آشنایی با تأثیرگذارترین نویسندگان روسی و آثار برجسته آنها
اگر ادبیات روسیه نبود، قطعا ادبیات جهان چیزی کم داشت. ادبیات روسیه پر از آثاری است که پس از سالها هنوز هم بینظیر هستند. دنیای رمان را بدون تولستوی و آناکارنینا و جنگ وصلحش تصور کنید یا بدون آنتوان چخوف و نمایشنامههای بینظریش. قطعا بدون این بزرگان و دیگر نویسندگان بزرگ روسی از جمله ماکسیم گورکی و میخائیل لرمونتوف و… خلا بزرگی حس میشد.
در این مطلب شما را به دنیای ادبیات روسیه میبریم و با نویسندگان بزرگ این کشور و آثار فاخری که از خود به جای گذاشتهاند، بیشتر آشنا میشویم.
لئو تولستوی (۱۸۲۸-۱۹۱۰)
آثار برجسته: آناکارنینا، جنگ و صلح
جنگ و صلح
عمدهٔ شهرت تولستوی به خاطر دو اثر بسیار معروف او یعنی آناکارنینا و جنگ و صلح است. جالب است بدانید که تولستوی در داستان کوتاه هم بسیار مهارت داشته است. جامعه و آنچه که در آن رخ میدهد، برای تولستوی بسیار حائز اهمیت بود و این دغدغه در آثارش کاملا مشهود است. رمان جنگ و صلح که برخی آن را یک منبع تاریخی مهم در قرن نوزدهم تاریخ روسیه میدانند، روایتگر اوضاع اجتماعی- سیاسی روسیه در سال۱۸۱۲ به بعد است؛ زمانیکه ناپلئون بناپارت کمر به جنگ با روسها بسته بود و درنهایت هم پس از نبردی نافرجام به صلح با روسها تن داد.
تولستوی در این کتاب به بیش از ۵۸۰ شخصیت در قالب ۱۳۰۰ صفحه به طور کامل پرداخته است که خود یک رکورد بیسابقه محسوب میشود و البته نشاندهنده این است که تا چه اندازه نویسنده سعی در پرداخت به جزئیات داشته تا اقشار مختلفی از جامعه را در رمانش روایت کند.
آناکارنینا
این اثر هم مانند سایر آثار تولستوی، نشاندهنده مسائل اجتماعی آن روزهای روسیه است. داستان کتاب علاوهبر روایت فضای اشرافی حاکم بر آن زمان، روایتگر عشق آنا و معشوقهاش، کنت ورونسکی، است؛ البته اینها تنها شخصیتهای کتاب نیستند.
تولستوی در این رمان عاشقانه-اجتماعی خود سعی دارد تا عقاید خود در مورد جامعهٔ ایدهآل مدنظرش را به خواننده منتقل کند.
داستایوفسکی (۱۸۲۱ – ۱۸۸۱)
آثار برجسته: جنایات و مکافات، برادران کارامازوف
داستایوسکی از مشهورترین نویسندگان روس است که آثار مهمی را از خود به جای گذاشته است؛ از جمله آنها میتوان به ابله، قمارباز، برادران کارامازوف، خاطرات خانه اموات، جنایات و مکافات و… را نام برد در این بین جنایات و مکافات و برادران کارامازوف بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفتند. داستایوفسکی که زندگی پرفراز و نشیبی از سرگذرانده، طعم سختیهای زیادی از جمله رفتن تا پای جوخه اعدام را چشیده است و این تجربیات بهخوبی در آثار او مشهود است. داستایوسفسکی را بیشتر با هنر او در زمینه روانشناسی شخصیتها میشناسند. او بهخوبی از پس شخصیتپردازی داستانهایش برمیآید و با توجه به مردمان روسیهی قرن نوزدهم، جامعه را در قالب شخصیتهایش بهخوبی نشان میدهد.
جنایات و مکافات
داستان دنیای سخت و تلخ یک جوان فقیر است که در اثر فشارهای مالی، فقر و جامعهای بیمار، مرتکب قتل صاحبخانهاش که پیرزن رباخواری است میشود. در این کتاب، اثرات ویرانگر فقر، جامعهی بیمار، مذهب و… درونمایههای آن را تشکیل میدهند. او با بیان روحیات و حالات اول شخص داستان گریزی هم به موضوع قتل و احوالات یک قاتل زده و از دیدگاه روانشناسی به آن پرداخته است.
