وقتی دلتان می‌گیرد، چه‌ چیزی حالتان را بهتر می‌کند؟

89

در زندگی همه ما روزهایی هست که خوشحال نیستیم و به‌قول معروف، دلمان گرفته است. در چنین شرایطی، باید به‌دنبال راهی برای تسکین غم باشیم. البته کاملا طبیعی است که گاهی کمی غم به سراغمان بیاید، اما اگر این وضعیت مزمن شود، باید آن را جدی گرفت. در این مقاله، راهکارهایی را مطرح کرده‌ایم که وقتی ناراحتید، به‌کمک‌ آنها خودتان را تسکین دهید. با ما همراه باشید تا بگوییم چگونه حال خود را خوب کنیم.

تفاوت ناراحتی موقتی با افسردگی

پیش از آنکه سراغ راهکارها برویم، بهتر است تفاوت ناراحتی موقتی با افسردگی را بدانیم. برخی از افراد کوچک‌ترین احساس غم و ناراحتی را نشانه افسردگی می‌دانند، اما این درست نیست. احساس غمی که گاه‌گاهی به‌ سراغ ما می‌آید، طبیعی است و همه آن را تجربه می‌کنند، اما افسردگی نوعی بیماری است و نشانه‌های خاص خودش را دارد. افسردگی اگر نادیده گرفته شود، سبب مشکلات جسمی و روحی جدی‌تری می‌شود. بااین‌حال فراموش نکنید که ناراحتی‌های موقتی هم اگر بیش‌ از حد تکرار شوند، کم‌کم باید منتظر علائم افسردگی باشید. اگر واقعا احساس کردید که ممکن است افسرده شده باشید، حتما به روان‌شناس مراجعه کنید و به‌ فکر درمان باشید.

غم و ناراحتی حتی در خفیف‌ترین شکلش ممکن است بر احساسات، افکار و رفتارمان اثر بگذارد. در این شرایط نمی‌توانیم راحت بخوابیم و خستگی و ناامیدی به ما فشار می‌آورد. این مسئله سبب می‌شود حتی آسان‌ترین کارها را با زحمت بیشتری انجام دهیم و دیگر از سرگرمی‌ها و علایقمان لذت نبریم.

خوشبختانه برای رفع این مشکل راهکارهایی وجود دارد که در ادامه توضیحشان داده‌ایم.

۱. گوش‌دادن به موسیقی؛ زبان دل‌

گوش‌دادن به موسیقی روشی اثبات‌شده برای برطرف‌کردن غم‌هاست. موسیقی یکی از بهترین حال‌خوب‌کن‌ها برای درمان دل گرفتگی بی دلیل است. چیزی درباره تاثیر موسیقی بر عملکرد مغز شنیده‌اید؟ موسیقی می‌تواند احساسات ما را برانگیزاند و با ایجاد اتصالات عصبی جدید در مغز رفتار و احساسات و افکارمان را تغییراتی دهد. همچنین به‌کمک موسیقی می‌توانیم روی چیزی تمرکز کنیم که زیباتر و دل‌نشین‌تر از غم ماست.

موسیقی غمگین یا شاد؟

بر اساس یکی از تحقیقات، حتی موسیقی غمگین هم ممکن است سبب بهبود خلق‌و‌خو شود. در واقع غم همواره بزرگ‌ترین منبع الهام برای خلق بهترین موسیقی‌ها در جهان بوده است. بااین‌حال نتایج بیشتر تحقیقات حاکی از این بوده است که اگر وقتی دلمان گرفته است به موسیقی شاد گوش بدهیم، خیلی سریع‌تر از احساسات ناراحت‌کننده خلاص می‌شویم. دلیلش این است که موسیقی شاد انرژی و لذت بیشتری را به‌ همراه می‌آورد. همچنین طبق یکی از پژوهش‌ها، اگر موسیقی غمگین سبب یادآوری خاطرات ناگوار شود، گوش‌دادن به آن کمکی به رفع ناراحتی ما نخواهد کرد.

درهرصورت بهتر است موسیقی‌ای را انتخاب کنید که واقعا حالتان را بهتر کند. شاد یا غمگین و ایرانی یا خارجی فرقی ندارد؛ موسیقی زبان دل است. بنابراین حتی اگر آهنگی را گوش می‌کنید که زبانش را نمی‌فهمید اما غمتان با آن از بین می‌رود، همان را انتخاب کنید.

۲. درددل‌کردن با دوست؛ تنها نیستی رفیق!

درددل‌کردن با دوست: تنها نیستی رفیق!

