آیا زبان آلمانی سخت است؟
شاید شما هم شنیدهاید که زبان آلمانی خیلی سخت است. خب یادگیری هیچ زبانی کاملا آسان نیست و برای تسلط بر آن باید قواعد دستوری، تلفظها و لغاتی را بیاموزید که هیچ نقطهی پایانی ندارند. زبان آلمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. چیزی که بیش از همه یادگیری زبان آلمانی را برای دستهای از افراد سخت میکند لغات طولانی و قواعد نامتعارف آن است. اما با همهی این تفاسیر آیا زبان آلمانی سخت است؟
واقعیت این است، که هیچ زبانی سختتر از زبانی دیگر نیست. یادگیری زبان جدید پشتکار و علاقه میخواهد و بس. کافی است اراده و همت به خرج بدهید و بدون بهانه شروع به یادگیری زبان آلمانی یا هر زبان دیگری کنید که در نظر دارید. با ما همراه باشید تا دقیقا متوجه بشوید که زبان آلمانی سخت نیست.
۱. برای یادگیری زبان آلمانی شکلی استاندارد تعریف شده است
در سال ۱۹۹۶، زبان آلمانی رسما استاندارد شد. این استانداردسازی با هدف تسهیل یادگیری این زبان صورت گرفت. املا و نوشتن واژهها نیز به حالتی متحد و قابلپیشبینی تغییر کرد. بار دیگر در سال ۲۰۰۴، دستورالعملها بازبینی شدند و در اواخر سال ۲۰۰۵، بهکارگیری قوانین جدید املا و نوشتن اجباری شد و امروز نیز همان قوانین در سوئیس، آلمان و اتریش مورد استفاده هستند.
یکپارچهسازی قوانین باعث میشود که هرکس در هر کجای دنیا که باشد با یادگیری استانداردهای بهکار رفته، آلمانی را متوجه شود و آلمانیزبانان دیگر نیز صحبتهای او را دریابند و متوجه بشوند. با وجود لهجههای مختلف در شهرهای گوناگون آلمان، قوانین و معیارهای مشخص، کار یادگیری و فهم این زبان را ساده کرده است.
اما در سایر زبانها مثلا انگلیسی شاهد چنین یکپارچگیای نیستیم. املاهای گوناگون و تلفظهای مختلفی در این زبان وجود دارد. انگلیسی مورد استفاده در نقاط مختلف تفاوتهایی دارد و کافی است در نرمافزار وُرد (word) زبان دیکشنری را از انگلیسی-امریکایی به انگلیسی-بریتانیایی تغییر بدهید تا منظور از این تفاوتها را بهتر درک کنید. هر واژه نیز معانی متعددی دارد و در تلفظ و معنای آن نیز بعضا تفاوتهایی ایجاد میشود. این تنوع معنی و لهجه و… گاهی اوقات منجر به سوءتفاهمهایی نیز میشود. پس یادگیری زبانی که قوانینی استاندارد دارد و فارغ از لهجه و موقعیت جغرافیایی همهی افرادی که به آن زبان صحبت میکنند، حرفتان را میفهمند، بسیار سادهتر خواهد بود.
۲. قوانین مربوط به نوشتن و املا ساختاری مشخص دارد
املا و نوشتن در زبان آلمانی، قوانین سفت و سختی دارد. این قوانین نسبت به زبان انگلیسی مستحکمتر هستند. در زبان آلمانی از املای واژگان برای کمک به تلفظ صحیح استفاده میشود. وقتی با قوانین تلفظ واژهها و حروف آلمانی آشنا بشوید، هر واژهای را بدون اشکال تلفظ خواهید کرد. و اگر واژهای به گوشتان بخورد نیز آن را بهدرستی خواهید نوشت. فقط چند استثنای کوچک در این زمینه وجود دارد.
به این مثال دقت کنید: معادل لغت «زمان» در آلمانی «zeit» است. حرف Z همیشه صدای TS دارد. Ei نیز از اتحاد دو صوت ایجاد میشود و به شکل یک بخش منفرد و واحد تلفظ میشود. و تلفظ آن مانند واژه eye در انگلیسی است. خب، حال با توجه به این قانون باید واژه نامبرده را به این شکل بخوایند: Ts-eye-t.
یا قانونی دیگر میگوید اگر واژهای دارای یک i باشد و این i قبل از e قرار داشته باشد، باید e را تلفظ کنید. مثلا در واژه Liebe که به معنای عشق است، تلفظ به این صورت خواهد بود: Lee-buh.
وجود چنین قوانین واضحی برای املا و تلفظ کار یادگیری زبان آلمانی را تا حدود زیادی ساده میکند. اما اگر دقت کنید در زبان انگلیسی با قاعدهی خاصی در نوشتن روبهرو نیستیم و یادگیری زبانی که در آن تلفظ و املای هر واژه ساز خودش را میزند قطعا دشوارتر است. با وجود چنین قواعد تسهیلکنندهای باز هم فکر میکنید که زبان آلمانی سخت است؟ البته در زبان آلمانی نیز استثنائاتی وجود دارد و گاهی برای نگارش درست املای یک واژه تنها باید شکل نوشتار آن را به خاطر سپرد.
