عوارض میانسالی چیست و چطور با آنها مقابله کنیم؟
هر دهه و سنوسالی بحرانها و مسائل ویژه خود را دارد. اگر بحران سی سالگی و ماجراهای آن را پشت سر گذاشته باشید، باید بدانید که چالشهای سنی هنوز ادامه دارند و عوارض میانسالی و بحرانهای مرتبط با آن نیز در راه است. به نظر میرسد که همیشه سنوسال ماجرایی برایمان به همراه دارد. اگر به میانسالی نزدیک شدهاید و احساساتی تازه در وجودتان پا گرفتهاند، نگران نباشید. شما تنها نیستید. همراه ما باشید. میخواهیم درباره عوارض میانسالی و راهکارهای مقابله با آنها با شما صحبت کنیم.
پژوهش و مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ درمورد دو میلیون نفر انجام شد نشان داد که افسردگی ناشی از میانسالی یک مقوله جهانی است. در کشور آمریکا، زنان درحدود ۴۰سالگی و مردان درحدود ۵۰سالگی اسیر دام عوارض میانسالی میشوند و این حسوحال تا حدود پنجاهسالگی با آنها همراه است. اما این احساسات تازه نتیجه چیست؟ در میانسالی، افراد مختلف یاد میگیرند که با نقاط ضعف و قوت خود سازگار شوند و برای زندگی ارزش بیشتری قائل باشند. پس چه چیزی باعث میشود که احساسات منفی به آنها هجوم آورد؟ برای رفع آنها چه باید کرد؟
۱. باعثوبانی افسردگی: فشار بیشازحد
یکی از عوارض میانسالی افسردگی است. در این سنوسال، خواستهای فرزندان، والدین کهنسال و همچنین مسائل زندگی زناشویی و وظایف شغلی درمجموع فرد میانسال را تحت فشار قرار میدهند. نتیجهٔ این فشارهای پیدرپی افسردگی است. به نسلی که در دوران میانسالی خود به سر میبرند و مجبورند توأما به مادر و پدر کهنسال و فرزندانشان رسیدگی کنند «نسل ساندویچ» میگویند. این میانسالان بینوا مانند محتویات یک ساندویچ در میان فشاری دوسویه اسیر میشوند و درنهایت، فشار زیاد افسرده و ناتوانشان میکند. از عوارض میانسالی باید به افسردگی ناشی از فشارهای اطرافیان اشاره کرد.
راهحل مشکل
برای رهایی از این حالت، افراد میانسال باید مراقب خودشان باشند. ورزش، استراحت کافی، تغذیه سالم، معاشرت با دوستان و در صورت نیاز کمکگرفتن از مشاوران و روانشناسان میتواند در رفع فشارها و افسردگی میانسالان مؤثر باشد.
۲. میانسالی و کاهش ویتامین B12
اگر در سنین میانسالی هستید و احساس بی حالی و کسالت و افسردگی به شما دست داده است، باید بدانید که کمبود ویتامین B12 میتواند یکی از عوامل این حالات باشد. هرقدر سن افزایش پیدا میکند، کاهش ویتامین B12 هم محتملتر است. زیرا در سنین بالاتر، میزان اسید معده کم میشود و درنتیجه معده نمیتواند ویتامین B12 را به مقدار کافی از مواد غذایی استخراج کند.
راهحل مشکل
برای اندازهگیری میزان B12 بدنتان به پزشک مراجعه کنید. در صورت پایینبودن سطح آن، باید به سراغ روشهایی مانند ایجاد تغییرات در رژیم غذایی، مصرف مکمل های غذایی یا تزریق ویتامین بروید. بگذارید پزشک تشخیص دهد که کدام روش برای شما مناسبتر است.
