بهترین کتاب های لئو تولستوی برای طرفداران ادبیات کلاسیک روسیه
قطعا یکی از کسانی که ادبیات روسیه را برای همیشه در اوج نگه داشته است «لئو تولستوی» است. شخصیت دغدغهمند او باعث شد توجه ویژهای به مسائل اجتماعی داشته باشد و دست به خلق آثاری مانند «جنگ و صلح»، «آناکارنینا» و «مرگ ایوان ایلیچ» بزند. در این معرفی، با بهترین کتاب های لئو تولستوی و نگاه متفاوت و ریزبینانه او به مسائل اجتماعی و انسانی او آشنا میشویم. اگر از علاقهمندان به ادبیات روسیه و خاصه این نویسنده هستید با ما همراه باشید.
زندگینامه لئو تولستوی در یک نگاه
بیشک لئو تولستوی از تأثیرگذارترین نویسندگان روسیه و جهان است. این را از آوازه آثار فاخری که از خود به جا گذاشته و تأثیری که بر نویسندههای بعد از خود داشته میتوان فهمید. او در کشورش، جدا از نویسندگی، فعال اجتماعی و شخصیتی تأثیرگذار در جامعه قرن ۱۹ روسیه هم شناخته شده است. خانواده لئو، مذهبی و متمول بودند. او پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و از آن پس عمهاش سرپرستی او را بر عهده گرفت. در جوانی، تحصیلاتش را در دانشگاه نیمهکاره رها کرد و به نظام پیوست. شرکت در جنگ قفقاز بهعنوان نظامی و بعدها سفر به اروپا در افکار و جهانبینی او تأثیر بسزایی داشت.
او نوشتن را با کتاب «کودکی» آغاز کرد و با کتاب «جنگ و صلح» به شهرت رسید. فضای حاکم بر جامعه و مسائل اجتماعی دغدغه اصلی تولستوی برای نوشتن بود. تولستوی پس از جوانیِ پرفرازونشیبی که از سر میگذراند، که بهگفته خودش سراسر گناه و خلاف بوده است، پس از آن دچار بحران میانسالی میشود که بهشدت ذهن او را درگیر سؤالات اساسی درمورد چرایی هستی و وجود خود میکند. این بحران و جستوجو برای پاسخ به این پرسشها او را تا پایان زندگی درگیر میکنند او دراینباره مفصل در کتاب «اعتراف» توضیح میدهد.
تولستوی در ۸۲سالگی پس از خلق آثار ارزشمند و زندگی پربارش تصمیم به ترک خانه و خانوادهاش بهسمت جنوب فرانسه گرفت تا بهگفته خودش رها باشد و جور دیگری زندگی کند، اما در راه و در ایستگاه قطار درگذشت.
معرفی بهترین کتاب های لئو تولستوی
۱. جنگ و صلح
مترجم: سروش حبیبی (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: نیلوفر (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۱۶۹۲
آنچه «جنگ و صلح» را به یکی از آثار شاخص تولستوی و البته ادبیات روسیه تبدیل کرده است اهمیت آن از لحاظ تاریخی است، این کتاب فضای جامعه روسیه در قرن نوزدهم، درست همزمان با جنگهای ناپلئونی را هدف قرار داده است؛ چیزی که آن را به یکی از بهترین کتابهای جنگی هم تبدیل کرده است. تولستوی با خلق ۵۸۰ شخصیت در این رمان، که خود رکوردی کمسابقه است، به زیر پوست جامعه روسیه رفته و اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن زمان را به تصویر میکشد.
ازاینرو، این اثر منبعی تاریخی مهم در قرن ۱۹ به حساب میآید. جنگ و صلح را نهتنها از جنبه داستانی و تاریخی که از لحاظ ادبی و فلسفی هم میتوان تحلیل کرد. همین ویژگی باعث شده علاقهمندان به سبکهای مختلف ادبی این کتاب را در فهرست مطالعه خود داشته باشند.
هرکس با دید خودش زندگی میکند. تو برای خودت زندگی میکردی و میگویی که چیزی نمانده بود که زندگیات تباه شود، و خوشبختی را وقتی شناختی که شروع کردی برای دیگران زندگی کنی، ولی کار من درست عکس این بود. هدف من در زندگی کسب افتخار بود، ولی خوب، مگر افتخار چیست؟ همان عشق به دیگران است. میل به خدمت به آنها برای لذتبردن از ستایش آنها.
۲. آناکارنینا از بهترین کتاب های لئو تولستوی
مترجم: سروش حبیبی (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: نیلوفر (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۱۰۳۲
داستایفسکی، که خود از غولهای رماننویس در ادبیات روسیه و جهان است، درمورد آناکارنینا میگوید: «بهترین رمانی است که تاکنون خواندهام.» آناکارنینا در میان دیگر آثار تولستوی بهلحاظ اهمیت و محبوبیت در کنار جنگ و صلح قرار میگیرد. به همین دلیل، همواره در فهرست بهترین کتاب های لئو تولستوی و البته بهترین رمانهای دنیا قرار دارد.