ولی وجود قواعد مشخص به شما کمک میکند تا با اعتمادبهنفس بیشتری در یادگیری پیش بروید. و برخلاف انگلیسی، مدام نگران پیدا شدن سروکلهی قوانین جدید نباشید. در زبان آلمانی کافی است قواعد را بهخوبی یاد بگیرید و آنها را رعایت کنید اما در برخی زبانهای دیگر مانند انگلیسی گاهی اوقات تعداد و اهمیت استثنائات از کل قواعد بیشتر میشود.
۳. آلمانیها به اصلاح اشتباهاتتان کمک میکنند
یکی دیگر از دلالیلی که یادگیری زبان آلمانی را ساده میکند، ویژگیهای افرادی است که به آن سخن میگویند. مردم آلمان بسیار رُک و صادق صحبت میکنند. حاشیه نمیروند و صراحت زیادی دارند. تمام اینها گاهی اوقات حمل بر گستاخی آنها میشود. در حالیکه واقعا اینطور نیست. در واقع این ویژگی آلمانیها باعث میشود تا در ارتباط با آنها، زبان آلمانی را بهتر یاد بگیرد.
راحت بودن و صراحت آلمانیها در برخوردهایشان باعث میشود که اشتباهات زبانی و سوءتفاهمهایی که گاهی در استفاده از لغات پیش میآید، شما را خیلی شرمنده و خجالتزده نکند. آنها عادت دارند که خیلی رُک اشتباه شما را گوشزد کرده و حرفتان را اصلاح کنند. اگر هم از این موضوع ناراحت بشوید، حداقل انگیزهای پیدا میکنید تا دیگر اشتباه حرف نزنید و دقت بیشتری داشته باشید. این مسئله در ارتباطات شما با یک انگلیسی زبان صورت نمیگیرد. اگر در برخورد با یک انگلیسی زبان اشتباهی از شما سر بزند، به احتمال زیاد به روی خودش نمیآورد و چیزی نخواهد گفت. در هر حال این رفتارها و نوع برخوردها به تفاوتهای فرهنگی بازمیگردد.
این رفتار آلمانیها به هیچوجه توهینآمیز نیست. شاید چندان خوشایندتان نباشد ولی به یادگیری زبان شما کمک زیادی میشود. اگر کسی اشتباهاتتان را در هنگام حرف زدن گوشزد نکند، دفعات بعدی و در جاهای دیگر نیز اشتباهات خود را تکرار میکنید و زبان آلمانی را بهخوبی یاد نخواهید گرفت.
۴. افعال در زبان آلمانی الگوی مشخصی دارند
زبان آلمانی نسبت به انگلیسی از افعال باقاعدهی بیشتری برخوردار است. یعنی اگر الگوی صرف فعل را بهخوبی بیاموزید با این مقوله مشکلی پیدا نخواهید کرد. صرف افعال بسیار مهم است زیرا با توجه به شخص، شمار، زمان و وجه جمله حالتهای مختلفی به وجود میآید که باید آنها را بدانید.
در زبان آلمانی، افعال باقاعده و بیقاعده از الگوهایی پیروی میکنند و همین موضوع باعث سهولت بیشتری در صرف کردن میشود. مثلا فعل Kaufen را در نظر بگیرید. این واژه معادل فعل «خریدن» در فارسی است. ریشهی این فعل kauf است و بنا به عملی که صورت میگیرد، صرف آن متفاوت خواهد بود. الگویی که صرف این افعال برای اشخاص مختلف و زمانهای متفاوت استفاده میکند قابل تعمیم و مشخص است.
برای افعال بیقاعده نیز تفاوت در این است که هنگام صرف کردن، بنا به زمان صرف فعل، ریشهی افعال تغییر میکند. تغییراتی که در افعال بیقاعده صورت میگیرد بیشتر متوجه حرف صدادار اولیهی درون فعل است. مثلا رانندگی کردن در حالت مصدر به زبان آلمانی معادل واژهی fahren میشود و در حالت صفت مفعولی به fuhr بدل میشود. افعال مختلفی از این الگو پیروی میکنند. شکل افعال بیقاعده و باقاعده آلمانی مانند بیشتر زبانهای دیگر در زمانهای مختلف تغییر پیدا میکند. ولی با توجه به الگوی مشخصی که برای افعال مشابه وجود دارد، صرف افعال راحت صورت خواهد گرفت.
یادگیری هر زبانی نیاز به حفظ کردن واژگان متعدد دارد. اگر از تخیلات خود استفاده کنید، این مسئله به شدت سادهتر خواهد شد. هرچند در ابتدای یادگیری باید تلاش کنید تا افعال و الگوهای آنها را حفظ کنید اما به مرور زمان این مسئله حل میشود و با یافتن شباهت میان افعال و واژههای مختلف کارتان ساده میشود. گروهبندی افعال در دستههای مشابه نیز باعث میشود تا کار به خاطرسپاری برایتان سادهتر بشود. این موضوع در زبان انگلیسی مصداق ندارد زیرا استثنائات و افعال بیقاعده چندان الگوی مشخصی در صرف فعل ندارند. مثلا در زبان انگلیسی برای صرف افعال در زمان گذشته کافی است تا به انتهای آنها ed اضاف شود. خب، تا اینجای کار مشکلی نیست اما زمانی با مشکل مواجه میشویم که با انواع و اقسام افعال بیقاعده طرف حساب خواهیم شد.
