احترام به پدر و مادر؛ ۱۳ راهکار برای بهبود رابطه + مرزگذاری محترمانه
ممکن است گاهی فکر کنید پدر و مادرتان درکتان نمیکنند و این تصور باعث شکرابشدن رابطهتان شود. بااینحال، مهم است که هیچوقت احترام به پدر و مادر را از یاد نبرید. درست است که گاهی به هر دلیلی از والدینمان ناراحت میشویم، اما این ناراحتیها نباید باعث بی احترامی به پدر و مادر و زیر پا گذاشتن حرمتشان شوند. در ادامه چند روش کلی برای بهبود رابطه با والدین را مطرح میکنیم و برای هرکدام راهکارهایی ارائه میدهیم.
تغییردادن احساساتی که به والدینتان دارید
۱. قدردان باشید
والدین علاوه بر اینکه شما را به دنیا میآورند، زمان و انرژی زیادی صرف میکنند تا نیازها و خواستههای شما برآورده شوند. قدردانی از تلاشهایشان نشاندهنده احترام شما به آنهاست. چند کار ساده که میتوانید برای قدردانی از آنها انجام دهید عبارتاند از:
- ازشان تشکر کنید: سادهترین راه برای نشاندادن قدردانی این است که از والدینتان تشکر کنید و بهشان بگویید قدر آنها و کاری را که برایتان انجام میدهند میدانید.
- برایشان کاری کوچک اما معنادار بکنید: بدون اینکه ازتان بخواهند، بعد از شام آشپزخانه را تمیز کنید یا زبالهها را بیرون ببرید. با انجام این کارهای کوچک قدردانیتان را نشان میدهید.
- وقتی کاری را خوب انجام میدهند ازشان تعریف کنید: مثلا به مادرتان بگویید که چقدر خوب آشپزی میکند و طعم غذاهایش را دوست دارید یا به پدرتان بگویید چقدر کارش را عالی انجام میدهد.
۲. دیدگاههای متفاوت را بپذیرید
احترام به نظرات مختلف مهارتی است که همهجا به دردتان میخورد. احترام به عقاید دیگران بهمعنای ازدستدادن عقاید خودتان نیست و فقط باعث میشود که دیگران را بهتر درک کنید.
درک کنید که والدین شما از نسل متفاوتی هستند و با گذشت زمان تغییرات زیادی میکنند. از پدر و مادرتان سؤالاتی بپرسید تا بهتر درکشان کنید. گفتوگو با آنها شکاف بینتان را کمتر میکند و سبب میشود بهتر همدیگر را درک کنید.
۳. برای خرد و تجربه آنها ارزش قائل شوید
باور کنید یا نه، بسیاری از چیزهایی را که شما در کودکی و نوجوانی تجربه کردهاید، والدینتان هم تجربه کردهاند. بهقول معروف آنها چند پیراهن بیشتر از ما پاره کردهاند و دانش و خردی دارند که باید به آن احترام گذاشت. در موقعیتهای مختلف با آنها مشورت کنید و از تجربههایشان بهره ببرید.
۴. فراموش نکنید پدر و مادرتان چقدر شما را دوست دارند
هیچجور نمیتوان نشان داد که پدر و مادرتان چقدر دوستتان دارند. پدر و مادرها نهتنها به فرزندانشان زندگی میدهند، بلکه آنها را بزرگ میکنند، راه را نشانشان میدهند، به آنها کمک میکنند بر موانع غلبه کنند و بدون قید و شرط دوستشان دارند. ما آنقدر سرگرم دغدغههای خودمان شدهایم که از پدر و مادرمان غافل میشویم. نباید عشقی را که بهمان دادهاند و زحماتی را که برایمان کشیدهاند، فراموش کنیم.
تغییردادن نحوه رفتارتان با والدین
۱. قوانین را رعایت کنید
بیشتر وقتها با قوانینی که والدینمان برایمان تعیین میکنند موافق نیستیم، اما آیا تابهحال به این فکر کردهاید که حتما دلیلی برای تعیین این قوانین دارند؟ قوانین مهم هستند و وقتی قانونی را نادیده میگیرید، عواقبی دارند که نهتنها شما، بلکه دیگران از جمله پدر و مادرتان را هم درگیر میکنند. پیروی از قوانین نشاندهنده احترام به پدر و مادر است.