داستان درمورد زنی به همین نام است؛ اما همانطور که از تولستوی انتظار میرود اینطور نیست که فقط «آنا» باشد که زیروبم زندگی و شخصیتش هدف کتاب قرار گرفته است. آنچه آناکارنینا را به اثری جذاب تبدیل کرده بیشتر از ماجرا و جریان آن، تصویرسازیهای فوقالعاده کتاب است که به زیبایی خلق شدهاند و مانند سکانسهای خیرهکننده یک فیلم تا همیشه در ذهن مخاطب خواهد ماند. تولستوی این کتاب را پس از آشنایی با شوپنهاور نوشت و بسیاری بر این باورند که ابعاد فلسفی کتاب متأثر از فلسفه او و البته کانت است.
لوین گفت: این «ملت» کلمه خیلی مبهمی است. منشیهای بخش، معلمان و یک در هزار دهقانان ممکن است بدانند موضوع چیست. باقی ۸۰میلیون مردم روسیه مثل همین میخائیلیچ نهفقط عقیدهای ابراز نمیکنند بلکه کوچکترین اطلاعی از آنچه در صربستان میگذرد ندارند که عقیدهای درباره آن داشته باشند. نمیفهمم ما چرا به خود حق میدهیم که بگوییم اراده ملت چنین یا چنان است؟
۳. رستاخیز
مترجم: پرویز شهدی (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: مجید (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۷۳۶
رستاخیز آخرین رمانی است که تولستوی نوشته است و درمورد تأثیر اعمال ما بهویژه گناهان ما بر دیگران است. کلیسای ارتدکس تولستوی را بهخاطر انتشار این رمان مرتد اعلام کرد. داستان درمورد زنی بهنام ماسلوا است که بهعنوان ندیمه در خانهای کار میکند؛ اما رابطه او با برادرزاده خانوادهای که برایشان کار میکند مسیر زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد.
در ادامه داستان، شاهد ماجراهایی که ماسلوا از سر میگذراند هستیم و البته رویارویی او با کسانی که زندگی او را به این روز انداختهاند. آنچه در این کتاب جالبتوجه است بیان اندیشههای تولستوی در قالب داستان است.
هریک از ما بهطور حتم کاری را که میکند، مفید و مهم به شمار میآورد؛ بنابراین هر آدمی در هر وضعیتی که باشد، از زندگی اجتماعیاش برداشتی دارد که به او اجازه میدهد فعالیتش را مهم و مفید بپندارد.
۴. مرگ ایوان ایلیچ
مترجم: صالح حسینی (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: نیلوفر (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۱۵۲
برخلاف دیگر کتاب های لئو تولستوی ، «مرگ ایوان ایلیچ» رمانی کمحجمتر است. در این کتاب، تولستوی ما را با وجه تازهای از قلم توانای خود آشنا میکند. به این صورت که برخلاف دیگر رمانها، این جریان داستان نیست که ما را با خود همراه میکند، چون او در همان ابتدای کتاب اعلام میکند که «ایوان ایلیچ»، شخصیت اصلی کتاب مرده است! تولستوی در این اثر ما را به درونیات و ذهن ایوان ایلیچ میبرد و قرار است از دید او زندگی را ببینیم.
این کتاب ما را با اندیشههای تولستوی درمورد مرگ و زندگی که همواره از دغدغههای اصلی او بودند آشنا میکند. مرگ و چگونه زیستن اصلیترین موضوع این کتاباند. اگر بهدنبال رمان کمحجمی از این نویسنده برای آشناشدن با قلم او و اندیشههایش هستید، مرگ ایوان ایلیچ گزینه مناسبی است.
از زندگی ایوان ایلیچ چه بگوییم، که سادهتر و معمولیتر و بنابراین وحشتناکتر از آن پیدا نمیشد. او یکی از اعضای دادگاه بود و در ۴۵سالگی درگذشت.
۵. پدر سرگی
مترجم: سروش حبیبی (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: چشمه (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۷۷
با توجه به اینکه تولستوی خانوادهای مذهبی داشت، مذهب همواره از دغدغههای اصلی او بود. در «پدر سرگی» سرگذشت مردی را میخوانیم که درست زمانی که عاشق دختری شده و با او قرار ازدواج دارد تصمیم میگیرد راهب شود و مسیر زندگیاش را بهشکلی دیگر پی بگیرد.
مانند بسیاری از کتاب های لئو تولستوی ، در این کتاب نیز شاهد سرگذشت شخصیت اصلی داستان هستیم که نویسنده بهتدریج ما را با او و درونیاتش آشنا میکند. داستان و سرگذشت پدر سرگی بسیار ساده و معمولی به نظر میرسد؛ اما در واقع مفاهیم عمیقی در دل داستان قرار دارد.
