بیانیه ماموریت و چشم انداز و نحوه تبیین آن برای سازمان
فرض کنید که هر روز با اهداف فراوان و عزمی راسخ به سر کار میروید. به شدت به ارزشهای سازمانتان باور دارید و با اشتیاق زیاد، خود را به مأموریت آن متعهد کردهاید. از آنجا که از فایدهی سازمانتان برای دنیا باخبر هستید، به کاری که انجام میدهید عشق میورزید. از اینکه به دفتر کارتان میآیید خوشحالید و با دل و جان کار میکنید، چرا که میدانید کارتان بسیار ارزشمند است. اگر سازمانها بیانیه ماموریت و چشم انداز روشن، متقاعدکننده و ارزشمند داشته باشند، کارکنان واقعا میتوانند تهییج شوند. میتوان این موارد را در بیانیهی مأموریتهایی که به درستی و با دقت فراوان تنظیم شدهاند، به وضوح نشان داد.
زمانی که بیانیهها به روشنی و با نیت مشخص بیان شوند و بتوانند با همهی افراد درون سازمان ارتباط مؤثر برقرار کنند، میتوانند به شدت تهییج کننده باشند. همچنین این بیانیهها هدف سازمانتان را برای مشتریها، تأمینکنندهها و رسانههایی که میتوانند بر روی افراد تأثیر بگذارند، بیان میکنند.
در این مقاله بررسی میکنیم که چگونه میتوانید بیانیههای تهییج کننده ایجاد کنید.
شرح بیانیه ماموریت و چشم انداز
این بیانیهها کلماتی هستند که رهبران برای توضیح هدف و جهت حرکت یک سازمان از آنها استفاده میکنند. زمانی که به شکلی روشن و مختصر بیان شوند، میتوانند تیم یا کل سازمانتان را با ارائهی چشماندازی الهامبخش از آینده، تهییج کنند.
هدف
این دو بیانیه کارهای مجزایی انجام میدهند.
بیانیههای مأموریت، قصد و اهداف اولیهی سازمان را تعریف میکنند. این بیانیهها با جملههایی که در زمان حال بیان میشوند نوشته شدهاند و توضیح میدهند که چرا شما به عنوان بخشی از کسبوکار، چه به صورت عضوی از سازمان و چه به صورت افرادی در بیرون از آن وجود دارید. بهتر است بیانیههای مأموریت کوتاه، روشن و قدرتمند باشند.
بیانیهی چشمانداز نیز هدف سازمان شما را توضیح میدهند اما بر مقاصد و آرزوهای سازمان تمرکز میکند. این بیانیهها به این منظور طراحی شدهاند که ارتقاءدهنده و الهامبخش باشند. آنها همچنین وابسته به زمان نیستند: حتی اگر سازمان استراتژیاش را تغییر بدهد، چشمانداز معمولا ثابت باقی میماند.
کاربرد
معمولا افراد این بیانیهها را برای سازمان یا بخشی از سازمان یا تیم مینویسند. همچنین میتوانید بیانیههایی برای تعریف اهداف پروژههای طولانیمدت یا طرحهای ابتکاری بنویسید.
مثالها
مثالهایی از بیانیه مأموریت سازمان در زیر نشان داده شدهاند:
- شرکت بریستول-میرز اسکویب (Bristol-Myers Squibb) (داروسازی): «کشف، توسعه و به ثمر رساندن داروهای نوآورانه که به بیماران کمک میکنند تا بر بیماریهای خطرناک غلبه کنند.»
- کنکوفلیپس (ConocoPhillips) (گاز/انرژی): «هدف ما قدرتمند کردن تمدن انسانی است.»
- والگرینز (Walgreens) (خرده فروشی دارو): «مورد اعتمادترین و مناسبترین فراهمکنندهی چندمجرایی و مشاور داروهای نوآورانه، سلامتی و ارائهدهندهی راهحلهای درمانی و کالا و خدمات مصرفی درون آمریکا.»
- نایکی (Nike) (ورزشی): «به ارمغان آوردن نوآوری و الهام بخشی برای ورزشکاران در سراسر دنیا.»
- شرکت شیمیایی دو (Dow) (صنایع شیمیایی): «خلق نوآوری بهصورت مشتاقانه برای ذینفعان در برهمکنش، شیمی، زیستشناسی و فیزیک.»
مثالهایی از بیانیههای چشمانداز نیز در زیر نشان داده شدهاند:
- آمازون (Amazon) (خرده فروشی آنلاین): چشمانداز ما این است که مشتری محورترین شرکت در کرهی زمین باشیم تا مشتریان قادر باشند در آن هر چیزی را که میتوان به صورت آنلاین خریداری کرد، با کمترین قیمت پیدا کنند.»