اگر کسی در زندگی‌تان هست که بدون اینکه قضاوت‌تان کند فقط برای آرام‌کردن شما به حرف‌هایتان گوش دهد، می‌توانید با او درددل کنید. درددل‌کردن با فردی قابل‌اعتماد مانند دوست صمیمی، روان‌درمانگر (روان درمانی) یا حتی عضوی از خانواده مانند مادر روش بسیار خوبی برای برطرف‌کردن ناراحتی است. مثلا یکی از کاربران چطور به‌نام تیرداد گفته است:

صدای مادرم باارزش‌ترین چیزیه توی این دنیا که حالم رو خوب می‌کنه.

وقتی دلمان گرفته است و با دوستمان درباره آن صحبت می‌کنیم، در واقع این احساس بد را از خودمان بیرون می‌ریزیم. چنین فردی چون به ما اهمیت می‌دهد، با ازخودگذشتگی کاری می‌کند این بار سنگین تقسیم شود.

یکی دیگر از کاربران گفته است:

وقتی ناراحتیم چیکار کنیم؟ من به کسی که ازش می‌تونم انرژی مثبت بگیرم زنگ می‌زنم و کمی درددل می‌کنم… کسی که محرم رازهام باشه.

چه زمانی باید به روان‌شناس مراجعه کنیم؟

اگر غمتان بیشتر از ناراحتی معمولی است، روان‌شناسان بهتر می‌توانند کمکتان کنند که مشکل را برطرف کنید. دوستان صمیمی یا خانواده معمولا فقط می‌توانند گوش بدهند و آرام‌مان کنند، اما روان‌درمانگران می‌توانند راهکارهایی تخصصی در اختیارمان بگذارند تا این احساس ناراحتی هرچه سریع‌تر برطرف شود. گفتیم احساس غمی که شدیدتر از حالت معمول است اگر همان‌طور به‌ حال خود رها شود، ممکن است با گذشت زمان به افسردگی بینجامد پس زمان مراجعه به روانشناس است. افسردگی هم روند درمانی طولانی‌تر و مشکل‌تری دارد.

۳. یاد خدا؛ منبع آرامش و انرژی‌های مثبت

خداوند منبع انرژی مثبت است. صحبت‌کردن با خداوند راهی برای متصل‌شدن به بیکران هستی است و به ما کمک می‌کند به آرامش برسیم، به‌ویژه در موقعیت‌های سخت. حتی افرادی که رابطه نزدیکی با خدا ندارند هم در این موقعیت‌ها ناخودآگاه اسمش را به زبان می‌آورند.

حتما نباید فردی مذهبی یا عرفانی‌مسلک باشید تا با خدا ارتباط برقرار کنید. کافی است باور کنید که خداوند گوش می‌دهد و برای حرف‌هایتان اهمیت قائل است. فقط با او راحت صحبت کنید یا برایش چیزی بنویسید. می‌توانید کتاب‌های آسمانی مخصوص دین خودتان را بخوانید. قرآن، انجیل و تورات همه درباره خدا هستند. حضور او و کلامش می‌تواند بخشی از ناراحتی شما را تسکین دهد.

یکی از کاربران چطور به‌نام زین‌الله گفته است:

خوندن قرآن توی بدترین موقعیت هم به‌طور معجزه‌آسایی حالم رو دگرگون می‌کنه؛ انگار که یه آرامش الهی رو به انسان روانه می‌کنه.

خداوند چطور به ما آرامش می‌دهد؟

وقتی دلمان می‌گیرد، معمولا به نداشته‌ها، شکست‌ها، غصه‌ها و چیزهایی فکر می‌کنیم که دلمان می‌خواست طور دیگری بودند. وقتی به‌جای این چیزها به خداوند فکر کنیم، بخشی از این بار سنگین را به بیرون از ذهنمان هدایت می‌کنیم. همچنین مانند کودکی که در کنار پدر و مادرش آرامش دارد، ما هم وقتی خودمان را به خدای بزرگ می‌سپاریم، راحت‌تر با غم‌ها و ترس‌ها کنار می‌آییم. می‌دانیم که او مراقب ماست، بنابراین روحمان آرام می‌گیرد. خداوند به ما امید می‌دهد که فردا روز بهتری است و غم با گذشت زمان برطرف خواهد شد.

شکوفه، یکی از کاربران، گفته است:

خلوت‌کردن با خودم و خدا، وارسی کارهایی که حالم رو بد کرده، بعد آشتی با خدا و درددل با اون یا اعتراف‌کردن، بعدش چند قطره اشک و خودم رو بهش سپردن… آخرش هم یه آرامش خاص.