۲. رفتار خوب را تمرین کنید
مؤدببودن و خوبرفتارکردن با پدر و مادر نشاندهنده احترام به آنهاست. باور کنید پدر و مادرتان جز همین رفتار خوب و درست چیزی از شما نمیخواهند. مراقب زبانتان باشید. وقتی با پدر و مادرتان صحبت میکنید، مراقب باشید چه کلماتی میگویید. «لطفا» و «متشکرم» کلمات قدرتمندی هستند. استفاده از این کلمات در مکالماتتان نشاندهنده قدردانی و سپاسگزاری شماست.
۳. با پدر و مادرتان وقت بگذرانید
در برههای از زندگی (مخصوصا دوران نوجوانی) ترجیح میدهید کاری غیر از وقتگذراندن با پدر و مادرتان انجام دهید و پدر و مادرتان این را میدانند و میپذیرند. اما آیا میدانید وقتگذراندن با آنها برای حتی چند دقیقه کوتاه چقدر خوشحالشان میکند؟ آنها را در اولویت قرار بدهید و هرازگاهی وقتتان را با آنها بگذرانید. به کارهایی که والدینتان در اوقات فراغتشان انجام میدهند توجه کنید و به آنها علاقه نشان بدهید. همین کارهای بهظاهر کوچک نشاندهنده احترام به مادر و پدر هستند.
۴. به پدر و مادرتان محبت کنید
وقتی بزرگتر میشویم، معمولا فراموش میکنیم عزیزانمان را بغل کنیم و آنها را ببوسیم. هرازگاهی پدر و مادرتان را در آغوش بگیرید و آنها را ببوسید. این کار اثرات شگفتانگیزی بر روحیه شما و پدر و مادرتان دارد. بعضی وقتها ناگهانی و بیدلیل به آنها بگویید که دوستشان دارید، نه فقط زمانی که ازشان چیزی میخواهید.
بهبود ارتباط با والدین
۱. حاضرجوابی نکنید
حاضرجوابی یعنی پاسخ غیرمحترمانه به والدین با فریادزدن، فحشدادن، چشموابروآمدن یا حتی کنایهزدن. با یادگیری مهار واکنشهایتان میتوانید به والدین نشان بدهید به قدرتشان احترام میگذارید. این توصیهها کمکتان میکنند بهتر عمل کنید:
- ابتدا مشکل را تشخیص بدهید. اگر به مشکل پی بردهاید و میخواهید آن را تغییر بدهید، بزرگترین قدم را برداشتهاید.
- از پدر و مادرتان عذرخواهی کنید. پیش والدینتان اعتراف کنید که به آنها بیاحترامی کردهاید و از آنها بخواهید برای تغییر رفتارتان کمکتان کنند.
- دفعه بعد که وسوسه شدید با حرف یا رفتارتان به پدر و مادرتان بیاحترامی کنید، چند ثانیه مکث کنید و قبل از اینکه فقط از سر احساسات حرف بزنید، کمی فکر کنید.
۲. مراقب زبان بدنتان باشید
نحوه بیان ما بیشتر تعیینکننده نوع رابطه است تا آنچه میگوییم. منظور از نحوه بیان، لحن، ارتباط چشمی و نحوه حرکت است. نشانههای غیرکلامی بیانگر میزان احترام و درک شما هستند.
- دستبهسینه نایستید: دستبهسینه ایستادن نشاندهنده حالت دفاعی است و حس خوبی برای برقراری ارتباط به طرف مقابل نمیدهد.
- مراقب لحنتان باشید: از طعنهزدن یا بالابردن تن صدایتان خودداری کنید. در عوض سعی کنید آرام و حسابشده صحبت کنید.
- ارتباط چشمی برقرار کنید: اینطوری نشان میدهید صادق و علاقهمند به شنیدن حرفهای والدینتان هستید.