- پپسیکو (PepciCo)(صنایع غذایی): «چشمانداز ما این است که از طریق برنامهها و تمرکز بر فعالیتهای محیطی به جامعه سود برسانیم و متعهد شویم که ارزش سهام را از طریق تبدیل پپسیکو به یک شرکت پایدار، افزایش دهیم.»
- سازمان عفو بینالملل (غیرانتفاعی): «چشمانداز ما جهانی است که در آن همهی افراد، صرف نظر از نژاد، مذهب، قومیت، گرایش یا هویت جنسی، از همهی حقوق بشر که در بیانیهی جهانی حقوق بشر سازمان ملل و دیگر استاندارهای بینالمللی حقوق بشر تصریح شدهاند،، برخوردار باشند.»
- آیکیا (Ikea)(لوازم منزل): «ساخت زندگی بهتر برای افراد بیشتر.»
- انجمن آمریکایی جلوگیری از خشونت علیه حیوانات (ASPCA) (غیرانتفاعی): «چشمانداز ASPCA این است که ایالات متحده، جامعهای مهربان باشد که درآن با حیوانات با احترام و مهربانی رفتار میشود.»
این مثالها موجز، متمرکز و الهامبخش هستند. هر کاری میتوانید انجام دهید تا بیانیهای مختصر داشته باشد. بیانیههای طولانی و بیبرنامه میتوانند نشان دهندهی این باشند که مدیران تصمیمات سخت و ضروری را اتخاذ نکردهاند.
چگونه یک بیانیهی مأموریت ایجاد کنیم؟
برای ایجاد بیانیهی مأموریتتان، از گامهای زیر پیروی کنید.
گام ۱: ایدهی برندهی خود را ایجاد کنید
نخست ایدهی برندهی سازمانتان یا پیشنهاد فروش منحصر به فردتان (USP) را مشخص کنید. این ایده یا رویکردی است که سازمان شما را از رقبایش متمایز میکند و همان دلیلی است که مشتریان به سراغ شما میآیند و شما را بر رقیبانتان ترجیح میدهند.
ایجاد یک ایدهی برنده هدف اصلی استراتژی کسبوکار است و ممکن است لازم باشد تا برای پیدا کردن، شکل دادن، آزمودن و اصلاح آن تلاش زیادی انجام دهید. برای شروع، مقالهی ما را در مورد ماتریس SWOT مطالعه کنید.
گام ۲: اهداف خود را روشن کنید
سپس فهرست کوچکی از مهمترین معیارهای اندازهگیری موفقیت این ایده تهیه کنید.
برای مثال اگر هدف شما ایجاد محصولات نوآورانه در یک صنعت خاص است، چگونه میتوانید بفهمید که به این هدف دست پیدا کردهاید؟ اگر هدف شما پیدا کردن مشتری سودآور در یک ناحیه جغرافیایی است، کدام شاخص کلیدی عملکرد به شما کمک میکنند که بفهمید مشتریانتان واقعا راضی کننده هستند؟
لازم نیست که در اینجا شاخصهای دقیق را مشخص کنید، اما مهم است که ایدهای کلی از اینکه چگونه میتوانید به موفقیت دست پیدا کنید داشته باشید. در این صورت میدانید که چه وقت به آن دست پیدا کردهاید.
ایدهی برنده و معیارهای موفقیتتان را در یک هدف کلی اما قابل اندازهگیری ترکیب کنید. عبارات را اصلاح کنید تا به بیانیهای مختصر که بیان کنندهی ایدهها، معیارها و نتایج مطلوبتان باشد، دست پیدا کنید.
این بیانه را با جملاتی به زمان حال بیان کنید و مطمئن شوید که کوتاه، ساده، روشن و عاری از زبان فنی است. لازم است از زبانی الهامبخش استفاده کنید، اما صفات مختلف را تنها به این خاطر که ایدهی شما را زیباتر میکنند، استفاده نکنید.
مثال اول
فروشگاهی را در نظر بگیرید که محصولات کشاورزی تازه میفروشد و ایدهی برندهی آن «فراهم کردن محصولات کشاورزی تازه» است. خانم مالک فروشگاه دو معیار اصلی برای ارزیابی موفقیتش مشخص کرده است: تازگی محصولات و رضایت مشتری. او بیانیهی مأموریت زیر را ایجاد کرده است که در آن ایدهی برنده و معیارهای موفقیت را با هم ترکیب نموده است.
