلی، هر سخنرانی شامل بخشهای مقدمه، بدنه و نتیجهگیری است. ولی وقتی نکات برجسته و مهم سخنرانی و نکات توضیحی ویژه و مثالها را مشخص میکنید، باید بخشهای دیگری را نیز به سخنرانی اضافه کنید. بخشبندی سخنرانی بهویژه هنگامی مفید است که سخنرانی شما طولانی است؛ زیرا با این کار، پردازش و درک اطلاعات را برای مخاطبان خود آسانتر میکنید.
هر یک از بخشهای سخنرانی باید دارای هدف یا تمرکز خاصی باشد. وقتی از بخشی به بخش دیگر میروید، باید این گذار را بهنرمی و بدون مشکل انجام دهید.
عبارتهای مفید برای گذار و بخشبندی ایدهها
- تعمیمدادن و کلیتبخشیدن: بهعنوان قانونی کلی، قاعدتا، بهطورکلی، کلا، بهطورعادی، درکل، معمولا؛
- توضیحدادن: بهعبارتدیگر، یعنی، به آن معناست که؛
- بیان یقین و احتمال: مسلم است که، هیچ تردیدی وجود ندارد که، من مطمئن هستم که، مطمئنا، یقینا، بهوضوح، بدون تردید، احتمالا، باید، این احتمال وجود دارد که، احتمال دارد که، محتملا، میتواند، امکان دارد، ممکن است که، شاید، شاید امکان داشته باشد، شاید؛
- ابراز تردید: این تردید وجود دارد که، شاید، غیرمحتمل است، بعید است، مشخص نیست، غیرممکن است، نمیتواند؛
- جلبتوجه: شایان ذکر است که، باید تأکید کنم که، بهویژه، مخصوصا، بهطور عمده، عمدتا، اغلب، باید توجه داشت که، باید بهخاطر داشته باشید که، حیاتی است، بسیار مهم است؛
- مقایسهکردن دو نکته: اما، ولی، علیرغم، باوجود، بااینوجود، بااینحال، درعوض، درمقابل، برعکس، ازسویدیگر، درحالیکه، ازآنجاییکه، اگرچه، هرچند، ازیکسو، ازسویدیگر، درمقایسهبا، ولی، درعینحال، متناوبا، مورد اول، مورد دوم، بهترتیب، درهرحال، دو احتمال وجود دارد، بهطورمتناوب و …؛
- مثالزدن یا نشاندادن: برایمثال، براینمونه، بهعنوانمثال، با… بهخوبی نشان داده میشود، یکموردخاص، ازقبیل، مانند، ازجمله، یکی از این موارد، نشان میدهد که، نمونهای از این موارد است، با… نشان داده میشود، نمونهای است از آن، یعنی، بهعنوان… تعریف میشود، بهعنوان… بهکار میرود، مربوط است به، با… سروکار دارد، با… مرتبط است، حاکی است از اینکه، از… تشکیل شده است؛
- بیان نتایج: پس، بنابراین، درنتیجه، دراثرِ، درحالحاضر، متعاقبا، درنتیجهی، ازاینرو، بهایندلیل، سپس، نتیجتا، ازاینجهت، بااشارهبه، باتوجهبه، برایناساس، از… ناشی شده، بهدلیلِ، بهسببِ، بر آن اثر میگذارد، اگر، به… منجر میشود، زیرا، بهواسطهی، بهخاطر، چون؛
- خلاصهکردن: درمجموع، بهطورخلاصه، بهطورکلی، کلا، نتیجه میگیریم که، به این نتیجه میرسیم که، بنابراین، پس، ازاینرو، درنتیجه، برای جمعبندی نهایی آن؛
- بیان تکرار: هرگز، بهندرت، گاهی، معمولا، اغلب، همیشه، بهطورکلی، درمجموع، غالبا، مکررا، گاهیاوقات، تقریباهمیشه، ندرتا، بسیارکم؛
- بیان مقدار: تحت هیچ شرایطی، عمدتا، کلا، بهطوربرجسته، معمولا، اکثریت، بیشترِ، تقریبا همه، تعدادی از، شاید، بعضی، تعداد اندکی، مقدار اندکی، تا اندازهای، خیلی، کاملا، نسبتا، تقریبا؛
- بیان تغییر: هیچ، جزئی، اندک، کوچک، کُند، تدریجی، ثابت، مشخص، بزرگ، چشمگیر، کامل، تند، شدید، سریع، ناگهانی (بالارفتن، افزایش، نوسان، کاهش، نزول، تقلیل، سقوط، افت، روند صعودی، روند نزولی، اوج، ثابتشدن، تثبیتشده).
