۱۱ دلیلی که باعث شکست خوردن رابطه عاطفی شما میشود
برخورداری از رابطهی عاطفی موفق یکی از لذتبخشترین دستاوردهای هر فرد در زندگی است. چنین رابطهای باعث میشود در خلال دردها، مشکلات و چالشهای زندگی از نظر احساسی پشتوانهای محکم داشته باشیم که به ما برای حل مسائل مختلف قدرت میدهد. با این وجود هر روز به تعداد افرادی که در روابط عاطفی خود با شکست مواجه میشوند، اضافه میشود. علت چیست؟
چرا نمیتوانیم بخش عاطفی و احساسی زندگیمان را درست مدیریت کنیم؟ داشتن روابطی سالم و لذتبخش نیازمند خودآگاهی، کنار گذاشتن خودپسندی، تعهد و البته علاقهمندی به تغییر و رشد است. تعهد به ما قدرت میدهد تا در سختیها و دشواریهای زندگی دوام بیاوریم. در مدیریت رابطهی عاطفی باید ادبیات خود را از «من» به «ما» تغییر بدهیم. در ادامه به برخی دلایل شکست روابط عاطفی اشاره میکنیم.
۱. خودپسندی، خودشیفتگی و روابط نامتعادل
خودپسندی موجب میشود تا فرد در انواع تصمیم گیری های روزانه، تنها به خود بیندیشد و دیگری را از یاد ببرد یا به او بیتوجه باشد. اگر حاضر نباشید در امور منزل یا نگهداری از فرزندان به اندازهی همسرتان مشارکت کنید، همسرتان احساس میکند برای او ارزش قائل نیستید و از شما میرنجد.
خودشیفتگی آفتی دیگر در رابطهی عاطفی است. این اختلال روانی باعث میشود فرد خود را بینهایت جذاب بپندارد، نتواند با دیگران همدردی کند و برای رسیدن به اهداف خود از دیگران سوءِاستفاده کند. بیمسئولیتی، ولنگاری و مواردی از این دست از جمله نتایج این اختلال است.
عدم تعادل در رابطه نیز به سرعت روابط عاطفی را خدشهدار میکند. فرض کنید در رابطهای به سر میبرید که طی آن تنها به نیازها و خواستههای یک طرف توجه میشود. مثلا خانوادهی همسرتان در برنامههای مختلف در اولویت قرار میگیرد، یا همیشه یک طرف حرف آخر را میزند. چنین روابط نامتعادلی که در آن فقط به یک نفر توجه میشود و دیگری نادیده گرفته یا گاهی با قلدری کنار گذاشته میشود، دیر یا زود از هم میپاشد. باید بپذیرید که رابطهی دونفره به معنای آغاز شراکتی همهجانبه است.
وقتی یک سمت رابطه ناراضی باشد، این احساس زخمهایی بر روح و قلبش بر جای میگذارد که ترمیمشان بهشدت سخت و دشوار است. رابطه باید دوسویه و با توجه به نیازها و خواستههای طرفین پیش برود. برای استحکام روابط عاطفی لازم است از یکدیگر قدردانی کنید و مدام در قالب رفتارهای مختلف، به شریک عاطفی خود ابراز علاقه کنید.
۲. در اولویت قرار ندادن رابطه
متأسفانه در مدارس و دانشگاهها به ما یاد نمیدهند که چطور روابطی موفق با دیگران مثلا با همسر و همراه آیندهمان داشته باشیم. اگر ندانیم که در اولویت قرار دادن رابطهای که در آن هستیم، سنگ بنای آن رابطه است، خیلی زود به بنبستی عاطفی میرسیم.
رابطه شما با طرف مقابل همواره به توجه و رسیدگی نیاز دارد. اگر به بهانهی وجود بچهها در زندگی از هم دور بشوید، بهتدریج فاصلهها پررنگ و پررنگتر میشوند. نگذارید چیزی رابطهتان را مخدوش
کند. یادتان باشد اگر کمتر با شریک زندگیتان وقت بگذرانید، روابط جسمی و عاطفیتان را محدود کنید، کمتر از آرزوها و رؤیاهایتان با یکدیگر صحبت کنید، بین شما دو نفر درهای عمیق شکل میگیرد.