۳. گذشته را مرور نکنید
هنگام بحثکردن ممکن است از موضوع اصلی منحرف شوید و درباره هر چیزی که باعث عصبانیت یا استرس شما میشود صحبت کنید. سعی کنید روی اصل بحث متمرکز بمانید تا بتوانید مشکلاتتان را یکییکی حل کنید.
قبل از شروع مکالمه، مشکلات حلنشده را بررسی کنید. اگر خشم یا دردی را مدام به دوش بکشید، ممکن است مانع برقراری ارتباط مؤثر شوند.
در ابتدای مکالمه، با والدینتان توافق کنید که هر بار فقط روی یک موضوع تمرکز کنید. اگر هر یک از شما از موضوع اصلی منحرف شد، مؤدبانه به یکدیگر یادآوری کنید که نباید از موضوع اصلی منحرف شوید.
۴. سازگار باشید
همیشه حق با والدین نیست، اما این دلیل نمیشود که برای اثبات درستی حرفتان بهشان بیاحترامی کنید. بهجای اینکه با والدینتان دادوبیداد کنید، با آرامش و منطق آنها را تشویق کنید که دیدگاه شما را هم در نظر بگیرند.
زمان مناسبی را برای صحبتکردن انتخاب کنید، زمانی که والدینتان سرشان شلوغ نباشد یا استرس نداشته باشند و بنشینند و با آرامش استدلال خود را مطرح کنند.
از جملات «من» برای بیان نظرتان بدون حالت تدافعی استفاده کنید. مثلا بهجای گفتن «تو هیچوقت به حرفم گوش نمیکنی»، میتوانید بگویید: «من احساس میکنم نظرم برای کسی اهمیت ندارد و دوست دارم به نظرم بیشتر توجه شود.»
۵. صادقانه گفتوگو کنید
اجازه بدهید پدر و مادرتان وارد دنیای شما شوند. درباره مدرسه، شغل، علاقه یا هر چیز جالبی که ممکن است قبلا با آنها صحبت نکرده باشید، با آنها حرف بزنید. هرگونه نگرانی یا ترس را با والدینتان در میان بگذارید، زیرا احتمالا قبلا موقعیتی مشابه را از سر گذراندهاند. با بیان صادقانه این مسائل نشان میدهید که هم به آنها اعتماد دارید و هم به نظرشان اهمیت میدهید. از ابراز احساسات نترسید. نشاندادن ترس، خشم، شادی یا هر احساس دیگری به والدینتان خوب است.
مرزگذاری محترمانه
مرزگذاری محترمانه به دلایل مختلفی مهم است از جمله:
- جلوی نارضایتی از والدین را میگیرد؛
- تعاملات سالم و لذتبخش را ترویج میکند؛
- به شما هویتی مستقل میدهد.
۱. صریح و روراست باشید
قبل از اینکه سراغ والدینتان بروید، ابتدا از خودتان بپرسید چه چیزی آزارتان میدهد و دلیلش را پیدا کنید. تشخیص اینکه رفتار آنها چه احساسی به شما میدهد به شما کمک میکند چیزهایی را از آنها بخواهید که احساس اطمینان و امنیت بیشتری بهتان میدهند.
صریحبودن بهمعنی بیان دقیق نیازهایتان بدون عذرخواهی است. درخواست شما باید عینی و منسجم باشد.
۲. قاطع و دلسوز باشید
قاطعبودن یعنی بیان احساسات و نیازهایتان بدون تلاش برای آسیبرساندن به طرف مقابل که شامل حفظ ارتباط چشمی، حفظ آرامش، گوش دادن فعال به طرف مقابل، توجه به لحن و حالت بدن میشود. در عین حال، دلسوزبودن هم مهم است. تمرین شفقت به ما کمک میکند کمی مهربانتر باشیم و از حالت تدافعی بیرون بیاییم.
۳. قدردانیتان را نشان بدهید
زمانی که در پی مرزگذاری محترمانه هستید، قدردانی هم مهم است. مثلا اگر پدر و مادری دارید که دائما در روابط شما دخالت میکنند، میتوانید بگویید ارزش توجهشان را میدانید و متوجهید که بهترینها را برای شما میخواهند، اما میخواهید خودتان تصمیم بگیرید.
