انسانهای بزرگی که راه آزادی را رفتهاند، در تاریخ بسیارند. یکی از این افراد آزادیخواه قطعا نلسون ماندلا است؛ رهبری از سرزمین آفریقا. ماندلا را همه با ایستادگی و استقامت در برابر ظلم میشناسند. اوبه عنوان یک شخصیت سیاسی قدمهای مؤثری در راه رشد و پیشرفت سرزمینش داشته و در این راه، زندگی پرفراز و نشیبی را از سرگذرانده است. مطالعهٔ سرگذشت اشخاص تأثیرگذاری چون ماندلا میتواند بسیار الهامبخش باشد. در ادامه، «کتاب زندگی نامه نلسون ماندلا» را که خودِ او نویسنده آن است، معرفی خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
شناسنامه کتاب
- عنوان: زندگینامهٔ خودنوشت نلسون ماندلا
- نویسنده: نلسون ماندلا
- تعداد صفحات: ۵۵۱
درباره کتاب
«هر قدیس، گناهکاری است که تلاش برای رهایی از آلودگی را پی میگیرد.» این جملهٔ زیبا اعتقاد نلسون ماندلاست؛ او معتقد است که تمام زندگی ما برمبنای انتخابهایی است که مسیر زندگیمان را کاملا متفاوت میسازند و انسان باید بتواند بین انتخابهای کاملا نزدیک بههم، بهترین را برگزیند و همیشه مسیری را انتخاب کند که رشد بیشتری در آن دارد؛ حتی اگر آن راه، بسیار سخت باشد.
آنچه در زندگی ماندلا مشهود است، مثبت اندیشی او در زندگی است. ماندلا همیشه این جمله را در زندگیاش تکرار میکرده است: «آنچه دربارهٔ دیگران میگویید بیشک بد است (ازغیبت بپرهیزید) و آنچه که دیگران دربارهٔ شما میگویند، بیشک خوب است (درگیر حواشی نشوید)».
این کتاب شامل مجموعهای از مصاحبهها، یادداشتهای روزانه، سخنرانیها و نامههاست که ممکن است در ابتدا خواندن آن کمی سخت بهنظر برسد، اما هرچه بیشتر پیش برویم، بیشتر مجذوب آن میشویم و این بهدلیل نزدیکی به شخصیت بینظیر ماندلا و همچنین جملات خاص و پرمفهوم اوست.
حتی زندانبانهای ماندلا نیز بهخوبی از استقامت، صبر و رفتار نیکویش یاد کردهاند، و احترام زیادی برایش قائل بودهاند. جالب است بدانید به ماندلا اجازه حضور در مراسم سوگواری فرزندش را نمیدهند و او همچنان در زندان می ماند. او کسی است که بیشترین دردها و شکنجهها را تحمل میکند تا به آزادی برسد. کسی است که تمام غمهایش را در برابر آرزویی که هدفش شده است، نادیده میگیرد و الگویی ارزشمند برای تمام جوانان میشوند تا بدانند بزرگان تاریخ با از دست دادن چیزهایی زیادی، به هدفشان رسیدهاند.
این کتاب بهخوبی نشان میدهد نلسون ماندلا نامی است که بیشک در کل تاریخ، حتی قرنهای آینده باقی خواهد ماند؛ کسی که عاشقانه درد کشید، عاشقانه جنگید و عاشقانه صبر کرد تا به خواستههایش برسد و دنیایی که آرزویش را دارد، خلق کند. اساس موفقیت نلسون ماندلا عشق به رسیدن بود. او لحظهای از عاشقی دست نکشید و عشق، لحظهای از زندگیاش دور نشد.
آیا این کتاب برای شماست؟
این کتاب برای افرادی که زندگی پرتلاطمی دارند و سختی روزگار آنها را آزردهخاطر کرده است، مانند مرهمی بسیار ارزشمند است؛ همچنین اگر قدم در راه سختی نهادهاید و تمام اطرافیانتان با شما مخالفت میکنند و بهتنهایی باید ادامه دهید، این کتاب مانند دوستی خیرخواه با شما خواهد بود؛ کتابی که ضمن بیان دردها و رنجهای زیاد نلسون ماندلا، پر از حس عشق و آزادگی و تلاش و اراده است.
بخشهایی از کتاب
مردم احساس میکنند که من بسیار به انسانها خوشبین هستم. از این رو، انتقادی را بر من روا میدارند که باید آن را تحمل کنم و کوشیدهام که خود را با آن تطبیق دهم، زیرا بههرحال آن را سودمند میانگارم. خوب است که آدم بر این پایه اقدام کند که دیگران انسانهایی شرافتمند و راستکردارند، زیرا اگر آدم با مردمی که با آنان سروکار دارد این چنین برخورد کند، زمینه را برای جذب شرافتمندی و راستکرداری آنان فراهم آورده است و پیشرفتی بزرگ در زمینهٔ توسعهٔ روابط شخصی حاصل کرده است، چون فرض خود را بر این اساس قرار داده است که کسانی که با آنان سروکار دارد، انسانهایی شرافتمندند و من به چنین فرضی باورمندم. من فکر میکنم مردمی که به رشته ارزشهایی مشترک پایبندند، بینشی مشترک دارند و بیعیبی یکدیگر را میپذیرند، پایهای را برای روابط شایسته بنا کردهاند، اما رشتهای گسترده از استثناهای چشمگیر از این قاعده نیز وجود دارد.
امیدوار بودم که افراد میانهحال جامعه، یکی از برترین سطوح رضایت و شادکامی را، از پیوندهای عاطیفیشان، در پهنهٔ عشقورزی تجربه کنند، شاید بسیاری از مردم با دانستن اینکه من چقدر از مسائل سادهای که افراد عادی آنها را مسلم فرض میکنند، ناآگاهم، شگفتزده شوند. انسانی که در محیطی روستایی بهدنیا آمده و رشد کرده باشد و پدرومادرش خواندن و نوشتن ندانند، چگونه ممکن است در بارهٔ روز ولنتاین چیزی بداند.