پس مهارت گوش دادن را یاد بگیرید و بکوشید به درددلها، ماجراها و صحبتهای همسرتان بادقت گوش کنید، با هم برنامههای هیجانانگیز و مفرح ترتیب بدهید و نگذارید رابطهتان به اولویت چندم زندگیتان تبدیل شود. دلایل مختلفی نظیر خانوادهی همسران، فشار کاری، سفرهای حرفهای و غیره میتوانند میان زوجها فاصله بیندازند. هر چه که شما را از هم دور میسازد، خیلی زود مدیریت و حذف کنید.
۳. انفجار خشم و عصبانیت
روابط مخدوش توأم با داد و فریادهای بیمنطق افراد را به ورطهی منفینگری و بدزبانی نسبت به هم میکشاند. روابط میان دو نفر باید تحت مدیریت و کنترل باشد. اگر نتوانید عصبانیت و خشم خود را به درستی مدیریت کنید، نتیجهی آن چیزی جز استرس مزمن نخواهد بود.
زندگیهای امروزی سرشار است از عوامل استرس زا که همهی ما را تحت فشار قرار میدهند. با وجود چنین مواردی هر لحظه امکان دارد طاقتمان به پایان برسد. اما باید قوی باشیم و با مدیریت صحیح عصبانیت و نگرانیهایمان از بروز فاجعههای عاطفی جلوگیری کنیم. هنگام خشم و عصبانیت لازم نیست، واکنش نشان بدهید. سعی کنید آرام باشید و آرام بمانید.
۴. بیوفایی
اعتماد خاکی است که در آن عشق و رابطهی مستحکم میروید. اگر اعتماد افراد به یکدیگر خدشهدار شود، ادامهی رابطه به راه رفتن با زخمی ناسور در پاها میماند. خیانت مقولهای بسیار پیچیده است که اگر رخ دهد، باعث ایجاد خشم و رنج فراوان در طرف خیانتدیده میشود.
این خشم و غم بسیار ویرانگر است. وقتی شریک شما خیانت میکند باید دربارهی این موضوع با هم صحبت کنید، او باید مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و بکوشد اشتباه خود را جبران کند و اعتماد از دسترفته را از نو بسازد. اگر مشکل حل نشود و قضیه مسکوت باقی بماند، لایههای خیانت عمیق و عمیقتر خواهد شد. دروغ و پنهانکاری بیشتر میشود و آن وقت است که رابطهی عاطفی به پایان میرسد.
متزلزل شدن اعتماد میان افراد عواقبی نظیر ایجاد حس ناامنی، حسادت و احساساتی از این قبیل خواهد داشت. صداقت همواره راه حل خوبی برای حل مشکلات مختلف است. سعی کنید همیشه در رابطهی عاطفیتان صداقت داشته باشید.
۵. انتظارات متفاوت
انتظارات افراد در رابطه باید هماهنگ باشد. بعضی از انتظارات غیرمنطقی زندگی مشترک را به خطر میاندازند. اگر کسی شما را صرفا به چشم گزینهای قابلبررسی برای ادامهی رابطه احساسی خود بداند، نباید او را به اولویت درجه یک خود، یا به عبارت خودمانیتر، به سلطان قلبتان تبدیل کنید. باید خواستههای شما در زندگی باطرف مقابل همخوان و همسو باشد.
دو نفر با چشماندازهای متفاوت در زندگی نمیتوانند مدتی طولانی کنار یکدیگر دوام بیاورند. در ابتدای شکلگیری هر رابطهای جذابیتهای ظاهری، علایق مشترک، زمینههای مرتبط اجتماعی، افراد را جذب میکند اما در ادامه، باید جهت نگاه آنها در جادهی زندگی یکسان باشد. باید بدانید انتظارات طرف مقابلتان از زندگی مشترک چیست. اولویتهای او عشق و احساس است یا فقط به دنبال تشکیل خانواده است و بس.