۳. میانسالی و کاهش میل جنسی
با افزایش سن، بدن مردان هورمون تستوسترون کمتری تولید میکند. کمبود و کاهش این هورمون نیز یکی از عوامل افسردگی و ناتوانی جنسی (مشکلات نعوظ) است. چنین مشکلاتی باعث کاهش میل جنسی در افراد میانسال میشود. کمشدن میل جنسی نیز یکی دیگر از عوارض میانسالی است.
راهحل مشکل
بهتر است در سنین میانسالی برای سنجش سطح تستوسترون به پزشک مراجعه کنید. اگر سطح آن کم باشد، باید به فکر هورمون درمانی یا درمانهای دیگر باشید.
۴. اختلالات تیروئید در میانسالی
افسردگی میتواند یکی از نشانههای کم کاری تیروئید یا پرکاری تیروئید باشد. هرقدر سنتان بیشتر باشد، احتمال اینکه افسردگی تنها نشانه مشکلات تیروئیدی باشد بیشتر است. همچنین ممکن است با نشانهای نامحسوس همراه باشد. پرکاری تیروئید با علائمی مانند نوسانات ضربان قلب، لرزش یا خستگی همراه است. کمکاری تیروئید هم نشانههایی مانند یبوست و خستگی دارد. به همین دلیل است که، در بعضی موارد، این اختلالات در میانسالان با اختلالات سیستم عصبی یا روده اشتباه گرفته میشود.
راهحل مشکل
در صورت بروز مشکلات فوق، حتما به پزشک مراجعه کنید. اگر یکی از خویشان یا نزدیکانتان هم به این مشکل مبتلا بوده است، ضرورت مراجعه به پزشک بیشتر میشود.
۵. درد مفاصل
یکی دیگر از عوارض میانسالی که زمینه بروز افسردگی را فراهم میکند، وجود دردهایی مزمن در بدن مانند آرتروز و روماتیسم مفصلی است. دردهای مزمن احتمال افسردگی یا مشکلات عصبی را تا سهبرابر افزایش میدهند. اینجاست که چرخهای ناخوشایند شکل میگیرد و افسردگی درد را تشدید میکند.
راهحل مشکل
ورزشکردن، مدیتیشن و گوشدادن موسیقی درد مفاصل و افسردگی ناشی از آن را برطرف میکند. اگر درحدود یک ساعت در طول روز موسیقی کلاسیک گوش دهید، دردهای آرتروز و همچنین افسردگیتان کاهش مییابد. اگر این اقدامات به رفع عوارض میانسالی کمکی نکرد، باید به پزشک مراجعه کنید.
۶. مشکلات پیش از یائسگی و یائسگی
نوسانات هورمونی، گرگرفتگی و تغییرات زندگی در دوران یائسگی و قبل از آن در تغییرات خلقوخو نقش دارند. اگر در خوابیدن مشکل دارید، سابقه افسردگی دارید یا دچار سندروم پیش از قاعدگی (PMS) هستید، در این دوران گذار احتمالا افسردگی و نوسانات خلقوخو بیشتر به سراغتان میآید.
راهحل مشکل
اگر دچار افسردگی خفیف هستید، روشهایی مانند یوگا یا تنفس عمیق را امتحان کنید. سعی کنید کارهایی را انجام دهید که به شما احساس بهتری منتقل میکنند. ورزشکردن، گردش با دوستان یا شرکت در کلاسها و انجامدادن کارهایی که خلاقیت را شکوفا میسازند راهگشا خواهند بود. اگر عوارض میانسالی و افسردگی ناشی از آن بهطور جدیتر و طولانیتر به سراغتان آمد، دارودرمانی یا جلسات مشاوره روانشناسی هم مفید خواهد بود.
۷. آشیانه خالی: جداشدن فرزندان از والدین
وقتی که کمکم به سنین میانسالی نزدیک میشوید، فرزندانتان بهدلیل تحصیل یا ازدواج از شما جدا میشوند. در این دوران به پرندهای شبیه میشوید که آشیانهاش از جوجههایش خالی شده است. حال، اگر این جدایی با بازنشستگی و یائسگی همراه شود موقعیت دشوارتر میشود.