۴. پیاده‌روی؛ آن بیرون، زندگی جریان دارد

«دلم گرفته چیکار کنم؟» بدترین پاسخ ممکن به این سؤال نشستن در انزوا و تنهایی است. به‌جز وقتی که می‌خواهید مراقبه کنید، گوشه‌ای کزکردن فقط غمتان را بدتر می‌کند. یکی از بهترین روش‌های برطرف‌کردن ناراحتی و رسیدن به حالِ خوب این است که از تنهایی فاصله بگیرید و از خانه بیرون بروید و بخشی از طبیعت، مردم و جنب‌وجوش محیط اطرافتان شوید. خواهید دید که آن بیرون دنیا طوری است که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. افرادی که در اطراف شما رفت‌وآمد می‌کنند، دارند به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و به‌ همین‌ دلیل انرژی‌شان به شما هم منتقل می‌شود. ملینی، یکی از کاربرانمان، گفته است:

می‌رم توی پارک می‌شینم و بازی‌کردن بچه‌ها رو می‌بینم و روحم شاد می‌شه.

جاهای شلوغ بهتر است یا خلوت؟

این کاملا به ویژگی‌های شخصیتی خودتان بستگی دارد. بعضی‌ها قدم‌زدن در جاهای خلوت را ترجیح می‌دهند. جاهای آرام و ساکت برای تفکر عمیق بسیار خوب‌اند، اما مهم این است که مدتی را بیرون از فضای بسته بگذرانیم. به‌ویژه افرادی که زندگی یا کارشان طوری است که دیربه‌دیر روی آفتاب را می‌بینند، بهتر است حتما در روزهای آفتابی مدتی زیر نور خورشید باشند. نور خورشید با افزایش ویتامین D در بدن به ما شادی و انرژی می‌بخشد.

وقتی از خانه بیرون می‌زنیم، هوای تازه، زمین، مردم، حیوانات و پرندگان به ما یادآوری می‌کنند که همه‌چیز در جهان در گذر است، حتی حس بدی که داریم. با این روش ناراحتی‌مان حتما التیام خواهد یافت و همه‌چیز بهتر خواهد شد.

۵. تفکر مثبت؛ نیمه پر لیوان را ببینیم

معمولا در مواقع ناراحتی بیشتر با خودمان حرف می‌زنیم و اکثر این خودگویی‌ها منفی‌اند. خودگویی‌های منفی سبب می‌شوند خودمان را سرزنش و قضاوت کنیم یا مدام به چیزی فکر کنیم که دلمان از آن گرفته است. بر اساس تحقیقات، افکار و نگرش‌های منفی می‌توانند احساس ناراحتی و تنهایی را بدتر کنند. به‌اعتقاد بعضی از کاربران سایت هم مثبت اندیشی در ازبین‌بردن ناراحتی نقش بسزایی دارد. مثلا رأفت کیایی در پاسخ به «وقتی ناراحتیم چیکار کنیم» گفته است:

سعی می‌کنم فکرهای خوب بکنم…

روژان هم خودگویی مثبت خودش را راهی برای خلاص‌شدن از غم‌هایش می‌داند.

این دیدگاه‌ها کاملا درست‌اند، زیرا افکار مثبت تأثیر زیادی بر سلامت روان و جسم ما دارند. اگر در خودمان، دیگران و در موقعیتی که در آن هستیم به‌ دنبال نقاط مثبت باشیم، می‌توانیم بر احساس ناراحتی‌مان غلبه کنیم. بااین‌حال مثبت‌اندیشی به‌معنای این نیست که واقعیت را نادیده بگیریم یا مشکل را سرسری تلقی کنیم. وقتی مثبت فکر می‌کنیم، یعنی با امید به اینکه همه‌چیز بهتر خواهد شد به بررسی دقیق احساس ناراحتی و دلایل آن می‌پردازیم.

چطور مثبت‌اندیشی را تمرین کنیم؟

تفکر مثبت مهارتی به‌دست‌آوردنی است. هیچ‌کس با این مهارت به دنیا نیامده است. اگر همیشه بدبینانه به قضایا نگاه می‌کنید، برای به‌دست‌آوردن این مهارت کافی است روش‌های زیر را تمرین کنید:

  • بیشتر لبخند بزنید؛
  • از زاویه دیگری به وضعیتی که در آن گیر افتاده‌اید نگاه و سعی کنید چیز مثبتی در آن پیدا کنید؛
  • یک دفترچه همراه خودتان داشته باشید و هر روز چند دقیقه به اطرافتان نگاه کنید و هرچه را بابتش سپاسگزارید بنویسید؛
  • آینده‌ای را که دوست دارید داشته باشید با جزئیات کامل یادداشت کنید (کلی‌نویسی فایده‌ای ندارد)؛
  • به نقاط قوت‌تان فکر کنید و تا یک هفته هر روز یکی از نقاط قوت شخصی خودتان را بنویسید. اگر مهربان هستید، اگر منظم هستید، اگر خلاق هستید یا هر صفت خوب دیگری دارید، آن را یادداشت کنید، سپس بنویسید از نقطه قوتی که یادداشت کرده‌اید به چه روشی می‌خواهید در همان روز استفاده کنید و بعد چیزی را که به ذهنتان رسیده است عملی کنید.