۴. احساس گناه نداشته باشید
تعیین حدومرزهای رابطه با والدین ممکن است سبب احساساتی مانند شک، ترس و احساس گناه برای شما شود. احساس گناه میتواند نشاندهنده این باشد که احساس میکنیم کار اشتباهی انجام میدهیم، در حالی که مرزگذاری در ارتباط با والدین واقعا اشتباه نیست.
به خودتان یادآوری کنید که چرا این محدودیتها را تعیین میکنید و اعتباربخشی به خودتان را قبل و بعد از مکالمه با والدینتان و در حین آن تمرین کنید.
شما بگویید
بهنظر شما احترام به پدر و مادر چقدر مهم است؟ خودتان احترام والدینتان را نگه میدارید؟ چه توصیه یا پیشنهادی در این زمینه دارید؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
حق با کدام طرف است؟
جواب چنین سوالاتی را در این مجموعه بیابید.
خیلی مطلب عالی بود ، هیچی دردناک تر از این نیست که رابطه ی پدر دختری درگیر جنگ اعصاب شه
از مادر و پدرم متنفرم! نه پول توجیبی دارم نه چیزی و اینکه هیچ چیز بدتر از حجاب زوری نیست هیچی بدتر از این نیست که میگن باید چادر سرت کنی هم از اونا متنفرم هم از چادر!
ولی چون کارم پیششون گیره و اگه باب میلشون نباشم نمیذارن باشگاه برم یا کلاس زبان و موسیقی و این حرفا تصمیم گرفتم با احترام و مهربانی باهاشون رفتار کنم ولی همیشه از ته قلب ازشون متنفرم و همه این رفتارام هم مصنوعیه، دو نفر مارو به زور میارن تو این دنیا بعد تازه ازمون طلبکار هم هستن…!
سلام بر شما خواهر گرامی و هر کسی که این مطلب را میمیبند، باید عرض شود که هر چقدر که ما فکر (*فکر*)کنیم که پدر و مادرمون بدن که اشتباهه ولی باز مارو دوست دارن ، کافیه خودت را با کسایی مقایسه کنید که حتی پدر و مادری ندارن که غر بزنه برن کلاس زبان و باشگاه و اینا ، کافیه زیر دست خودتو ببینی ، پدر و مادر از دوست زبون باز بد از معتادا و ولگردای خیابونی از کسایی که ….بدتر نیستن، نگرش باید نسبت به این مواضع وخداشناسی باید تغییر پیدا کنه ، جسم تو در رحم مادرت خلق شده ولی کسی دیگه روحتون خلق و به این دنیا آورده، و خیلی چیزها … باور کنید ما بر اساس کمبود هایی که در درونمون ذاریم فقط رفتار میکنم ، میتونیم خوب و مهربون باشیم و آرامش داشته باشیم و بدون رضای پدر و مادر نمیشه؟! اونا جز ما کسب رو ندارن ، چی میشه اونی باشیم که خدا و پدر ومادران بخان ، خودت رو بشناس ،هستی رو بشناس ، خدا رو بشناس ، مطمئنا بع آرامش خواهی رسید …
الله حافظ تون
چرا هیچوقت درکم نمی کنند من ۱۶ سالمه وموهام سفید شده احساس می کنم اونا از من متنفرم چرا منو بدنیا آرام حالم ازشون بهم می خوره حتی افسردگی گرفتن اون ها هم می فهمن ولی هیچ تغییری تو رفتارشون نمیبینم هر چقدر هم من تلاش کنم اگه اونا تلاش نکنن هیچ فایده ای ندارد من خیلی بدبختم هیچ کس منو دوست نداره من یه زباله بدرد نخور بی عرضه هستم چرا انقدر سخته که دختر خوبی باشم
سلام یه چیزی برام خیلی عجیبه این که تو ۱۶ سالته اما تمام حرفایی که زدی یو من وقتی ۱۱ سالم بود میزدم