۸ نشانه افسردگی که نباید نادیده گرفت
افسردگی یکی از بیماریهای شایع قرن حاضر است که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند. این بیماری که گاهی از آن به عنوان «سرماخوردگی روح» یاد میشود، مانند هر بیماری دیگری دارای علائمی است که با تشخیص به موقع و مداومت در روند درمان، امید بهبودی کامل فرد وجود دارد. علائم مربوط به افسردگی پایدارند، بیش از دو هفته در فرد باقی میمانند و بدون درمان، از شدت این علائم کاسته نمیشود. شدت بروز علائم افسردگی در هر فرد متفاوت است. اغلب اوقات این بیماری ناشناخته میماند و فرد در سکوت از بیماری خود رنج میبرد. در مقالهی پیش رو ۸ نشانهی شایع این بیماری را بررسی میکنیم.
۸ نشانهی بیماری افسردگی
۱. عصبانیت و کجخلقی
به گفتهی دکتر رابرت لاندن (Robert London): «معمولا در افراد افسرده علائمی مانند آشفتگی، بیقراری و خشونت دیده میشود». عصبانیت عاملی برای ماندگاری افسردگی است. در بخشی از سرمقالهی مجلهی «پیشرفتهای درمانی روانپزشکی» (Advances in Psychiatric Treatment) توضیح داده شده است: «وقتی که عصبانیت به خوبی شناخته نشود، منجر به پرخاشگریِ منفعلانه میشود. این رفتار در فرد خود تخریبی ایجاد میکند و زمینهی ابتلا به افسردگی را به وجود میآورد». به توصیه دکتر لاندن هر فردی که به طور مداوم در رفتار خود پرخاشگری و خشونت را تجربه میکند یا به طور غیرمعمول و به سرعت عصبانی میشود باید برای پیدا کردن راهحل درمانی مناسب از یک مشاور و روانشناس کمک بگیرد.
۲. خودانتقادی
خودانتقادی، تفکر نقادانهی فرد در مورد رفتار خودش است. به وسیلهی این تفکر، میتوانیم نقطه ضعفهایمان را بشناسیم و از اشتباهاتمان درس بگیریم. اما جنبهی مخرب خودانتقادی زمانی بروز میکند که فرد با یادآوری مداوم اشتباهات، طوفانی در ذهن خود به وجود میآورد و در نهایت با ایجاد احساس گناه، عزتنفس را در خود از بین میبرد. یکی از شاخصههای قوی در تشخیص افسردگی، خودانتقادی شدید است. جِیم دبلیو وینیک (Jaime W. Vinick) عضو ارشد مرکز روانشناسی سیرا تاکسون (Sierra Tucson) میگوید: «همهی ما یک منتقد درونی داریم. صدای منتقد درونی در افراد افسرده بسیار قوی و مخرب است.» در سال ۲۰۰۹ پژوهشی جامع در زمینهی روانشناسی بر روی ۱۰۷ فرد بزرگسال انجام شد، بر اساس نتایج این پژوهش، افرادی که خودانتقادی شدید داشتند، بیش از سایرین مستعد ابتلا به افسردگی بودند. دکتر موئه گیلبارت روانشناس مرکز پزشکی تورانسِ کالیفرنیا ( Torrance Memorial Medical Center) توصیه میکند: «به هنگام گفتوگو با خودتان مراقب استفاده از کلمهی «باید» باشید. اگر مدام از رفتار خود ایراد میگیرید و خودتان را مسئول تمام اتفاقات بد میدانید، در رفتار شما خودانتقادی شدید دیده میشود.» برای از بین بردن خودانتقادی باید گفتگوی مثبتی با خودمان داشته باشیم.
۳. ناامیدی
به عقیدهی دکتر وینیک: «یکی از بدترین علائم افسردگی ناامیدی است». ناامیدی در افراد افسرده آنان را از درمان بیماری خود باز میدارد. افراد افسردهای که اقدام به خودکشی میکنند، معمولا کسانی هستند که به دلیل شدت ناامیدی، به درمان و بهبودی خود امیدی ندارند. دکتر نیک فوراند (Nick Forand)، روانشناس بالینی از دانشگاه دولتی اوهایو میگوید: «ناامیدی در افزایش میزان افسردگی نقش دارد. ناامیدی در افراد افسرده با بروز شکستها تشدید میشود. این شکستها واقعی یا خیالی هستند و خودانتقادی در ایجاد شکستهای خیالی نقش مهمی دارد.»
۴. از دست دادن علاقه
اینکه در یک جلسهی سه ساعته، حوصلهمان سر میرود و رغبتی برای بودن در آن جلسه نداریم، امری کاملا طبیعی است. دکتر گیلبارت از بین رفتن علاقه در افراد افسرده را چنین توضیح میدهد: «افراد افسرده علاقهی خود را نسبت به چیزهایی که قبلا از آنها لذت میبردند از دست میدهند. کارهایی از قبیل تماشای فیلم، ورزش کردن و بودن در جمع دوستان. این پدیده «فقدان لذت» (Anhedonia) نامیده میشود. از دست دادن علاقه، احساس تنهایی را شدت میبخشد و باعث افزایش افسردگی میشود. گاهی این بیعلاقگی نتیجه تغییر در هورمونهای تنظیمکنندهی پاداش و یا تغییر در انتقالدهندههای عصبی است. شکستن چرخهی خودتخریبی برای افراد افسرده بسیار مشکل است.»