وقتی از چیزهای مثبت بنویسید، مجبورید مثبت فکر کنید و به‌تدریج که این کار برایتان عادت می‌شود.

۶. مطالعه؛ جادوی کتاب‌ها را دست‌کم نگیرید

مطالعه: جادوی کتاب‌ها را دست‌کم نگیرید

اهل مطالعه و کتابخوانی باشید یا نباشید، در هر صورت نمی‌توانید قدرت مطالعه و اثر جادویی کتاب‌ها را انکار کنید. حتی آن دسته از افرادی که سالی یک صفحه کتاب هم نمی‌خوانند، قبول دارند که مطالعه مزایای زیادی دارد. آنها دلایل دیگری برای کتاب‌نخواندن دارند.

بسیاری از افراد معتقدند مطالعه احساس ناراحتی و غم را تسکین می‌دهد. این حقیقت دارد، زیرا قدرت درمانی ادبیات شگفت‌انگیز است. هنگامی که غم و اضطراب شما را احاطه کرده است، مطالعه شعر و رمان می‌تواند افکار، احساسات و هیجانات شما را دگرگون کند. هنگامی‌ که کتاب می‌خوانید، مغزتان قادر است کلمات را درک کند و احساس آنها را دریابد، بنابراین می‌توانید چیزی را که درونتان اتفاق می‌افتد شناسایی کنید. کتاب به ما نمی‌گوید که دست از ناراحتی برداریم، بلکه به ما کمک می‌کند راحت‌تر احساساتمان را بشناسیم تا علت ناراحتی‌مان را دریابیم.

یکی از کاربران چطور به‌نام نازفر گفته است:

کتاب خوندن… یا متن‌ها و کلیپ‌های روان‌شناسی و جملات انگیزشی… یا صحبت‌کردن با خودم از طریق نوشتن که چرا حالم بده و سعی در برطرف‌کردن علت.

کتاب ما را از آشفتگی ذهنی خودمان دور می‌کند و به دنیای جادویی دیگری می‌برد، تا جایی که احساس می‌کنیم نویسنده یا شخصیت‌های کتاب همدم‌ ما هستند و با خودمان می‌گوییم: «پس من تنها نیستم.» این قدرت مطالعه است که می‌تواند حال گرفته ما را بهتر کند.

۷. نوشتن؛ سپردن احساسات به کاغذ سپید

نوشتن یکی از راه‌های مفید برای بیرون‌ریختن احساسات بد است. با نوشتنِ افکار و احساساتمان می‌توانیم به درک عمیق‌تری از خودمان برسیم و درباره علت ناراحتی‌مان تصمیم بگیریم.

مریم، یکی از کاربران، گفته است:

چیزهای زیادی هست که برای من حکم «حال‌خوب‌کن» رو دارن. در دسترس‌ترین اونها نوشتن است. هرچه دلتنگی دارم رو با دل سفید و پاک کاغذ در میون می‌ذارم.

چطور و درباره چه چیزهایی بنویسیم؟

هر روز حدود ۲۰ دقیقه افکارتان را درباره ناراحتی‌ای که دارید کاملا شفاف بنویسید و آنها را سازمان‌دهی کنید. این کار به شما کمک می‌کند دلایل احساس بدتان را بفهمید و الگوی هیجانی و رفتاری خودتان را پیدا کنید. محققان دریافته‌اند که نوشتن استرس را کاهش می‌دهد، بنابراین به سلامت جسمی و تقویت سیستم ایمنی بدن هم کمک می‌کند. هنگام نوشتن، تمرکزتان روی مفهومی باشد که دارید می‌نویسید نه روی نحوه نوشتن آن؛ به‌عبارت دیگر، به غلط‌های املایی یا نگارشی آن اهمیتی ندهید. کسی جز خودتان قرار نیست آنها را بخواند. به نمونه زیر توجه کنید:

