معروفترین رمان های عاشقانه ایرانی کدامند؟ ۷ رمان خواندنی و پرطرفدار
چقدر اهل خواندن رمان های عاشقانه ایرانی هستید؟ تا حالا شده با ذوق و شوق دست به کتاب شده و در نیمههای راه متوجه شوید که با یک رمان عاشقانهٔ آبکی طرف هستید که جز روایتی سطحی از یک رابطه حرف دیگری برای گفتن ندارد؟ در این مطلب قصد داریم تعدادی از رمانهای عاشقانه و ناب ایرانی را که باگذر سالها هنوز حرفی برای گفتن دارند، به شما معرفی کنیم تا با مطالعهٔ آنها هم از هیجان عاشقانههایشان لذت ببرید، هم محتوای ارزشمند آنها توجه شما را به خودش جلب کند.
معروفترین رمان های عاشقانه ایرانی
۱. بامداد خمار
نویسنده: فتانه حاجسیدجوادی
رمان بامداد خمار از جمله رمانهای عاشقانه ایرانی است که هنوز هم توجه مخاطبهای جوان را به خود جلب میکند. این کتاب سال ۱۳۷۴ منتشر شد و بیش از ۵۰ بار هم تجدید چاپ شده است. بامداد خمار بهعنوان اولین رمان نویسنده، یعنی فتانه حاجسیدجوادی، بسیار جالب توجه است. داستان در زمان حکومت رضاشاه در تهران رخ میدهد که ماجراهای آن در خانوادهٔ اشرافی دختری به نام محبوبه اتفاق میافتد و قرار است عشق محبوبه از خانوادهای بزرگ و رسمدار و رحیم از طبقهٔ پایین جامعه را روایت کند. ماجرا شاید در ابتدا قدری کلیشهای به نظر بیاید، اما نوع نگاه نویسنده به ماجرا و توصیفات دقیق او از زمان و مکان رویدادها این اثر را با سایر رمانهای با موضوع مشابه متمایز میکند که بهخوبی توانسته تمام زوایای یک عشق آتشین و تجربههایی را که در پی دارد به تصویر بکشد و مخاطب را برای خواندن ادامهٔ داستان راغبتر کند. داشتن محتوای آموزنده برای حتی نسلهای دورتر، بامداد خمار را بیش از پیش از سایر کتابهای عاشقانه که صرفا یک ماجرای عاشقانه را توصیف میکنند، جدا میکند و ارزش میبخشد.
۲. شوهر آهوخانم
نویسنده: محمدعلی افغانی
با گذشت ۵۸ سال رمان شوهر آهوخانم نوشتهٔ محمدعلی افغانی هنوز هم جزو اولین کتابهایی است که اهل کتاب برای مطالعه پیشنهاد میکنند. جالب است بدانید نوشتن این کتاب خودش ماجراهای زیادی داشته است. نویسنده که از فعالین سیاسی و تازه از فرنگ برگشته است، در زمان حکومت رضاشاه، پس از بازگشت به وطن، بلافاصله بازداشت میشود و بهمدت چهار سال زندانی میشود.
در همین زمان است که محمدعلی افغانی با وجود تمام مشکلات حضور در زندان به نوشتن روی میآورد و طی سه سال شوهر آهوخانم را مینویسد. او موضوع کتاب را از واقعیت جامعهٔ آن زمان گرفته و سعی دارد با بیان آن در قالب داستان بهگونهای آن را حلاجی کند. شخصیتپردازی قوی و توصیف دقیق وقایع، بهخوبی هنر نویسنده را نشان میدهند. داستان در مورد یک مرد نانوا به نام سیدمیران است که زندگی خوبی با همسر خود یعنی آهو دارد و همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه هما، زنی که بعدها به عنوان هوو وارد زندگی آهو میشود، به یکباره همهچیز را تغییر میدهد. وقایع داستان در زادگاه نویسنده، یعنی کرمانشاه، رخ میدهد و بهخوبی حالوهوای فقر و خرافه و ناآگاهیهای آن زمان را شرح میدهد. زنان و وضعیت آنها در دوران نویسنده، اصلیترین موضوع کتاب است که محمدعلی افغانی با پرداخت مناسب به شرح وضعیت دو دسته از زنان آن زمان میپردازد؛ زنان همیشهفداکار و خانهدار ایرانی و در مقابل، زنانی که این الگو را قبول ندارد و در عوض به دنبال ساختن دنیای جدید هستند که البته بدون آگاهی و تنها برای فرار از وضعیت دشواری است که جامعه بر آنها به عنوان زن تحمیل کرده است.
