چگونه استعداد خود را کشف کنیم
کشف استعدادهای طبیعی هر فرد، کار بسیار دشواری است. در مورد خود من چند دهه طول کشید تا متوجه شوم که در نوشتن استعداد دارم. هرگز از این استعداد باخبر نبودم، چون در دبیرستان همیشه در درس ادبیات، نمرات پایینی میگرفتم. ولی امروز، میلیونها نفر نوشتههای من را میخوانند. کشف اینکه چه استعدادهایی دارید، برای شما نیز مانند بسیاری از افراد دیگر، میتواند بسیار سخت باشد. برای اینکه ببینید چگونه میتوانید استعداد خود را کشف کنید، مقاله زیر را بخوانید.
من از داگ ویلکس (Doug Wilks) که محقق استعدادیابی و موسس وبسایت StrengthsLauncher است، کمک گرفتم. داگ ویلکس، ۳ بینش مهم زیر را برای کشف استعدادهای طبیعی شما ارائه کرده است:
۱. در کودکی، چه چیزی شما را هیجانزده میکرد؟
کمی وقت بگذارید و شادترین خاطرات خود در دوران ابتدایی را به یاد بیاورید. چه چیزی آن لحظات را آنقدر لذتبخش میکرد؟ چه ویژگیهای مشترکی وجود داشت؟ آیا وقتی ۹ ساله بودید، فردی رقابتی بودید؟ شاید به فوتبال علاقه داشتید و هر روز بیصبرانه منتظرِ زنگ تفریح بودید. به عشق فوتبال زندگی میکردید و عاشق لحظهای بودید که میتوانستید بیرون بدوید و به زمین تمرین بروید و بازی را شروع کنید. یا شاید از کار کردن بر روی پروژههای گروهی بزرگ و رقابتی لذت میبردید؟ دوستانتان میخواستند که در گروه آنها باشید و استعداد زیادی در بالا بردن نمرهی کل گروه داشتید. بله شما از این فرصتها لذت میبردید و برایتان هیجانانگیز بود.
در کنار فکر کردن به این خاطرات کودکی، به این مسئله نیز فکر کنید که در دوران بزرگسالی، چه فعالیتهای مشابهی شما را هیجانزده میکند. شاید هنوز هم اهل رقابت باشید، ولی با این تفاوت که اکنون برای به دست آوردن مشتریهای جدید برای استارتاپتان رقابت میکنید. شاید هنوز هم پروژههای استراتژیک و پیچیده را دوست دارید، ولی با این تفاوت که اکنون این پروژهها را برای یک شرکت مشاورهی بینالمللی انجام میدهید.
چرا ما بعضی چیزها را انتخاب میکنیم و از کارهای خاصی لذت میبریم؟ چرا در انجام بعضی از کارها، بهتر از سایر کارها عمل میکنیم؟ «تم استعداد» (talent theme، اصطلاح استفاده شده توسط گالوپ)، یک الگوی طبیعیِ تکرارشونده از اندیشه، احساس یا رفتار است که میتوان آن را به طور سازندهای به کار گرفت.
شناخت استعدادهای منحصر به فرد، به شما کمک میکند تا به این پرسشها پاسخ دهید. استعدادهای منحصر به فرد، به شما نشان میدهد که چرا چیزهای خاصی را انتخاب میکنید، از کارهای خاصی لذت میبرید و در بعضی کارها بهتر از کارهای دیگر عمل میکنید. در واقع، احتمال اینکه ۵ تم استعداد برتر شما مانند شخص دیگری باشد، فقط ۱ در ۳۳ میلیون است!
بنابراین باید بدانید که آنچه در دوران ابتدایی شما را هیجانزده میکرده و آنچه در دوران بزرگسالی شما را هیجانزده میکند، بسیار شبیه یکدیگر هستند. شما فقط از تمهای استعداد یکسانی (مثلا رقابتی بودن و علاقه به پروژههای استراتژیک) در محیطهای متفاوتی استفاده میکنید.
امروز چه کارهایی بیش از سایر کارها، همان لذتی را در شما ایجاد میکند که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش و در دوران کودکی حس میکردید؟ برای نزدیک کردن کارهای امروزتان به لحظاتی که در گذشته شما را هیجانزده میکرده، راههایی را پیدا کنید. خاطرات دوران دبستان، داستانهای قدرتمندی هستند که نشان میدهند چه استعدادهایی دارید و چگونه باید از آنها استفاده کنید.