۶. فقدان تطابق
سرعت تغییر و رشد افراد باید با یکدیگر مطابقت داشته باشد. به طور قطع، رابطهای که در آن یکی از طرفین با سرعتی زیاد در کار، روابط با سایرین، ظاهر و موارد دیگر پیشرفت دارد و دیگری با تنبلی و کندی روزگار میگذراند به جایی نمیرسد. زوجهای موفق با یکدیگر هممسیر هستند و با سرعتی یکسان تغییر میکنند. زوجها باید از لحاظ جسمی، روحی، عقیدتی و بسیاری موارد دیگر با هم تطابق داشته باشند.
۷. بیاحترامی در رابطه
رابطهی زوجین بسیار پیچیده است. رابطهی عاطفی و احساسی که به شکلگیری پیوندی دائمی میانجامد بسیار عجیبتر و پیچیدهتر از آن است که فکر میکنید. بسیاری از شکستهای عاطفی و احساسی به خاطر خللی که در رابطهی زوجین پیش آمده، رخ میدهند.
تحقیر و سرزنش آن روی سکهی احترام و همراهی است. اگر زوجین یکدیگر را سرزنش و تحقیر کنند، نسبت به هم بدزبان باشند، دچار سوءِتفاهم میشوند و علاقهشان به یکدیگر را از دست میدهند. تحقیر و سرزنش ویرانگر رابطه است.
۸. هر نوع سوءِاستفاده
سوءِاستفاده از طرف مقابل میتواند به شکلهای گوناگون رخ بدهد. سوءِاستفادهی کلامی، جنسی، احساسی، فیزیکی و غیره روابط افراد را بهشدت متزلزل میسازد. پرخاشگری، خودشیفتگی آسیبشناختی، کنترلگری و قلدرمآبی در رابطه میتوانند ریشههای رابطه را بهسرعت بسوزانند.
۹. عادات نامطلوب و مخرب
یکی دیگر از عواملی که رابطهی مشترک را به سراشیبی سقوط و شکست میکشاند، عادات نامطلوب و ویرانگری چون انواع اعتیادهاست. قمار و شرطبندی، اعتیاد به الکل، مواد مخدر و هر عادت مخرب دیگری میتواند رابطه را از هم بپاشد و ویران کند.
۱۰. کنارهگیری از یکدیگر، خستگی و بیانگیزگی
هر یک از این موارد میتواند اثرات مخرب جدی بر رابطه به ویژه بر رابطهی بلندمدت داشته باشد. این مشکلات بیشتر در زوجهایی دیده میشود که مدت زمانی طولانی در کنار هم بودهاند و بنا به دلایل مختلف مانند فشار کاری، وجود فرزندان و مواردی از این قبیل از همراهی با یکدیگر بازمانده و اسیر خستگی و بیانگیزگی شده و از رشد در کنار هم غافل ماندهاند، یا از همه زده شدهاند و تمام این موارد دست به دست هم دادهاند تا میان آنها فاصله بیندازد.
وقتی فرزندان برای تشکیل زندگی مستقل، خانه را ترک میکنند، والدین با جای خالی آنان یا به عبارت دیگر با سندرم آشیانهی خالی مواجه میشوند. آن وقت است که مشکلات بین زوجین بیشتر خود را نشان میدهد، گویی حرف مشترکی با هم ندارند و فاصلهای که در بلندمدت میان آنها شکل گرفته، آنها را از هم دور ساخته است.
۱۱. مسائل مالی
این مورد یکی از مهمترین دلایل بروز اختلافات میان زوجین است. اگر مدیریت امور مالی بهدرستی انجام نشود، رابطه با مشکلاتی نظیر بیاعتمادی، قدرتطلبی و قلدرمآبی، کنترلگری بیش از حد و غیره روبهرو میشود. طبیعی است که طعم چنین رابطهای از زهر هم تلختر میشود. برای پیشگیری از چنین پیامدهایی، بد نیست با ۶ اختلاف رایج زوجها بر سر مسائل مالی آشنا شوید.
بسیار مفید به خصوص برای جوانان
ممنون از نظر شما.