پرهیز از الفاظ طفرهآمیز
الفاظ طفرهآمیز (Weasel Phrases) عبارتهایی هستند که وعدههای زیادی میدهند؛ ولی دلیل و برهان محکمی برای آنها بیان نمیکنند. این عبارتهای تحریککننده، اغلب پیش از گفتههایی میآیند که چندان بر حقایق و واقعیتها استوار نیستند. دوریجستن از این عبارتها بسیار مهم است؛ زیرا این عبارتها به اعتبار استدلال شما آسیب میزنند. در ادامه، فهرستی از الفاظ طفرهآمیز رایج را بیان میکنیم:
- ادعا شده است که؛
- شاید؛
- در مقابل آنچه اغلب میگویند؛
- بسیاری تصور میکنند که؛
- بر خلاف بسیاری؛
- منتقدان میگویند؛
- میتوان استدلال کرد که؛
- پیشنهاد/ اظهار/ گفته/ دیده شده است که؛
- بسیاری بر این باورند/ بهطورکلی ادعا میشود که؛
- بسیاری میگویند که؛
- بسیاری از دانشمندان استدلال میکنند که؛
- تحقیقات/ پژوهشها نشان داده است که؛
- محققان/ پژوهشگران استدلال میکنند که؛
- محققان/ پژوهشگران برجسته میگویند که؛
- در علوم اجتماعی گفته میشود/ این باور وجود دارد که؛
- برخی از مورخان عقیده دارند که؛
- جامعهی علمی؛
- … بهطور گستردهای… درنظرگرفته میشود/ بهعنوان… موردتوجه قرار میگیرد.
تطبیقدادن سبک شخصی
ارائهی سبک شخصی خود در سخنرانی از راه تعریفکردن طرزبیان خودتان، نیازمند زمان و تمرین است. در هنگام نگارش متن سخنرانی، حتما باید تمام عوامل زمینهای شرایطی را که قصد دارید در آن سخنرانی کنید، درنظر بگیرید. مخاطبان، میزان رسمیبودن سخنرانی، موضوع و محل سخنرانی، همگی بر چگونگی ارائهی سخنرانی شما تأثیر میگذارند. واژهها، عبارتها، استدلالها و همچنین حرکات و شیوههایی که بهکار میگیرید، بر سبک شخصی سخنرانی شما تأثیر میگذارد.
مشخصکردن طرزبیان خود
وقتی متن سخنرانیتان را مینویسید، بهطور طبیعی از لحن و سبکی خاص در هنگام نوشتن بهره میگیرید. سبک و لحن شخصی شما چیزی است که به آن طرزبیان (Voice) شما گفته میشود. طرزبیان شما موجب میشود نوشتهها و سخنرانیهای شما از دیگران متمایز شود. رسیدن به طرزبیان خودتان (و بهویژه دستیافتن به چیزی که برای شما مفید است و آن را دوست دارید)، نیاز به زمان دارد.
عوامل دیگری نیز وجود دارد که طرزبیان شما را شکل میدهد. طرزبیان شما باید با گفتارتان منطبق باشد و گفتار شما نیز باید توسط طرزبیان شما هدایت شود. در ادامه، ۶ عاملی را بیان میکنیم که در هنگام شکلدادن به طرزبیان خود در سخنرانیها باید به آنها توجه کنید:
۱. مخاطب
چه کسانی در جلسهی سخنرانی شما حضور خواهند داشت؟ چه کسانی به آنچه میگویید گوش خواهند داد؟ وقتی به مخاطبان خود فکر میکنید، به نیازها، اهداف و انتظاراتی که از سخنرانی شما دارند، نیز بیندیشید و لحن خود را با مخاطبانتان هماهنگ کنید.