راهحل مشکل
چنین وضعیتی را یک فرصت بدانید. حالا میتوانید به همسر، دوستان و اقوام نزدیکتر شوید. دیگر زمان آن رسیده است که بهدنبال تفریحاتی بروید که قبلا، باوجود فرزندان در منزل، امکان پیگیری آنها وجود نداشت. به خودتان زمان بدهید تا به موقعیت جدید عادت کنید. اما اگر بعد از چند ماه به موقعیت تازه عادت نکردید، به پزشک مراجعه کنید.
۸. ابتلا به دیابت نوع دوم در میانسالی
آیا در اندازهگیری قند خون خود سهلانگار هستید؟ سطح قند موجود در خونتان در نوسان است؟ افسردگی یکی از عوارض رایج و خطرناک بسیاری از بیماریهای مزمن مانند دیابت نوع ۲ است. افسردگی میتواند مانع رسیدگی صحیح به مشکلات ناشی از دیابت شود.
راهحل مشکل
اگر بیش از دو هفته افسرده بودید، حتما به پزشک مراجعه کنید. جلسات مشاوره، دارودرمانی و کنترل بهتر دیابت باعث میشود که با افسردگی و دیابت بهتر مبارزه کنید. یادتان باشد که افسردگی مشکلی جدی است و اگر پیگیری نشود حتی میتواند زندگیتان را هم تهدید کند.
۹. مصرف الکل در دوران میانسالی
یک نفر از هر چهار نفر میانسال که الکل مصرف میکند به افسردگی شدید مبتلا است. برخی از میانسالان در مواجهه با موقعیتهای استرسزا، مانند بازنشستگی و مرگ همسر، به مصرف الکل بیشتر روی میآورند. باوجوداین، بسیاری از افراد عوارض مصرف الکل در میانسالی را به حساب مشکلاتی دیگر میگذارند که به الکل ربطی ندارند.
راهحل مشکل
ترکیبی از داروها میتواند به افسردگی و مشکلات ناشی از مصرف الکل پایان دهد. مشاورهدرمانی فردی یا گروهی هم محرکهای مصرف الکل را کاهش میدهد.
۱۰. خواب نامناسب در دوران میانسالی
بی خوابی و دیگر اختلالات خواب، که در میانسالی شایع هستند، با افسردگی ارتباطی تنگاتنگ دارند. بیخوابی میتواند یکی از علائم افسردگی باشد. اگر بیخواب هستید اما احساس افسردگی ندارید، در معرض دچارشدن به تغییرات خلقوخو قرار خواهید گرفت. مشکلاتی نظیر آپنه خواب یا وقفه تنفسی یا سندرم پای بیقرار هم ازجمله عوارض افسردگی هستند.
راهحل مشکل
از پزشک درباره علت و ریشه مشکلات خوابتان سؤال کنید و بهدنبال راهکاری برای درمان باشید. عادتهای صحیح خوابیدن مانند تنظیم ساعت خواب را یاد بگیرید و با ورزشکردن، پرهیز از مصرف کافئین، مصرف الکل یا نیکوتین از مشکلات و اختلالات خواب جلوگیری کنید. گاهی مصرف بعضی از داروها هم مفید خواهد بود.
۱۱. اثرات بازنشستگی
اگر دلیل بازنشستگیتان مشکلات جسمانی یا دلایل اینچنینی باشد، احتمال دچارشدنتان به افسردگی افزایش پیدا میکند. نبود امنیت مالی بعد از بازنشستگی و ازدستدادن حلقههای ارتباط اجتماعی ازجمله دلایلی است که بازنشستگی را به یکی از عوامل افسردگی و عوارض میانسالی تبدیل میکند.