من بهبهانه اینکه برای خدا زندگی میکنم برای انسانها زندگی کردم و این زن برای خدا زندگی میکند و حالآنکه گمان میکند برای انسانها زندگی میکند.
۶. چه باید کرد؟
مترجم: مهدی سمسار (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: جامی (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۱۷۸
«چه باید کرد؟» حاصل مواجهه تولستوی با زندگی و تمدن شهری است. او برای مدتی به مسکو سفر میکند؛ اما دیدن فقر موجود در شهر و تعداد زیاد گداها بسیار ذهن او را درگیر میکند. این کتاب رمان یا داستانی که ساخته ذهن او باشد نیست؛ بلکه بیان ماجراهای واقعی است که در جامعه آن روزهای مسکو دیده است.
او با شرح دقیق و مخصوص به خودش وضعیت موجود و تجربههایش را شرح میدهد، مشکلات را ریشهیابی میکند و راهکارهایی در پاسخ به این سؤال که «چه باید کرد؟» ارائه میکند. مطالعه این اثر ما را بیشتر با دغدغههای اجتماعی او آشنا میکند
گاهی که با یکی از آنها همصحبت میشدم تا پی به علت کارشان ببرم، دقیقا حس میکردم که دلشان میخواهد بگویند: «تو متعلق به دنیای دیگری هستی، اینجا چه میکنی؟ کیستی؟ ثروتمندی که میخواهد با مشاهده وضعیت ما تفریح کند و دلتنگی خود را به قیمت شکنجه ما از بین ببرد.»
۷. اعتراف از بهترین کتاب های لئو تولستوی
مترجم: آبتین گلکار (پیشنهاد کاربران)
انتشارات: گمان (پیشنهاد کاربران)
تعداد صفحات: ۱۲۳
شخصیت اصلی کتاب «اعتراف» خودِ لئو تولستوی است. او در این کتاب از تمام سردرگمیها و چالشهای ذهنیاش درمورد چرایی زندگی و هدف از زندهماندن پرده برمیدارد. آنچه اعتراف را به کتابی غیرداستانی جذاب تبدیل کرده بیان صادقانه نویسنده از احوالات شخصیاش و بحرانهای روحیای است که با آنها همواره درگیر بوده. تولستوی بهدنبال پاسخی برای پرسشهایش به علوم و مذاهب مختلف سر میزند و بهصورت جدی مطالعه میکند. او بارها در حالی که از یافتن پاسخ مستأصل بوده به خودکشی فکر میکند، اما اقدام نمیکند.
آنچه در اعتراف جالب توجه است، نه پاسخهای او که مواجهه شجاعانه او با تردیدهاست. با وجود فراهمبودن امکانات مالی، شیرینی محبوبیت و جذابیت شهرت، او خودش را گول نمیزند و ترجیح میدهد تکبهتک با تردیدها و سؤالهایی که بسیار هم بنیادی و مهماند روبهرو شود. خواندن اعتراف برای کسانی که با این پرسشهای اساسی درمورد هستی درگیرند حس همدلی و التیامبخشی دارد.
به خودم میگفتم: زندگی شری بیمعناست. در این تردیدی وجود ندارد. ولی من زندگی میکردم، هنوز زندگی میکنم، و تمام بشریت هم زندگی میکرد و میکند. چطور ممکن است؟ وقتی بشریت میتواند زندگی نکند، برای چه زندگی میکند؟ مگر میشود گفت که فقط من و شوپنهاور اینقدر عاقلیم که به بیمعنایی و شر زندگی پی بردهایم؟
شما بگویید
تولستوی در طول زندگی حرفهای خود قلمش را هم با ادبیات داستانی و هم غیرداستانی آزمود و اندیشههایش را برای ما در این دو دسته به جا گذاشت. در این معرفی، تعدادی از کتاب های لئو تولستوی را معرفی کردیم. شما تا چه اندازه با این نویسنده روس آشنایی دارید؟ با کدامیک از آثارش بیشتر ارتباط برقرار کردهاید؟ برایمان بنویسید جای کدام کتاب در فهرست معرفی ما خالی است؟
به نظرم آناکارنینا خیلی کشدار بود. دو جلد کتاب قطور که پر از اعتراض به نظام روسیه است و احتمالا واسه ما سخته درکش، ولی مرگ ایوان ایلیچ رو بیشتر دوست داشتم.
ممنون از زحمت شما
علی عزیز ممنون که با ما همراهی و نظرت را با ما به اشتراک گذاشتی.
مرگ ایوان ایلیچ واقعا عالیه.
یه کلاس کامل داستان نویس
سلام.به نظرم مرگ ایوان ایلیچ بی نظیره.