پس اگر الگویی در کار نباشد، باید فهرستی بلندبالا از استثنائات مختلف را روانهی مغز بیگناه خود کنید و در نهایت نیز کلی سردرگمی برایتان به بار خواهد آمد. اما زبان آلمانی با ارائهی الگوهای مختلف زبانی کار شما را آسانتر کرده و سرعت یادگیری را برایتان زیادتر میکند.
۵. پیچیدگی حرف زدن به زبان آلمانی از خواندن و نوشتن آن خیلی کمتر است
وقتی به کشوری جدید میروید از همان روز نخست، تلاش کنید که به زبان اصلی مردم آن محل صحبت کنید. اگر در اسپانیا به سر میبرید، انگلیسی حرف زدن را کنار بگذارید و تمام تلاشتان را برای حرف زدن به زبان اسپانیایی بهکار بگیرید. در زبان آلمانی برای زبان نوشتار معمولا از افعال در گذشتهی ساده استفاده میکنند. اما در محاوره و صحبت کردن زمانی که بیشتر به کار میرود، زمان ماضی نقلی است. پس برای برقراری ارتباط و محاوره کافی است که تنها یک مجموعه از افعال را بلد باشید. پس برای آلمانی صحبت کردن کافی است در ابتدا به زمان افعال در ماضی نقلی مسلط بشوید. در زبان انگلیسی برای محاوره و ارتباط برقرار کردن نیز باید تمام زمانها را بشناسید و این یعنی، قبل از اینکه به مرحلهی گفتوگو برسید باید تمام افعال و زمانها را یاد بگیرید.
همانطور که ملاحظه میکنید یادگیری زبان آلمانی، آنقدرها هم که فکر میکنید دشوار نیست و حتی در مقایسه با انگلیسی سهولت بیشتری نیز دارد. تنها چیزی که برای یادگیری زبان خارجی نیاز دارید در سه واژه خلاصه میشود: پشتکار، پشتکار و پشتکار.
برگرفته از: fluentin3months
خیلی زبان شیرین و زیبایی هست آلمانی و از اونجایی که آلمان داره روز به روز پیشرفت میکنه و الان اسمش در لیست بهترین کشور های جهان هم وجود داره،زبان بسیار خوب و بدرد بخوری هست و همچنین مردم آلمان خیلی دوستانه و صمیمی هستن .
من خودم تجربه چت کردن با بسیاری از مردم های مختلف جهان رو داشتم و بنظرم بین اینها،چینی ها و آلمانی ها خیلی دوستانه تر هستند و فکرمیکنم روس ها تمایل زیادی برای چت کردن با یک فرد خارجی ندارن.
البته بنظر من زبان فرانسه و اسپانیایی هم خیلی خوب هستن در کنار آلمانی و بیشتر به خود شخص یستگی داره که از بین این سه کدوم رو بیشتر می پسنده.🙏❤
امیدوارم مقالات بیشتری راجع به آلمانی بگذارین.
خیلی ممنون که نظراتتون رو با ما به اشتراک گذاشتین دوست خوب. درباره پیشنهادتون هم حتما بررسیهای لازم رو انجام میدیم.
سلام من 7 سال انگلیسی خوندم و 1 سال آلمانی و تجربم اینه که در یک کلام آلمانی به مرااااااااااتب سخت تره و دلایلم ایناس
1.در آلمانی تمام اسمامی ارتیکل دارند (مثل میز مذکره.گربه مونثه.ماشین خنثی….)که تو گرامر بسیار سخت و پیچیدس برای ما که تو فارسی و انگلیسی همچین چیزی نداریم جا گذاری تو جمله خیلی مشکله و سخت فهمه شما زمانی که میخوای بگی خوشگل باید کلی عوامل و بنویسی و بچسبانی به صفت
2.کلمات طولانی و لفظ خشن
3.کم بودن منابع و اساتید
4.چون تو روزمره ایرانی اصلا کاربرد نداره هیچ کلمه ای رو بلد نیستیم در حالی که انگلیسی در روزمره فراوانه
و در آخر اگر کسی مهاجرت و.. داره باید بخونه بدون توجه به سختی اما به هیچ عنوان ساده نیست
موفق باشید
ممنون از نظراتت شکوفه جان.
سلام من نزدیک به دو هفته هست که شروع کردم به یادگیری این زبان زیبا اما کمی سخت و با آخرین جمله شما کاملاً موافقم که پشتکار پشتکار و پشتکار همیشه بهترین و مطمئن ترین راه حل بوده و هست
موفق باشید دوست خوب