دلم گرفته و ناراحتم. افکار ناراحت‌کننده‌ای که دارم ولم نمی‌کنن. کسی که دوستش داشتم دیگه من رو رها کرده. خیلی وقته چیزی بین ما نیست. می‌دونم از مدت‌ها پیش تموم شده. الان اصلا نمی‌دونم باید ناراحت باشم یا نه. خیلی وقت بود که دیگه اون احساس عشق اولیه بینمون نبود. اینا رو می‌دونم اما نگرانم خاطرات گذشته دنبالم باشن و این‌جوری اطرافیانم رو ناراحت کنم. تازه از دست خودم عصبانی هم هستم که چرا نمی‌تونم ناراحتی‌م رو از بین ببرم. مردم طلاق می‌گیرن، دوستی‌هاشون به هم می‌خوره، اما دوباره زندگی‌شون رو ادامه می‌دن. من چرا نمی‌تونم تمومش کنم و این‌قدر بهم سخت می‌گذره؟ اون دفعه که با خواهرم صحبت کرده بودم، یکم بهتر شده بودم. خوبه بهش زنگ بزنم. می‌دونم فردا روز دیگه‌ایه.

البته روی کاغذ آوردن افکار و احساسات به نوشتن کلمات یا وقایع روزانه محدود نمی‌شود. می‌توانید شعر بنویسید یا حتی نقاشی کنید؛ نیازی نیست حرفه‌ای باشد. اصلا شاید در همین لحظات، استعدادی در خودتان کشف کنید که از آن اطلاع نداشته‌اید… همان‌طور که علی گفته است:

من بشخصه وقتی حالم گرفته‌ست برای خودم یه تفریح جدید درست می‌کنم، یه چیزی که حواسم رو درگیر خودش کنه؛ جذاب باشه مثلا یه کافه یا رستوران جدید رو امتحان می‌کنم یا یه کار جدید رو شروع می‌کنم. برای اولین بار توی همین حالت دل‌گرفتگی بودم که فهمیدم می‌تونم نقاش خوبی باشم.

۸. خوردن غذا؛ وقتی شکم جای افکار مزاحم را می‌گیرد

خوردن غذا: وقتی شکم جای افکار مزاحم را می‌گیرد

بعضی افراد هنگامی که ناراحت‌اند، غذا از گلویشان پایین نمی‌رود و برخی دیگر بیشتر از همیشه به‌فکر خوردن می‌افتند. تعدادی از کاربران چطور گفته‌اند که وقتی ناراحت‌اند، خوردن خوراکی‌های موردعلاقه‌شان حالشان را خوب می‌کند. البته اگر این خوراکی‌ها سالم باشند، مشکلی ندارد. مثلا سحر گفته است:

فقط بستنی موردعلاقه‌ات (مثلا من خودم شکلاتی و …). ببین چه خوراکی‌ای موردعلاقه‌ته.

چه بخوریم بهتر است؟

از نظر علم تغذیه، کمبود موادمغذی ممکن است یکی از عوامل زمینه‌ساز غم و بدخلقی مزمن باشد. بعضی از غذاهایی که می‌توانند خلق‌وخوی ما را بهبود ببخشند عبارت‌اند از:

فراموش نکنید که غذاهای بد می‌توانند ناراحتی را بیشتر کنند. افرادی که در هنگام ناراحتی به خوردن غذاها و تنقلات ناسالم روی می‌آورند، بعدها بیشتر با پیامدهای بد آن مانند اضافه‌وزن و بیماری های گوارشی روبه‌رو خواهند شد. از مصرف نیکوتین یا الکل هم خودداری کنید. اینها شاید همان لحظه آرامتان کنند، اما ضررهایی که دارند به آن آرامش لحظه‌ای نمی‌ارزد.

۹. گریه‌کردن؛ اشک‌ها ماساژور طبیعی گونه‌ها هستند

برخی افراد گریه را ناشی از ضعف یا آسیب‌پذیری می‌دانند، اما واقعیت این است که گریه واکنش طبیعی بدن به احساس غم است. وقتی گریه می‌کنیم به‌جای سرکوب احساس غم، آن را بیرون می‌ریزیم. گریه کردن فایده دارد و نگه‌داشتن غم‌ها سبب افسردگی می‌شود.

گریه راهی برای سبک‌ترشدن است. وقتی دلمان می‌گیرد، اشک‌ریختن شاید حالمان را بهتر کند. طبق برخی از تحقیقات، هنگام گریه‌کردن ماده‌ای شیمیایی به‌نام اندورفین در بدن ترشح می‌شود که خوشی و آرامش را به ارمغان می‌آورد. همچنین اشک‌ریختن می‌تواند سیستم عصبی پاراسمپاتیک بدن را فعال کند و استرس را کاهش دهد. به‌ همین‌ دلیل توصیه شده است که جلوی اشک‌ریختنتان را نگیرید. البته اگر واقعا اشکی ندارید، به‌زور خودتان را وادار به گریه نکنید.

