معرفی کتاب شغلی که زندگیست
آشنایی با روشهای انتخاب شغل مناسب یکی از مهارتهایی است که همه باید از نوجوانی آن را یاد بگیرند و چه بهتر که برای آموزش این مهارت، متخصصانی باشند که بدون برگزاری کارگاه، تنها با یک کتاب، مسائل مربوط به این مهارت را به ما آموزش بدهند. اگر دغدغه شما، انتخاب مناسب ترین موقعیت شغلی با توجه به روحیهتان است، با ما همراه باشید تا «کتاب شغلی که زندگیست» را در این زمینه به شما معرفی کنیم.
شناسنامه کتاب
- عنوان کتاب: شغلی که زندگیست
- نویسنده: پویا محمدی
درباره کتاب شغلی که زندگیست
شغل و حرفهی ما، بخشی از هویت ما را تشکیل میدهد. انتخاب شغلی مناسب که با روحیات ما سازگاری داشته باشد، یکی از مهمترین عوامل مؤثر در احساس خوشبختی و رضایت است. فکر کنید اگر شغلتان مناسب روحیات شما نباشد و مجبور باشید چند ساعت از روزتان را درگیر کاری باشید که برایتان جذابیتی ندارد، یا انجام آن برای شما سخت باشد، چقدر برای شما طاقتفرسا است. علاوهبراین، کاهش بهره وری در شغلتان، شکست و عدم پیشرفت شغلی، از عوارض دیگر این مسئله است.
خوشبختانه، این روزها روانشناسان و کارشناسان کسبوکار زیادی که دغدغه آنها رضایت شغلی و بازدهی بالا در محیطهای کسبوکار است، اقدامات زیادی برای شناساندن هدف و علایق درستمان در محیطهای شغلی انجام دادهاند. برای نمونه، میتوان به «کتاب شغلی که زندگیست» اشاره کرد. این کتاب که یکی از کارشناسان کسبوکار آن را نوشته است، سعی دارد تا راه پیدا کردن شغل دلخواه و مناسبِ روحیه و تواناییهای شما به شما نشان بدهد که قطعا برای آینده شما ضروری و حیاتی است.
این کتاب که بهصورت الکترونیک در دسترس قرار دارد، در شش بخش نوشته شده است. بخش اول این کتاب، به موضوع پیدا کردن علایق اختصاص دارد. شما در این فصل یاد میگیرید که چطور به خودشناسی و خودآگاهی برسید و بتوانید بهصورت هدفمند، علاقهمندیهای خودتان را بازشناسی کنید.
در فصل دوم که به موضوع پیدا کردن مهارت کارآفرینی اختصاص دارد، با آزمونها و پرسشهایی خواهید فهمید که در کدامیک از مهارت های کارآفرینی مهارت بیشتری دارید و آنها را بهخوبی خواهید شناخت.
فصل سوم، به شکوفایی و جرقه راه اندازی کسب و کار اختصاصی خودتان میپردازد. اگر دوست دارید کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید، این بخش باید برای شما جالب باشد. ایده های راه اندازی کسب و کار جدید که در راستای مهارتهای شغلی شما باشد، جزو دانستنیهای ارزشمندی است که در این بخش با آن آشنا خواهید شد.
بعد از اینکه در سه بخش اول، آمادگی کافی برای ایجاد کسبوکار جدید را پیدا کردید، در بخشهای چهارم، پنجم و ششم، با نحوه توسعه کسب و کار خود آشنا خواهید شد. مهارتهای اساسی مانند پیداکردن بازار هدف، شناسایی رقیبان و ارزیابی کسبوکارتان، موضوعات این سه فصل هستند.
نثر این کتاب روان، دوستانه و محاوره است. شما با خواندن این کتاب، احساس خستگی نمیکنید و فکر میکنید که نویسنده، در لباس دوستتان با شما حرف میزند. کل فضای کتاب، شبیه به ورکشاپها و کارگاهای تخصصی یادگیری ایجاد کسبوکارهای نوین است و به شما نکاتی را یاد میدهد که شاید تابهحال به آن برنخوردهاید.
قسمتی از کتاب
بارها شنیدیم که «برای رسیدن به موفقیت باید از موانع بیشماری عبور کرد» یا اینکه «کارآفرین موفق از همون اول موفق نبوده و بسیار تلاش کرده و همه بهش جواب نه گفتن و تسلیم نشده تا بالاخره به اینجا رسیده». اما در صحبتها و نوشتهها حرفی از این نیست که خب «موفق» وارد این کار شد؟ از کجا فهمید چی میخواد؟ چطور ممکنه یک نفر این همه انگیزه برای انجام کاری داشته باشه و اصلا تسلیم نشه؟ مگه اونها از بتون ساخته شدن و ما از پنبه؟ همچنین این نکته رو هم اضافه کنم که وارد شدن به مسیر موفقیت و کارآفرینی چیزی نیست که کسی به ما نشون بده یا آموزش بده؛ بلکه یک کارآفرین موفق با هر تجربه و با هر قدمی که برمیداره، چیزهای جدیدی یاد میگیره که در ادامهی راه بهش کمک میکنه.
دیگران به هر کدوم از این قدمها و تجربهها می گن «شکست خوردن»، اما یک کارآفرین نهتنها در این راه ناامید و خسته نمیشه، بلکه هر لحظه انرژی بیشتری میگیره و تلاشش رو بیشتر میکنه. چون چنین فردی در تمام این مسیر فقط داره زندگی عادیش رو میکنه، اما «به سبک خودش». این ذهن ماست که چون درک درستی از منابع درونی و انرژیهای بدون مرز وجود انسانها نداره، اون رو یک سوپرمن تصور میکنه و فکر میکنه این گنج «موفقیت» رو تنها کسانی به دست میارن که رفتن روی ذهن و بدنشون کارهایی رو انجام دادن و تبدیل به گلادیاتورهای شکستناپذیری شدن و بعد اومدن کسبوکاری برای خودشون راه انداختن.