۲. چه وقتهایی کاملا زمان را فراموش میکنید؟
فرض کنید که ساعتِ ۹ صبح روز پنجشنبه است. زمان شما، کاملا به خودتان تعلق دارد و قرار نیست که بازی فوتبالی انجام بدهید، به جایی بروید یا گزارش کاریای را انجام بدهید و تا چند ساعت، هیچ کاری برای انجام دادن ندارید. میتوانید فعالیت مورد علاقهتان را انجام دهید که میتواند نواختن گیتار، باغبانی یا نوشتن رمان باشد. شاید هم کار مورد علاقهتان، برنامهنویسی پایتون برای پروژهی شخصی باشد که چند ماهِ قبل شروع کردهاید.
این فعالیت، هر زمان که آن را انجام دهید، شما را جذبِ خود میکند و طی آن ذهن، جسم و ادراک شما در تقارن کامل کار میکند. در این وضعیت زمان را فراموش میکنید و پیش از آنکه بدانید، ساعت ۱۲:۳۰ شده است و شما هنوز حتی به ناهار فکر هم نکردهاید. اگر شغل شما نیز به اندازهی پروژهی شخصیِ روز پنجشنبهتان لذتبخش باشد، چطور؟ آیا میتوانید دوباره همان جادو را مهار و اسیرِ خود کنید؟
به لحظاتی مانندِ این، توجه زیادی داشته باشید. اگر آنقدر در انجام کاری غرق میشوید که زمان را فراموش میکنید، این یکی از نشانههای مهمِ رسیدن به حالت فِلو (flow، اصطلاحی در روانشناسی به معنیِ غرق شدن در کار) است. اگر در حینِ انجام یک پروژه، هر میزانی از حالتِ فلو را تجربه میکنید، به احتمال زیاد در حال استفاده از یک یا چند مورد از استعدادهای طبیعیتان هستید.
۳. برای انجام چه کاری اشتیاق دارید؟
درست در همین لحظه که این مطلب را میخوانید، چه آتشی در درون شما شعلهور است؟ در طول تاریخ بشر هیچ زمانی برای شروع انجام ماموریت زندگیتان، سادهتر از همین الان نبوده است. آیا عاشق نوشتن هستید؟ این خیلی خوب است، میتوانید برای خود یک وبلاگ ایجاد کنید. آیا بهتر از هر کسِ دیگری قلابدوزی میکنید؟ این عالی است. چند شال و روسری اضافه ببافید و آنها را در سایتهای خرید و فروش کالا، به فروش برسانید.
آیا حتی فکر کردن در مورد ملاقات و برقراری ارتباط با افراد جدید، شما را بینهایت خوشحال میکند؟ برای مثال میتوانید برای مدیران محلی در شهر خود، جلسهای غیررسمی ترتیب بدهید. آیا از هر سه کار لذت میبرید؟ در این صورت میتوانید برای وبلاگنویسانِ قلابدوزی حرفهای، جلسهای ماهیانه برگزار کنید.
در دنیای ایدهآل، همه میتوانند هر روز در محل کار، از استعدادها و تواناییهای خود استفاده کنند. ولی متاسفانه، برای بیشتر مردم اینگونه نیست. در واقع، طبق آمار موسسهی گالوپ، ۶۳ درصد از شاغلین در سراسر جهان، به کار خود علاقه ندارند. البته این رقم، ۲۴ درصدی را که به طور جدی از شغل خود بیزار هستند، شامل نمیشود. اگرچه دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد، یکی از عوامل مهم این است که بیشتر شاغلین، به طور روزانه از استعدادهای طبیعی خود در محل کار استفاده نمیکنند.
به این مسئله فکر کنید که در طبیعت، عقاب میتواند بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ کیلومتر در روز پرواز کند. فیل میتواند تا ۸۰ کیلومتر در روز بر روی زمین پرسه بزند. اگر عقاب یا فیل را در قفسی اسیر کنیم، آنها دیگر نمیتوانند به صورتی زندگی کنند که برای آن ساخته شدهاند. در این حالت،این موجودات خاموش، خفه و اسیر میشوند. به همین ترتیب، میلیونها نفر نیز در جهان نمیتوانند هر روز کاری را انجام دهند که برای آن ساخته نشدهاند.