منظور از گریه‌کردن هم اشک‌ریختن ملایم است نه گریه‌ای که با ضجه و فریاد همراه است و واکنش طبیعی و آنی بدن به درد یا عصبانیت است. اشک‌ریختن پدیده‌ای بسیار پیچیده‌تر است. اشک‌هایی که به‌آرامی روی گونه سرازیر می‌شوند، نوعی ماساژ بسیار ملایم روی پوست انجام می‌دهند که ترکیبات اندورفین را ترشح می‌کند؛ همچنین با کمک شبکه نورون‌های آینه‌ای‌ (mirror neurons) حس همدلی را برمی‌انگیزانند. به‌ همین‌ دلیل اشک‌ریختن اثرات مثبتی روی سلامتی و تعاملات اجتماعی ما دارد.

۱۰. ورزش؛ راهی برای تخلیه انرژی

ورزش منظم بخشی مهم از سلامت جسمانی و روانی ماست و یکی از روش‌های عالی برای برطرف‌کردن احساس ناراحتی و غم محسوب می‌شود.

هنگامی‌ که دلمان گرفته است می‌توانیم با انجام حرکات ورزشی این حالت را از بین ببریم. معمولا ورزش خاصی مدنظر نیست و حتی پیاده‌روی، دویدن و رقصیدن هم مؤثرند. ورزش میزان سروتونین (یکی از انواع هورمون شادی) را در بدن افزایش می‌دهد.

همچنین ورزش‌کردن باعث ترشح اندورفین‌ها در بدن می‌شود که خلق‌وخوی‌ ما را بهبود می‌دهد. مزیت دیگر ورزش این است که هنگام انجام تمرینات، دیگر فرصت پیدا نمی‌کنیم به ناراحتی‌ها فکر کنیم.

چقدر ورزش کافی است؟

اگر عادت کنید همیشه تمرینات ورزشی را منظم انجام دهید، دیگر احساس غم زودبه‌زود سراغتان نخواهد آمد. در کل ۲۰ دقیقه ورزش در روز کافی است. اگر نمی‌توانید خودتان را به ورزش منظم عادت دهید، در کلاس‌های ایروبیک (ورزش هوازی) ثبت‌نام کنید. ۳ روز در هفته روزی ۳۰ دقیقه می‌تواند سبک زندگی شما را تغییر دهد. حتی اگر ورزش خاصی هم انجام می‌دهید، مشکلی ندارد و فقط این مهم است که حالتان را بهتر کند.

۱۱. فیلم‌دیدن؛ گاهی با خودتان خلوت کنید

تماشای فیلم و سریال هم یکی از روش‌های خوب برای بهترشدن حال بد و فراموش‌کردن احساسات ناخوشایند است؛ البته این بدان معنا نیست که وقتی دلمان گرفته است می‌توانیم هر فیلمی را تماشا کنیم. فیلمِ خوب نوعی حواس‌پرتی ایجاد می‌کند تا دیگر به غم و ناراحتی فکر نکنیم، اما بعضی فیلم‌ها نه‌تنها کمکی نمی‌کنند بلکه به دلایلی ممکن است همه‌چیز را بدتر هم بکنند.

کمدی بهتر است یا تراژدی؟

سریال‌ها و فیلم های کمدی و شاد می‌توانند با خنداندن ما کمک کنند احساسات بد را از خودمان دور کنیم، اما طبق تحقیقات، فیلم‌های غم‌انگیزی که سبب می‌شوند اشک بریزیم هم می‌توانند کمک‌کننده باشند. بااین‌حال باید در انتخاب فیلم دقت کنید. فیلم‌هایی که سبب شوند به هق‌هق بیفتید یا از زندگی ناامیدتان کنند، هیچ فایده‌ای ندارند. در عوض فیلم‌هایی که سبب شوند به‌آرامی اشک بریزید (همان‌طور که در بخش گریه‌کردن گفتیم) سبب ترشح اندورفین‌ها و هورمون‌های طبیعی ضداسترس می‌شوند و حالمان را خوب می‌کنند.

یک فیلم خوب انتخاب کنید، دست خودتان را بگیرید و تنهایی به سینما بروید؛ البته اگر امکانش را ندارید، می‌توانید در خانه هم فیلم تماشا کنید.