۲. میزان رسمیبودن
آیا باید در همایشی دانشگاهی سخنرانی کنید؟ یا در مراسمی دوستانه صحبت میکنید؟ به رویداد، مکان و میزان رسمیبودن سخنرانی خود فکر کنید و مناسبترین عبارات، زبان و جملهبندیها را در سخنرانی خود بهکار ببرید. میزان رسمیبودن سخنرانی، چگونگی لباسپوشیدن و ظاهرشدن دربرابر مخاطبان را نیز تعیین میکند.
۳. نقش شما در برابر مخاطبان
چرا در این جلسه هستید؟ چه چیزی باعث شده که شما را فردی متخصص در موضوع سخنرانی بدانند؟ به همان اندازه که شما مخاطبانتان را تجزیهوتحلیل میکنید، مخاطبان نیز شما را تجزیهوتحلیل میکنند. مخاطبان شما انتظارات و تصوراتی دربارهی شما دارند؛ پس بهتر است پیش از آنکه قدم بر صحنه بگذارید، به این انتظارات و تصورات بیندیشید تا بتوانید سبک ویژهی خود را بر همین اساس، روشن کنید.
۴. نگرش
فقط آنچه میگویید مهم نیست؛ چگونه گفتن آن نیز اهمیت دارد. نگرش شما اطلاعات زیادی به مخاطبانتان میدهد و موجب میشود که آنها درمورد شخصیت شما بیشتر بدانند و این، اعتبار شما را بهعنوان سخنران افزایش یا کاهش میدهد. بهعلاوه، نشانههای غیرکلامی مانند حرکات دست، حالت و حرکات بدن نیز میتواند بهطور ناخودآگاه نگرش واقعی شما را به مخاطبانتان نشان دهد؛ بنابراین، در هنگام سخنرانی باید به حضور فیزیکی خود نیز توجه کنید. لازم نیست در تمام سخنرانیهای خود سرحال و خوشحال باشید؛ ولی نگرش شما باید عوامل دیگری را که بر سخنرانی شما تأثیر میگذارد بازتاب دهد.
۵. زمینهی فرهنگی
درست مانند هنگامی که مخاطبان خود را تحلیل میکردید، زمینهی فرهنگیِ مکان سخنرانی و کسانی را که برای آنها سخنرانی میکنید، درنظر بگیرید. از ویژگیهای مشترک میان خود و زمینهی فرهنگیِ مکان سخنرانی و مخاطبانتان برای ایجاد تفاهمِ بیشتر میان خود و مخاطبانتان بهره بگیرید. ولی چیزهایی نگویید که واقعا اعتقادی به آنها ندارید و فقط نیازها و انتظارات کلی مخاطبانتان را بازتاب میدهد. شما باید شخصیت واقعی خود را نشان دهید و هرگز تظاهر نکنید.
۶. خلاقیت شخصی شما
درواقع، طرزبیان شما بازتابی از شخصیت شماست. بگذارید خلاقیت و اصالت واژهها و تجربههای شخصی شما ابزاری برای رساندن صدای شما باشد؛ ابزاری که با جرئت و جسارت شما هدایت میشود. با گذشت زمان درخواهید یافت که چه چیزهایی برای سخنرانی شما سودمند هستند و به تأثیرگذاری آن کمک میکنند.
آنقدر از این شیوهها در سخنرانی خود بهره بگیرید که به عادتهای همیشگی شما تبدیل شوند. اگر میتوانید خوانندگانی داوطلب برای خواندن پیشنویشهای خود پیدا کنید. با کمک خوانندگان یا مخاطبان دیگری بهجز خوانندگان و مخاطبان اصلی خود میتوانید بخشهایی را که نیاز به بهبود و تأکید دارند، شناسایی کنید و از این راه، مهارتها و سبک شخصی خود را بهعنوان نویسندهی متن سخنرانی ارتقا دهید.
خلاصه کلام
با عواملی اساسی که در استفاده هرچه مؤثرتر از زبان در سخنرانی نقش دارند، آشنا شدید. به نظر شما چه عوامل دیگری برای داشتن یک سخنرانی موفق اهمیت دارند. اگر تجربه سخنرانی دارید یا سخنران حرفهای هستید، اجازه بدهید از توصیههایتان استفاده کنیم.