برای شما درک این مسئله که در جایی هستید که نمیتوانید از استعدادهایتان استفاده کنید، دردناک و ناراحتکننده خواهد بود. خوشبختانه زندگی یک سفر است و یک روز منفرد و مجزا نیست. دستکم یک راه کوچک برای دوباره بازگرداندن بعضی از شادیهای دوران کودکیتان پیدا کنید. مثلا در یک روز پنجشنبه، در کار مورد علاقهتان غرق شوید و زمان را فراموش کنید یا بر کاری که آرزوی انجام آن را دارید تمرکز و آن را شروع کنید.
برگرفته از: inc.com
سلام.من مقاله ی شمارو خوندم.اما هنوز هم نمیدونم باید چه کاری انجام بدم.ی عالمه کار هست که میدونم میتونم انجام بدم اما وقتی اونکارو شروع میکنم حس بدی دارم.حس میکنم همه مورد تمسخر قرارش میدن.واقعا سردرگمم و نمیدونم چه کاری باید انجام بدم و چه راهیو پیش بگیرم😓
سلام دوست عزیز
بهتره روی یک کار متمرکز بشید و برای یادگیری و پیشرفت در اون تلاش کنید و نظر فردی متخصص رو مبنا قرار بدید، مثلا فردی که اون رشته رو تدریس میکنه. تمسخر دیگران نمیتونه معیار خوبی باشه، چون ممکنه که در اشتباه باشند و واقعا در اون کار استعداد داشته باشید. پیشرفت به مرور زمان ایجاد میشه و نمیتونیم انتظار داشته باشیم که فورا از هر کاری نتیجه بگیریم.
موفق باشید
سلام من تازگی ها خوابم نبرد و تو خاطراتم غرق شدم و به طور اتفاقی به این نتیجه رسیدم که استعداد واقعیم توی یادگیری یک زبان جدیده ، یک نکته خیلی مهم که برای کشف استعداد وجود داره اینه که برای کشف استعداد باید از لحظه ای که به دنیا امدیم شروع کنیم به فکر کردن ، خیلی ها (از جمله خودم) یک اشتباهی که می کنیماینه که فکرمون به سمت توانایی هامون داخل مدرسه و اموزشگاه ها میره مثلا میگم من در دوران مدرسه ، تو ریاضی خیلی خوب بودم و تا مدتی فکر می کردم توی ریاضی استعداد دارم تا حدودی هم داشتم ولی واقعیت این بود که معلم ریاضی هام خیلی خوب بودن و کمک کردن ، برای کشف استعداد باید به توانایی های فکر کنیم که به طور ذاتی و به طور (باور نکردنیی) توشون ماهریم ، نباید صرفا به چند تا موفقیت توی مدرسه و چند تا نمره 20 توی یک درس فکر کنیم ، گاهی خیلی استعداد هامون واضحه ولی به طور دردناکی نادیده اشون میگیرم دلیلش هم اینه که بیشتر به نقاط ضعفمون فکر می کنیم و گاهی هم چون بهش علاقه نداریم دلمون نمی خواد بهش فکر کنیم من الان یک مشکلی که دارم اینه که 19 سالمه و فکر می کنم دیر شده و خودم رو همیشه سرزنش می کنم که چرا زودتر استعداد به این واضحی رو پیدا نکردم
با سلام و درود خدمت شما!
من دختری ام ۱۹ ساله که در یک خانواده تقریبا مذهبی و پایبند به فرهنگ و آداب و رسوم زندگی میکنم.من با توجه به مقاله شما حس کردم استعدادم در موسیقی هستش.یعنی واقعاً عاشق موسیقی هستم.ولی خب با توجه به شرایط نمیدونم چکار کنم.چون به هر حال از یکی باید بگذرم یا علاقم یا خانوادم.به نظر شما چکار کنم؟لطفا بقیه هم نظرتونو بگید.
خانواده همیشه مانعس
تویی ک موسیقی دوست داری ی سر برو بیوگرافی های اعضا بی تی اسو بخون اون وقت میفهمی که همه پدر مادرا مثله همن
میگن برو درس بخون و اونایی ک به حرف نکردن الان برا خودشون کسی شدن
علاقت اگر درس نیست نباید توش بمونی