۱۲. خریدکردن؛ گاهی برای خودتان هدیه بخرید

خرید کردن می‌تواند حال آدم را خوب کند

شاید باورش سخت باشد یا خنده‌دار به نظر برسد، اما حقیقت دارد که خریدکردن روشی درمانی برای رهایی از غم و ناراحتی است! تعدادی از کاربران هم گفته‌اند که وقتی دلشان می‌گیرد، خریدکردن حالشان را بهتر می‌کند. مثلا شادی در پاسخ به سؤال «دلم گرفته چیکار کنم» گفته است:

اینکه کلی پول داشته باشم برم خرید چشم بازار رو دربیارم.

چرا خریدکردن حالمان را خوب می‌کند؟

  • گذر از این مرحله سخت را راحت‌تر می‌کند: وقتی چیزی جدید می‌خریم، از لحظه خریدن آن تا وقتی به خانه برسیم، به نحوه استفاده از آن فکر می‌کنیم. اگر پوشاک می‌خریم، خودمان را در آن مجسم می‌کنیم. اگر وسیله‌ای تزئینی برای منزل می‌خریم، محل قراردادن آن را در منزل تصور می‌کنیم. بتابراین چند دقیقه‌ای زندگی جدیدی را برای خودمان ترسیم می‌کنیم و این سبب خوشحالی‌مان می‌شود.
  • دوپامین را افزایش می‌دهد: طبق تحقیقات، وقتی چیزی را که واقعا می‌خواهیم می‌خریم، بخشی از مغزمان پر از دوپامین (عامل شادی و لذت) می‌شود. این بخش‌ها همان مناطقی هستند که هنگام برقراری رابطه جنسی بیشترین میزان دوپامین را دارند.
  • مدتی حواسمان را پرت می‌کند: هنگام خرید فقط روی چیزی تمرکز می‌کنیم که در حال خرید آن هستیم و حواسمان از چیزهای دیگر منحرف می‌شود.
  • سبب افزایش سروتونین میشود: هنگام خرید در مغزمان سروتونین بیشتری ترشح می‌شود. سروتونین همان ماده شیمیایی است که سبب می‌شود احساس خوبی داشته باشیم.

بر اساس برخی تحقیقات، حتی اگر به‌قصد خرید برویم و چیزی نخریم باز هم می‌توانیم خوشحال شویم هرچند رضایت کمتر خواهد بود. بنابراین از رفتن برای خرید نترسید. حتی اگر بودجه کافی ندارید، مهم نیست و حتی یک چیز خیلی کوچک و ارزان می‌تواند حس خوبی به شما بدهد. اگر نگرانید با بیرون‌رفتن نتوانید خرج‌کردنتان را کنترل کنید، فقط مقدار کمی پول با خودتان ببرید و کارت‌های بانکی را در منزل بگذارید.

۱۳. خوابیدن؛ فردا روز دیگری است

خواب رابطه بسیار نزدیکی با خلق‌وخوی ما دارد. از آنجا که خواب ناکافی ممکن است سبب کج‌خلقی و استرس شود، خوب‌خوابیدن بسیار مهم است.

بعضی از کاربران گفته‌اند وقتی دلمان گرفته است و ناراحت هستیم، خوابیدن می‌تواند کمک کند. مثلا سامان گفته است:

باید بخوابی که فردا بشه… خودش خوب می‌شه.

شاید این حرف در خصوص بعضی افراد صادق باشد، اما درباره همه صدق نمی‌کند زیرا بسیاری از ما معمولا وقتی غمگینیم اصلا خوابمان نمی‌برد. حقیقت این است که اگر خوب‌خوابیدن را به روال عادی زندگی‌مان تبدیل کنیم، کمتر در برابر ناراحتی و غم آسیب‌پذیر خواهیم بود.

طبق تحقیقات، حتی کمی خواب هم اثر قابل‌توجهی بر جسم و روان ما دارد. ۷ تا ۹ ساعت خوابِ خوب شبانه تأثیر مستقیم روی خلق‌وخو، هوشیاری، خلاقیت، نشاط جسمانی و حتی وزنمان دارد. هیچ فعالیت دیگری مانند خواب نمی‌تواند در درازمدت و کوتاه‌مدت این‌همه مزایا داشته باشد.

تحقیقات زیادی درباره رابطه بی‌خوابی و افسردگی انجام شده است. چون وقتی ناراحتیم خوابیدن سخت‌تر می‌شود، اگر مداوم نتوانیم خوب بخوابیم، درنهایت به افسردگی مبتلا خواهیم شد.