برادران کارامازوف
این کتاب که در مورد فیودور پاولویچ کارامازوف و پسران اوست، آخرین اثر و به عقیده بسیاری بهترین اثر او نیز هست. داستایوفسکی که متخصص در خلق شخصیتهای متفاوت و بیان حالات آنها و برسی روانکاوانه آنهاست، این بار در این کتاب، مفهوم مذهب و ایمان را به عنوان موضوع محوری کتابش قراره داده است. اخلاق و روحیات هرکدام از برادران کارامازوف بسیار باهم متفاوت و این طیف شخصیتی و ارتباط بین آنها در ماجراهای کتاب بسیار جذاب است و داستایوفسکی بهخوبی از عهده آن برآمده است. این کتاب از نظر روانشناسی و شخصیتپردازی از سوی فروید که پدر علم روانکاوی است مورد تحسین قرار گرفته است.
ماکسیم گورکی (۱۸۶۸-۱۹۳۶)
آثار برجسته: مادر
ماکسیم گورکی از مبارزین و انقلابیون روسی است. او دوران کودکی سختی را پشت سر گذراند و به شغلهای مختلفی جهت گذران زندگی مشغول شد، به همین دلیل هیچگاه نتوانست به صورت منظم و پیوسته تحصیل کند. گورکی که گرایشات سوسیالیستی داشت، همواره صاحبان قدرتی همچون لنین و استالین را مورد نقد قرار میداد به همین دلیل برای مدتی هم به خارج از روسیه تبعید شد. عقاید سوسیالیستی او به خوبی در آثارش مشاهده میشود و از این رو او را بنیانگذار مکتب رئالیسم سوسیالیستی میدانند، در این مکتب عمده محتوای آثار ادبی براساس مبارزه با سرمایهداری، انقلاب، جنگ و… است.
مادر
معروفترین اثری که مکتب سوسیالیستی را به خوبی نشان میدهد، کتاب «مادر» نوشتهٔ ماکسیم گورکی است. گورکی این کتاب را با الهام از زندگی مادربزرگش نوشته و داستان ماجرای زندگی یک زن بیوه را روایت میکند که پیرو فعالیتهای سیاسی و انقلابی پسرش او هم وارد ماجرای انقلاب میشود و در این راه جان خود را از دست میدهد. این کتاب علاوه بر این که در تاریخ روسیه و زندگی انقلابیون بسیار تاثیرگذار بود، جزو بهترین منابع برای نویسندگانی است که علاقهمند به سبک رئالیسم سوسیالیستی هستند.
آنتوان چخوف (۱۸۶۰ – ۱۹۰۴)
آثار برجسته: دایی وانیا، باغ آلبالو
آنتوان چخوف که یک پزشک بود دستی هم بر قلم داشت و برای گذران زندگی صدها داستان کوتاه نوشت. امروزه او نزدیک به ۷۰۰ اثر از خود به جای گذاشته است. شهرتش بیشتر به خاطر نمایشنامههای اوست که هنوز هم جزو بهترینها جهان و موردتوجه اهالی تئاتر است. چخوف سال های زیادی از عمرش را بیمار بود تا اینکه در ۴۴ سالگی درگذشت. او که از روشنفکران زمان خود بود همواره در آثارش به مضامینی چون آزادگی، پرهیز از دروغ و ریا، نپذیرفتن ظلم، نقد به باورها و ارزشهای غلط و رایج در جامعه و… اشاره میکرد که مردمان زمان خود را به ساختن دنیای بهتر و امید داشتن به آینده بهتر تشویق میکرد.
باغ آلبالو
این نمایشنامه که از شاهکارهای چخوف به حساب میآید، داستان زندگی یک خانواده اصیل روسی است که به دلیل بدهی مجبور به فروش باغ آلبالو خود هستند که برایشان با ارزش و پر از خاطره است. این خانواده درواقع به صورت نمادین اشرافیت و طبقه متوسط جامعهٔ روسیه در آن زمان را نشان میدهد. این اثر اگرچه یک تراژدی است اما شوخیهای زیادی در آن است که میتوان آن را از زوایایی یک کمدی هم دانست.
نیکولای گوگول (۱۸۰۹ – ۱۸۵۲)
آثار برجسته: روح های مرده
اگرچه شاید نیکولا گوگول به اندازه دیگر نویسندگان روس مانند تولستوی و داستایوفسکی شناخته شده نباشد اما او از تاثیرگذارهای ادبیات روسیه است و اثر برجسته او «روح های مرده» از جمله کتابهای ادبیات روسیه است که با هدف نقد طبقهٔ متوسط روسیه پس از سالهای ۱۸۱۲ است. مرگ به گوگول مجال نداد تا کتابش را به پایان برساند به همین دلیل این کتاب از دو قسمت تشکیل شده که قسمت اول آن را خود گوگول نوشت و بقیه کتاب شامل بازسازی دستنوشتههای به جا مانده از اوست. داستان در مورد شخصی به نام چیچیکف است که به یکی از روستاهای روسیه سفر می کند و با خرید بردههای مرده از صاحبانشان از آنها سوءاستفاده میکند. این عمل که اغراقآمیز هم هست جامعه آن روزهای روسیه را مورد نقد و بررسی قرار میدهد.