«با فروش محصولات تازه و با کیفیت که مستقیم از مزرعه به دست مصرفکنندهها میرسند، تبدیل به بهترین فروشگاه در شهر شویم و بیشترین رضایت را برای مشتری فراهم کنیم.»
مثال دوم
حمید به تازگی مدیر یک تیم جدید شده است. تیم روی پروژهای بسیار مهم تمرکز خواهد کرد: ساده و مؤثر کردن پایگاه دادهی داخلی سازمان که در نتیجه موفقیت در آن، کل سیستم میتواند به راحتی و بدون مشکل کار کند.
با در نظر گرفتن این مسئله، حمید بیانیهی مأموریتی ایجاد کرد تا به تیمش کمک کند که هدف پروژه را متوجه شوند:
«هدف تیم ما این است که سیستم مدیریت پایگاه دادهی سازمان در طول ۱۲ ماه بهینه شود. ما سیستم جدیدی توسعه میدهیم که استفاده از آن آسان باشد و خطاهای متداول سیستم را کاهش دهد.»
چگونه یک بیانیهی چشمانداز ایجاد کنیم؟
گام ۱: ارزش انسانی را در کارتان پیدا کنید
نخست مأموریت سازمانتان را مشخص کنید. سپس ارزش انسانی واقعی را در این مأموریت پیدا کنید. برای مثال سازمان شما چگونه زندگی افراد را بهبود میبخشد؟ چگونه جهان را تبدیل به محل بهتری میکنید؟
مقالهی ما با عنوان فرایند MPS توصیههایی دارد که برای فهم عمیقتر معنای کاری که انجام میدهید به شما کمک میکند.
گام ۲: استخراج ارزشها
سپس مشخص کنید که شما، سازمانتان و دیگر ذینفعان، برای چه چیزی در نحوهی انجام مأموریت توسط سازمان، ارزش بیشتری قائل هستید. ارزشهایی را که سازمان شما دارد یا باید داشته باشد، استخراج کنید.
مثالهایی از ارزشهای مربوط عبارتند از امانت، کار گروهی، اصالت، برابری، صداقت، آزادی، خلاقیت، محیط زیست و …
اگر تشخیص ارزشهای سازمانتان کار دشواری است با همکاران و اعضای تیمتان صحبت کنید. فکر میکنید سازمان برای چه ارزشهایی تأسیس شده است؟
گام ۳: ترکیب مأموریت و چشمانداز
مأموریت و چشمانداز را ترکیب کنید و کلماتتان را تا جایی اصلاح کنید که به یک بیانیهی الهامبخش برسید که به افراد درون و بیرون سازمان انرژی بدهد.
این بیانیه باید کلی و بدون زمان باشد و باید توضیح بدهد که چرا افراد درون سازمان کارهایشان را انجام میدهند.
مثال اول
مالک محصولات تازهی مزرعه، چیزی را که خودش و مشتریانش دربارهی مأموریتش ارج مینهمند؛ مشخص کرده است.
چهار ارزشی که بیشترین اهمیت را دارند عبارتند از تازه بودن، سالم بودن، خوشمزه بودن و محلی بودن محصولات. این بیانیهی چشماندازی است که او ایجاد کرده است و با کارمندان، مشتریها و مزارع به اشتراک گذاشته است:
«ما خانوادههای شهرنشین را تشویق میکنیم که با مصرف محصولات تازهتر، خوشمزهتر و مغذیتری که به صورت محلی تهیه شدهاند، زندگی سالم و خوشحالتری داشته باشند. از مزرعهی محلی تا خانهی شما کمتر از ۲۴ ساعت راه است.»
مثال دوم
حمید ارزشهایی را که برای رسیدن به هدف کلیدی بودند، مشخص کرد و به بیانیهی مأموریت تیمش فکر کرد. او ارزشهای مهم بسیاری را تشخیص داد، مانند به چالش کشیدن، قابل اعتماد بودن و کار گروهی. سپس بیاینهاش را که مأموریت و ارزشهای تیمش را ترکیب میکرد به وجود آورد:
«ما مهارتها و تواناییهایمان را به چالش خواهیم کشید و سیستم پایگاه دادهای ایجاد خواهیم کرد که قدرتمند، قابل اعتماد و ابتکاری باشد، به طوری که به همکارانمان اجازه بدهد که با سرعت و بدون نیاز به تلاش زیاد با آن کار بکنند.»
باید اعتراف کنم از پر مغزترین مطالبی که در سه سال اخیر از چطور خوندم بود حسام جان دس خوش
نمونه چشم اندز و ماموریت و اهداف شرکت های بزرگ دنیا