عشق به فرزند؛ همهچیز درباره این احساس بیمانند
والدین عشق به فرزند را با محبت، حمایت عاطفی، پذیرش و مراقبت از کودک به او نشان میدهند. عشق والدین به فرزند زمانی احساس میشود که او را میبوسند، در آغوش میگیرند، تحسینش میکنند یا حرفهای خوبی به او میزنند. ابراز مناسب و بجای این عشق نقش بسیار مهمی در رشد جسمی و ذهنی کودک دارد. در این مقاله، درباره عشق به فرزند میگوییم. با ما همراه باشید.
عشق به فرزند چیست؟
عشق والدین به فرزندشان عشقی بیقیدوشرط و منبع شادی و آرامش بیحدوحصر است. این عشق نوعی احساس پیچیده و همیشه در حال تکامل است. والدین از تماشای رشد و موفقیت فرزند خود احساس غرور کنند و حاضرند تمام زندگیشان را برای شادی فرزندشان فدا کنند. هیچ شخص دیگری نمیتواند این رابطه را خراب کند.
چرا عشق به فرزند اینقدر قوی است؟
دلایل متعددی دارد. اول از همه اینکه این عشق منشأ بیولوژیکی دارد. وقتی والدین نوزاد تازهمتولدشده خود را در آغوش میگیرند، دچار فوران هورمونهایی میشوند که باعث وابستگی و پیوند قوی با فرزندشان میشود. این پیوند بهمرور زمان تقویت هم میشود، چون والدین شاهد رشد و تکامل فرزند خودند.
دوم اینکه بیشتر اوقات عشق والدین به فرزندشان ریشه در تجربیات و ارزشهای خودشان دارد. بسیاری از والدین میخواهند عشق، حمایت و فرصتهایی را برای فرزندشان فراهم کنند که خودشان از آنها محروم بودهاند.
درنهایت، عشق والدین به فرزند ممکن است ناشی از تمایل به ساختن دنیایی بهتر باشد. والدین با تربیت فرزندان مهربان، همدل و مسئولیتپذیر امیدوارند اثر مثبتی بر جامعه بگذارند و میراثی از عشق و شفقت از خودشان بر جا بگذارند.
اثرات عشق به فرزند
بر اساس نظریه دلبستگی، والدین چهرههای دلبستگی هستند. رابطه باکیفیت والدکودک برای کودکان بسیار مهم است، چون احساس امنیت عاطفی و رفاه روانی کودک به این رابطه وابسته است. درنتیجه محبت والدین تأثیر بینظیری بر رشد شخصیت کودک دارد. طبق تحقیقات، بهرهمندی از عشق والدین ۲۶درصد در سازگاری روانی کودکان و ۲۱درصد در سازگاری روانی بزرگسالان نقش دارد.
بین عشق اولیه والدین به فرزندان و پیامدهای مثبت در دوران کودکی، نوجوانی و بزرگسالی فرزندان ارتباط مستقیمی وجود دارد. اهمیت محبت والدین یا نبود آن را نمیتوان دستکم گرفت. در ادامه، اثرات عشق به فرزند را بررسی کردهایم.
۱. موفقیت در زندگی
عشق و محبت به فرزند در رسیدن او به موفقیت نقش بسیار مهمی دارد. محققان در سال ۱۹۳۸ پژوهشی درباره چگونگی تربیت افراد موفق دانشگاه هاروارد انجام دادند و سیر زندگی ۷۰ساله ۲۶۸ دانشجوی هاروارد، از جمله جان اف کندی را دنبال کردند. سلامت جسم و روان هریک از شرکتکنندگان ثبت و موفقیت یا ناکامی آنها تجزیهوتحلیل شد.
با انجام این پژوهش محققان به نتیجه جالبی دست یافتند: «زندگی شاد و موفق ریشه در رابطه خوب با والدین دارد. احساس پذیرش، پرورش و محبت والدین در دوران کودکی بهترین تضمین برای موفقیت، شادی و رضایت از زندگی فرزندشان در آینده است.»
۲. سلامت جسمانی
محققان در پژوهش دیگری دریافتند کسانی که عشق والد و فرزندی را تجربه نکرده بودند، در سنین بزرگسالی ۲ برابر بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به بیماریهای جسمانی از جمله بیماری عروق کرونر، فشار خون بالا، زخم اثنی عشر و اعتیاد به الکل قرار داشتند.
۳. عزتنفس و خودکفایتی
فرزندانی که با احساس دوستداشتن و پذیرش والدین بزرگ میشوند، عزتنفس بیشتری دارند. افرادی که در کودکی احساس طردشدگی دارند، عزتنفس کمی هم دارند و دیدگاه آنها به خودشان منعکسکننده دیدگاه والدین آنهاست. فقدان محبت و پذیرش والدین باعث میشود کودکان احساس بیلیاقتی کنند.
۴. صلاحیت اجتماعی
کودکانی که با محبت و پذیرش والدینشان بزرگ میشوند، از نظر اجتماعی شایستگی بیشتری دارند. والدین و کودکان جهتگیری رفتاری اجتماعی خود را از طریق تعاملات آشنا و مکرر پرورش میدهند.