۵. تغییرات فاحش وزن
فرد افسرده تمایلی به غذا خوردن ندارد و از غذا لذت نمیبرد. از سوی دیگر ممکن است به دلیل پرخوری عصبی، برای ایجاد تغییر در شرایط خود، عمدا یا سهوا شروع به غذا خوردن کند. عدم تحرک ناشی از افسردگی نیز در افزایش وزن نقش دارد. اگر در ماه بیش از ۵ درصد تغییر در وزن خود مشاهده میکنید، باید تحت مراقبتهای پزشکی قرار بگیرید. طبق پژوهشی که در سال ۲۰۰۳ در مجلهی امریکایی تغذیهی بالینی (American Journal of Clinical Nutrition) به چاپ رسید، خوردن غذاهای سرشار از کربوهیدرات تولید سروتونین را در مغز به طور موقت افزایش میدهد. سروتونین یک انتفالدهندهی عصبی است که در ایجاد احساس شادی نقش دارد.
۶. تغییر عادات خواب
بر اساس مقالهای که در سال ۲۰۰۸ در مجلهی مباحث علوم اعصاب بالینی (Dialogues in Clinical Neuroscience) چاپ شد سه چهارم افراد افسرده از بیخوابی رنج میبرند. دکتر گیلبارت توضیح میدهد: «ترسهای مداوم، اضطراب و نشخوار فکری، مشکلاتی در نحوهی خوابیدن ایجاد میکند. افرادی که به کمبود خواب شبانه دچارند، در روز بیشتر میخوابند، چرت میزنند و یا به خوردن قهوه رو میآورند که تمام این موارد خواب شب این افراد را دچار مشکل میکند. بیخوابی باعث بدتر شدن افسردگی میشود. بر اساس همین پژوهش ۴۰ درصد از جوانان (به ویژه خانمها)، به هنگام افسردگی بیشتر میخوابند. افراد افسردهای که به هنگام روز زیاد میخوابند در واقع خواب را وسیلهای برای فرار از مشکل یافتهاند.»
۷. خستگی
دکتر فوراند دربارهی خستگی در افراد افسرده توضیح میدهد: «گویی بدن افراد افسرده، تحت فشار زیادی قرار دارد. این حالت با ایجاد التهاب همراه است و این التهاب در ایجاد خستگی نقش دارد.» افرادی که از افسردگی رنج میبرند علائمی مانند خستگی، تنبلی و ضعف جسمانی دارند، در خواب این افراد بینظمی مشاهده میشود و این بینظمی خستگی را تشدید میکند. در این افراد خستگی به صورت لکنت زبان، بیحالی و حرکات آهستهی بدن دیده میشود.
۸. دردهای بیدلیل
دکتر وینیک میگوید: «گاهی افراد افسرده از مشکلاتی مانند درد معده، درد مفاصل و کمر شکایت میکنند. انتقالدهندههای عصبی سروتونین و نوراپینفرین، نه تنها بر حالات روحی بلکه بر برخی از فرایندهای بیولوژیکی و عصبی بدن نیز تاثیر میگذارند و ممکن است سبب ایجاد درد در بدن شوند. افسردگی در نحوهی تشخیص درد در مغز نیز اثر میگذارد.» به عقیدهی دکتر فوراند «سیگنالهای درد که در حالت طبیعی نادیده گرفته میشوند در حالت افسردگی تقویت میشوند. افراد افسرده توجهات منفی زیادی نسبت به خود دارند. مثلا ممکن است نسبت به درد حساس شوند و بیش از حد بر روی آن تمرکز کنند که در نتیجه احساس درد شدت میگیرد.»
روشهای درمان رفتاری شناختی و دارودرمانی به صورت جداگانه و یا همراه با هم، به درمان افسردگی کمک میکند. این بیماری در برخی از افراد، به راحتی و به سرعت درمان میشود، و برخی دیگر نیازمند درمان مستمر هستند. به خاطر داشته باشید نادیده نگرفتن نشانههای ابتلا به افسردگی و مراجعه به پزشک اولین گام برای درمان این بیماری است.
شما میتوانید خلاصه این مقاله را در ویدیو زیر ببینید.
مگه بده که ادم افسرده باشه من سنم کمه ولی میدونم که خعلی وقته افسردم نمیدونم چرا ولی انگار افسردگیم به نظرم چیز بدی نیس ازش لذت میبرم یا کلا کار خاصی باهاش ندارم بدون دیدن علائمم میدونستم که افسردم
من از همینام ولی نمیتونم و نمیدونم باید چیکار کنم دوس هم ندارم کسی بدونه 🙂
مقالههای دیگهای رو که راجعبه همین موضوع داریم خوندهای علی؟
نه هنوز متاسفانه
اگه میشه برام بفرستید🙂
کافیه اینجا کلیک کنی. 🙂
خوب الحمدالله همه علائم رو دارم 🙂
اهمیت نمیدم چون برا هیچ کس مهم نیس،به تبع آن برا خودمم مهم نیس.