چگونه می‌توانیم خواب باکیفیت‌تری داشته باشیم؟

  • جای خواب، زمان خواب و روال قبل از خواب (یعنی اینکه معمولا قبل از خواب چه کارهایی را انجام می‌دهید) باید تقریبا ثابت باشند. کوچک‌ترین تغییر در هریک از آنها ممکن است خواب را مختل کند و دچار اختلالات خواب شویم.
  • زمان خوابیدن و بیدارشدنتان را حتی در روزهای تعطیل نباید تغییر دهید.
  • خواب عصر را محدود کنید. ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت خواب بعد از ظهر می‌تواند شما را حسابی سرحال بیاورد. اگر نزدیک به غروب بخوابید یا خوابتان ۲ یا ۳ ساعت طول بکشد، شب نمی‌توانید بخوابید.
  • هنگام خواب، از گوشی، تبلت، لپ‌تاپ و نظایر آنها استفاده نکنید.
  • گاهی نفس عمیق کشیدن، گوش‌دادن به موسیقی ملایم یا آروماتراپی (رایحه درمانی) می‌تواند مفید باشد.
  • از مصرف الکل و کافئین مانند چای و قهوه نزدیک به زمان خواب خودداری کنید.
  • دوش آب گرم بگیرید.
  • تا زمانی که احساس خواب‌آلودگی نکرده‌اید، به رخت‌خواب نروید.

محققان دریافته‌اند افرادی که از کم خوابی رنج می‌برند، زودبه‌زود دچار غم و اندوه می‌شوند. در این حالت احتمال ابتلا به افسردگی افزایش می‌یابد.

کلام آخر

در این مقاله تعدادی از راهکارهایی را بیان کردیم که شما کاربران عزیز هم مطرحشان کرده بودید. البته بعضی کاربران هم دیدگاه‌های جالبی داشتند که در مقاله عنوان نشدند مثل «ستاره» که گفته است گاهی بعضی از غم‌ها هرگز ما را رها نمی‌کنند:

بستگی داره دلمون از چی گرفته باشه… گاهی یه موسیقی، گاهی قدم‌زدن، گاهی مهمونی‌رفتن، تماشای عکس و فیلم‌های قدیمی ولی گاهی باید در رو روی هر اتفاق و روزمرگی بست و فقط تنها موند. بعضی دلتنگی‌ها هیچ‌وقت درمان نمی‌شن.

البته «نگین» نظر دیگری داشت. به‌نظر او، کافی است صبر کنی تا خودش به‌مرورِ زمان بهتر شود:

هیچی. صبر می‌کنم تا غمم خودش رو نشون بده و سرکوبش نمی‌کنم. بعدش حالم کم‌کم بهتر می‌شه.

شما هم می‌توانید از حال‌خوب‌کن‌هایتان برای ما بگویید. وقتی دلتان می‌گیرد، چگونه غمتان را برطرف می‌کنید؟


در ادامه بخوانید: ۲۰ ویژگی رفتاری که برای خوشحال بودن نیاز دارید داشته باشید

فرمول شادی و مثبت‌اندیشی را یاد بگیرید و با افسردگی خداحافظی کنید

۱۰،۰۰۰ تومان


ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 89 دیدگاه)
  1. . می‌گوید

    من حس میکنم از تنهایی دلم میگیره…. حتی دوستی که باهاش دردول کنم ندارم چه برسه به جنس مخالف 🙂

    1. فائزه احمدی می‌گوید

      می‌تونم درک کنم که احساس تنهایی چقدر می‌تونه آزاردهنده باشه. همه انسان‌ها نیاز به تعلق خاطر و ارتباط با دیگران دارن.

      شما تنها نیستید.
      افراد زیادی در مقطعی از زندگی خود احساس تنهایی می‌کنند.
      با تلاش و صبر می‌تونید بر این احساس غلبه کرده و روابط معناداری با دیگران ایجاد کنید.
      اگر احساس می‌کنید که تنهایی شما به طور قابل توجهی بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد، از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید.

  2. آریو می‌گوید

    عالی

  3. رز می‌گوید

    من یه زنی هستم که شوهرم بی احساس هست.همیشه سرم داد می‌زند.حتی چند بار دست روی سرم بلند کرده است .دلم گرفته از دستش.واقعا دلم گرفته.دلم گریه میخاد.خدایا نمیدونم دردمو به کی بگم.پدرم مریضه و مادرم هم به پدرم میرسه.نمیتونم بهشون بگم که غصه میخورن.میشه برام دعا کنید که زندگیم خوب بشه.

هر سوالی داری از
هوش مصنوعی رایگان چطور
بپرس!

close icon
close icon