۵. پیشرفت تحصیلی
کودکانی که در خانوادهای بامحبت و همدل بزرگ میشوند، پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند. تأثیر محبت والدین بر پیشرفت تحصیلی همانند شایستگی اجتماعی تا بزرگسالی فرد ادامه دارد.
۶. تنظیم هیجان
کودکان با مشاهده رفتارهای تنظیم هیجانی والدین خود و الگوبرداری از آنها مهارتهای خود را توسعه میدهند. کودکانی که با احساسات و رفتارهای محبتآمیز والدین بزرگ میشوند، برای رسیدگی به مشکلات عاطفی خود از راهبردهای بسیار متفاوتی استفاده میکنند. به عبارت بهتر، کودکانی که والدینی پذیرا و بامحبت دارند، تنظیم هیجانی بهتری دارند.
۷. سلامت روان
نوجوانانی که در خانوادهای بامحبت و پذیرا بزرگ میشوند، سازگاری روانی بهتری دارند. طبق بررسی پژوهشهای مربوط به ۲۰۰۰ نفر، کودکانی که از سمت والدین کمبود محبت داشتهاند در بزرگسالی دچار ناسازگاری روانی شدهاند.
افرادی که با احساس طردشدگی بزرگ شدهاند، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی، سوءمصرف مواد مخدر و سایر مشکلات سلامت روان هستند. این افراد بیشتر از دیگران در معرض مشکلات رفتاری، اختلال سلوک و بزهکاریاند.
عوامل تأثیرگذار بر عشق به فرزند
۱. ویژگیهای والدین
شخصیت والدین و سلامت روانی آنها با پیوند اولیه با فرزند و عشق به او ارتباط مستقیم دارد. مثلا بر اساس پژوهشها، اگر مادری برونگرا و وظیفهشناس و دلنشین باشد، ارتباط بهتری بین او و فرزندش شکل میگیرد و عشق به فرزند را بیشتر ابراز میکند.
در مقابل مادری با علائم افسردگی یا اضطراب در برقراری ارتباط با فرزندش کمی مشکل دارد و ممکن است آن عشقی که باید را به فرزندش ابراز نکند.
پیوند بین والدین و فرزندان همچنین تحتتأثیر تربیت والدین آنها و تجربیات اولیه آنهاست. والدینی که خاطرات مثبتی از ارتباط با والدین خود دارند، ارتباط مثبتتری با فرزندشان برقرار میکنند.
۲. ویژگیهای فرزند
خلقوخو و ویژگیهای رفتاری فرزند هم بهاندازه ویژگیهای والدین تأثیرگذارند. مثلا کودک بدقلق باعث استرس بیشتر والدین میشود و همین ویژگی رفتاری منفی باعث میشود والدین نتوانند بهخوبی با او ارتباط برقرار کنند. همچنین احتمال بروز مشکلات رفتاری در این کودکان بیشتر است.
۳. تأثیر موقعیت
ممکن است احساسات و رفتارهای والدین و ارتباط آنها با فرزندشان تحتتأثیر موقعیتی خاص باشد. مثلا ممکن است احساسات یکی از والدین بر احساسات والد دیگر اثر بگذارد. اینجاست که اهمیت ارتباط خوب والدین با هم و تأثیر آن بر عشق به فرزند مشخص میشود.
تفاوت عشق به فرزند و عشق رمانتیک
عشق والدین به فرزند عشقی فداکارانه است که از زمان بارداری شروع میشود. در این رابطه، والدین در قبال عشقی که میدهند چیزی نمیخواهند. این عشق عشقی فراتر از همه اصول و باورهاست. عشق به فرزند هیچوقت تمام نمیشود و تا ابد ادامه داد؛ حتی اگر فرزندان بارها مرتکب اشتباه شوند و والدین را ناراحت کنند.
عشق رمانتیک احساسی اکتسابی است که بهمرور زمان به وجود میآید. این عشق معمولا مشروط است و طرفین ممکن است روزی بهسبب شرایط زندگی از دوستداشتن یکدیگر دست بکشند و پس از مدتی عاشق افراد دیگر شوند. پس عشق رمانتیک انتخابی است.
کلام آخر
فرزندپروری یکی از ارزشمندترین و چالشبرانگیزترین تجربیات زندگی است. چه اولین بار باشد که پدر و مادر میشوید و چه سالهاست پدر و مادرید، عشق شما به فرزندتان عشقی خاص و جایگزیننشدنی است. هرچند این عشق منبع قدرت و آرامش شماست، گاهی هم ممکن است با احساس گناه، ناامیدی و سرخوردگی همراه باشد.
کودکان بدون عشق و محبت والدین احساس طردشدن میکنند. رفتارهایی مانند تنبیهکردن کودک، نیشگونگرفتن، تمسخر، فریادزدن، فحشدادن، تحقیرکردن یا گفتن حرفهای ناخوشایند یا کنایهآمیز به کودک سبب سرخوردگی کودک میشوند. کودکانی که از سوی والدین طرد میشوند، معمولا دچار رفتارهایی مانند سردی، بیمهری، پرخاشگری و بیتفاوتی میشوند.
این متن در مورد عشق به فرزند را پسندیدید؟ شما عشق به فرزند را چطور تعریف میکنید؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
حق با کدام طرف است؟
جواب چنین سوالاتی را در این مجموعه بیابید.