راهحل مشکل
کسانی که در دوران بازنشستگی، فعال باقی میمانند معمولا شادتر هستند. پس بهتر است در این دوران مهارتهای تازه یاد بگیرید، به کلاسهای مختلف بروید یا ورزش کنید. منعطف باشید. مثلا اگر بهدلیل وضعیت جسمانی یا مالی نمیتوانید مدام سفر کنید، فیلمهای خارجی ببینید یا از موزهها دیدن کنید.
۱۲. مشکلات قلبی در سنین میانسالی
پس از تشخیص بیماری های قلبی، ازسرگذراندن حمله قلبی یا جراحیهای قلبی، ابتلا به افسردگی امری شایع است. بسیاری از افراد در مواجهه با این مشکلات دچار افسردگیهای بلندمدت میشوند. درعینحال، خود افسردگی میتواند مشکلات قلبی را بیشتر کند.
راهحل مشکل
رژیم غذایی سالم و خواب کافی، متعادل ورزشکردن، استفاده از روشهای آرامسازی (ریلکسیشن) و پیوستن به جمعیتهای حمایتی به بهترشدن اوضاعتان کمک خواهند کرد. اگر افسردگی ناشی از بیماری ها و مشکلات قلبی فروکش نکرد، باید به پزشک مراجعه کنید تا از طریق مشاوره یا مصرف داروهای ضد افسردگی به شما کمک کند.
۱۳. مصرف قرصهای فشارخون در میانسالی
آیا افسردگی از طریق مصرف قرصهای فشار خون و قرصهای دیگر هم به سراغتان میآید؟ بله! بعضی از قرصها مانند داروهای فشار خون، انواع آنتیبیوتیک، محصولات ضد آکنه، استروئید و داروهای ضدآریتمی هم میتوانند به بروز افسردگی بینجامند.
راهحل مشکل
اگر قرص و داروهای تازهای استفاده میکنید، حتما درباره اثرات آنها بر تغییرات خلقوخو از پزشک بپرسید. اگر داروهایتان عوارضی در این زمینه دارند، باید بهدنبال جایگزین باشید.
۱۴. تنهایی و عوارض میانسالی
حضور در اجتماع و داشتن حلقههای متنوع ارتباطات میتواند به کاهش افسردگی و جلوگیری از افسردگی کمک کند. برخی از پشتیبانیهای عاطفی و اجتماعی از انواع دیگر آن مفیدتر هستند. برخی از تحقیقات نشان میدهد که معاشرت با دوستان و نزدیکانی که دور از شما زندگی میکنند و درواقع با شما ارتباط تنگاتنگ ندارند، یعنی در کنارتان زندگی نمیکنند، به بهبود خلق و خو کمک بیشتری میکند. ظاهرا حمایتهای درونخانوادهای به اندازه معاشرت با دوستان و آشنایان دیگر در بهبود روحیه مؤثر نیست.
راهحل مشکل
ارتباطتان را با دوستان و اعضای خانواده حفظ کنید. به کمک تکنولوژی های جدیدی که اینترنت در اختیارتان قرار میدهد (مثلا تماس تصویری) با دوستان و اقوامی که از شما دور هستند در ارتباط باشید.
۱۵. مشکلات سلامتی و جسمی
مشکلات جسمی و بیماریهای گوناگون مانند ابتلا به پارکینسون یا تجربه سکته مغزی میتواند موجب افسردگی شود. ممکن است سکته روی بخشهایی از مغز اثر بگذارد که با خلقوخو مرتبط است.
راهحل مشکل
واقعبین اما مثبتنگر باشید. سعی کنید یاد بگیرید که با عوارض جسمانی بیماریهای میانسالی کنار بیایید. اجازه ندهید که آنها مانع زندگی شاد و آرام شما شوند. بهمحض مشاهده علائم افسردگی سریعا به پزشک مراجعه کنید تا در دام آن اسیر نشوید.