۳. چشمهایش
نویسنده: بزرگ علوی
بزرگ علوی جزو مبارزان زمان خود بود که پس از گذراندن تحصیلات خود در آلمان و بازگشت به کشور، فعالیتهای سیاسی خود را پی میگیرد و در زمان نخستوزیری دکتر مصدق که قدری فضای بهتری برای انتشار آثارش وجود داشت، کتاب چشمهایش را منتشر میکند. بزرگ علوی از جمله نویسندگانی بود که برای اولینبار سبک تازهای در داستان نویسی ایران را به همگان معرفی کرد. باوجود روایتهای عاشقانه کتاب، جنبههای سیاسی داستان بهشدت پررنگ است. ماجرا از این قرار است که استاد ماکان استاد بزرگ نقاشی، به صورت مشکوکی میمیرد. در میان تابلوهای نقاشی او، تابلویی به نام چشمهایش جامانده که بسیار مرموز هم به نظر میآید و راوی داستان، ناظم مدرسه استاد ماکان، بهدنبال کشف راز این تابلو است.
۴. یک عاشقانه آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
کتاب یک عاشقانه آرام از زبان یکی از مبارزان قبل از انقلاب روایت میشود. او عاشق دختری آذری است که بعد از ازدواج با او به زادگاهش برمیگردد. او از همان ابتدای زندگی به دلیل فعالیتهای سیاسیاش به دردسر میافتد و زندگی مشترکش را بهسختی آغاز میکند. در سراسر کتاب، مخاطب او تنها همسرش است و عاشقانههایی که برای او و زندگیاش میگوید. نادر ابراهیمی به زیبایی از واژهها استفاده کرده و یک عاشقانه را به آرامترین و لطیفترین شکل ممکن روایت میکند. این کتاب انعکاسی از زندگی شخصی، اندیشهها و البته عشق نویسنده است. یک عاشقانهی آرام در سال ۱۳۷۶ منتشر شد و هنوز هم جزو عاشقانههای پرطرفدار ایرانی است.
۵. سووشون
نویسنده: سیمین دانشور
کتاب سووشون اثر ماندگار سیمین دانشور و از بهترین رمان های ایرانی است. کتاب زندگی عاشقانه زهرا و یوسف را روایت میکند که زمان آن مقارن با جنگ جهانی دوم است؛ زمانی که فقر و بیماری کشور را در بر گرفته است. یوسف، یکی از زمینداران شیراز، از تحصیلکردهها و روشنفکران زمان است و میخواهد در برابر ظلم و زورگویی انگلیسها مقاومت کند و محصولات کشاورزیاش را بهجای فروختن به آنها، به مردمی بفروشد که با سختیها دستوپنجه نرم میکنند. نویسنده با به تصویر کشیدن رنج مردمان، توصیف فضای حاکم و خلق شخصیتهای موجود در آن برهه از زمان، خواننده را به دل اتفاقات آن دهه میبرد. سووشون علاوه بر داستان، اسم زیبایی هم دارد که انتخابی هوشمندانه از سوی نویسنده است. سووشون برگرفته از یک مراسم ایرانی در سوگ و عزای سیاوش، از قهرمانان ایران باستان، است که مظلومانه کشته میشود و در خفا برایش عزاداری میکنند.
۶. چراغها را من خاموش میکنم
نویسنده: زویا پیرزاد
زویا پیرزاد، نویسنده ارمنی کشورمان، سال ۱۳۳۰ در آبادان متولد شد. او ابتدا داستان کوتاه مینوشت. کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم، اولین رمان اوست که در سال ۱۳۸۰ منتشر شد. نویسنده در این کتاب، زندگی گلاریس، یک زن ایرانی را روایت میکند؛ گلاریس هم همسر است و هم مادر سه فرزند که تمام دغدغه زندگی او رسیدگی به همسر، فرزندان و امور خانه است. او بهقدری در این نقشها غرق شده که انگار خودش را فراموش کرده است. کتاب ما را به دنیا و گفتگوهای درونی او میبرد و مخاطب بهخوبی تنشها و کشمکشهای او با خودش را حس میکند. در واقع زویا پیرزاد سعی دارد تا قسمتی از دنیای زنان ایرانی را به تصویر بکشد که در این تصویرسازی بسیار موفق هم عمل کرده است. این کتاب تاکنون ۲۹ بار تجدید چاپ شده است.
۷. منِ او
نویسنده: رضا امیرخانی
اگرچه عشق موضوع اصلی رمان منِ او است، اما تنها موضوعِ موردنظر نویسنده برای نوشتن نبوده است. کتاب در ۱۲ فصل، زندگی شخصی به نام علی فتاح را روایت میکند. او که پدر تاجرش را در کودکی از دست میدهد با پدربزرگش زندگی میکند و عاشق همبازی دوران کودکیاش، مهتاب، میشود و زندگی پرفرازونشیب و پر حادثهای را از سر میگذراند.
منتقدین این کتاب را که اولین رمان امیرخانی است، به سبب تلاش او در زمینهی نوگرایی و رویکرد خلاق در حوزهی فرم، زبان، محتوا و ساختار تحسین کردهاند و شاید همین هم باعث استقبال مخاطبان از رمان عاشقانهای شده است که فقط داستان نیست، بلکه محتوا و فرم درستی هم دارد.
آذرخش هم عاشقانه قشنگیه