۱۶. نشانههای کهولت در میانسالی
احساس میکنید که کمی فراموشکار شدهاید و مشکلات حافظه در حال ظهور هستند؟ ازدسترفتن حافظه قوی میتواند نشانهای از زوال عقل یا افسردگی باشد. نشانهها و علائم افسردگی و زوال عقل گاهی شبیه یکدیگر هستند. البته بروز هر دوی این مشکلات محتمل است. افرادی که به مشکلات زوال عقل مانند آلزایمر دچار هستند معمولا به افسردگی هم دچار میشوند.
راهحل مشکل
اگر نمیدانید که علائم بهوجودآمده از چه مشکلی برآمدهاند، به پزشک مراجعه کنید تا در شناسایی و رفع مشکلاتتان به شما کمک کند.
۱۷. غم و اندوه در میانسالی
عزاداری و غمگینشدن بعد از فقدان همسر و عزیزان امری طبیعی است. در افراد میانسال، افسردگی ناشی از این غم بهشکل مشکلات حافظه، گیجی، انزوا و دوری از اجتماع بروز میکند. غم و افسردگی از عوامل مرگهایی هستند که براثر مشکلات قلبی به وقوع میپیوندند.
راهحل مشکل
اگر عزادار هستید، گریه کنید و غمگینبودن را حق طبیعی خود بدانید. احساساتتان را بروز دهید و از آنها برای دوستان خود بگویید. همچنین، مشاوره با یک کارشناس یا حاضرشدن در آن گروههای اجتماعی که دغدغههای مشابه دارند (گروه درمانی) میتواند به بهبودتان کمک کند.
راهکارهایی برای مقابله با عوارض میانسالی
۱ . نقش مؤثر حیوانات خانگی در میانسالی
برایاینکه با عوارض میانسالی کنار بیایید، باید معاشرت و مشارکت اجتماعی و عاطفی را در زندگی حفظ کنید. اما یادتان باشد که علاوه بر انسانها، حیوانات خانگی هم میتوانند رفیق روزهای تنهایی و میانسالی باشند. مطالعات نشان میدهد که نگهداری از حیوانات خانگی به کاهش افسردگی و احساس تنهایی کمک میکند و باعث افزایش عزت نفس و شادی میشود. مزایای داشتن حیوانات خانگی بسیار زیاد است. مثلا زمانی که از یک سگ نگهداری میکنید، بهخاطر او باید به پیاده روی بروید. در مسیر پیادهروی هم دوستان تازه پیدا خواهید کرد و سلامتتر خواهید شد.
۲. خنده و اثرات مثبت آن در میانسالی
خندیدن میتواند به آرامش ماهیچهها، کاهش استرس و تسکین درد کمک کند. تحقیقات نشان میدهد، کسانی که شوخ طبعی میکنند از افسردگی جان سالم به در میبرند. برایاینکه بیشتر بخندید و شادابتر باشید و از عوارض منفی میانسالی دور بمانید، برای خودتان فیلمها و کتابهای خندهدار تهیه کنید. یوگای خنده را هم امتحان کنید. در این نوع از یوگا از تمرینات تنفس و حرکات بدنی مفرحی استفاده میشود که شما را تحریک میکند بخندید.
۳. مشارکت در فعالیتهای خیرخواهانه
کمک به دیگران باعث میشود مشکلات خودتان را از یاد ببرید. جالب است نه؟ امور خیرخواهانه در هر سنوسالی حالتان را خوب میکند اما در دوران میانسالی اثرات مثبت بیشتری هم دارد. اگر بازنشستگی باعث شده است هدفمندی و رضایت از زندگی در شما کم شود، با مشارکت در امور خیرخواهانه و کارهای داوطلبانه میتوانید از این وضعیت خارج شوید. تحقیقات علمی و پژوهشها نشان میدهد که مشارکت در این دسته از فعالیتها به افراد میانسال کمک میکند از ضعف و سستی دور شوند. پس اگر میانسال هستید، با مشارکت در امور خیریه مورد علاقهتان احساس بهتری پیدا خواهید کرد.