استراتژی تنوعگرایی چگونه ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد؟
تقریبا بهطور روزانه در اخبار میتوان شنید که یک شرکت، شرکت دیگری را خریداری کرده است. برخی از مطرحترین سازمانها (نظیر جنرال الکتریک و زیمنس) مجموعهای از کسبوکارهای متنوع در صنایع مختلف و در بسیاری از کشورها را در اختیار دارند.
برای برخی دیگر، تنوعگرایی به معنی کاهش ریسک است. سرمایهگذاران، سبد سرمایهگذاری خود را متنوع میکنند تا اگر احیانا در یکی از بخشها شکست خوردند، تبدیل به یک فاجعهی مالی برای آنها نشود. یا به عنوان مثالی دیگر، کشاورزان در مزارع خود چند محصول متنوع با زمانهای برداشت مختلف کشت میکنند تا احتمال اینکه اتفاقاتی نظیر تغییرات شدید آب و هوایی، نتیجهی کشت تمام سال آنها را از بین ببرد، کاهش یابد.
شرکتها از تنوع به عنوان یک استراتژی کاهش ریسک استفاده میکنند، چرا که این استراتژی میتواند آسیبپذیری سود شرکت را در مواجهه با تغییرات خاص صنعت، کاهش دهد. به عنوان مثال، وقتی قیمت حاملهای انرژی افزایش پیدا میکند، قیمت بسیاری از محصولات مصرفی نیز افزایش خواهد یافت. اگر کسبوکار اصلی شما مربوط به حمل و نقل باشد شاید بخواهید که یک شرکت فعال در حوزهی نفت و گاز را خریداری کنید و با تأمین بدون واسطهی سوخت، سود مورد نظر خود را تضمین کنید.
در حالی که تنوعگرایی به عنوان یک استراتژی میتواند باعث کاهش ریسک شود، اما در عین حال میتواند ریسکهای جدید قابل ملاحظهای را نیز بهدنبال داشته باشد. چرا که این استراتژی میتواند شرکت را از قابلیتهای کلیدی خود دور کند.
در این مقاله خواهیم دید که تنوعگرایی چیست، انواع مختلف تنوع کدامند و چرا شرکتها و سرمایهگذاران به این استراتژی روی میآورند.
تنوعگرایی چیست؟
تنوعگرایی از یک منظر به معنی کنار هم قرار دادن مجموعهای از سرمایهگذاریها یا واحدهای کسبوکار است به شیوهای که در صورت به مشکل خوردن در یک صنعت، حوزه یا تجربهی کاری، شکستها و خسارتهای کلی کنترل شوند و محدود گردند.
از منظر دیگر، تنوعگرایی به شرکتی اشاره دارد که وارد یک کسبوکار میشود که خارج از حوزهی کسبوکار فعلیاش باشد؛ که به این معنی است که یک شرکت وارد حوزهای میشود که درآن تخصص محدودی دارد. این کار معمولا با ریسک بالایی همراه است و به توجه و احتیاط بالایی نیاز دارد.
چهار نوع اصلی تنوعگرایی عبارتند از:
۱. متنوعسازی همگون
در اینجا، کسب و کار جدید به طور استراتژیک با کسب و کار موجود مرتبط است و شرکت مادر میتواند از فناوری و قابلیتهای موجود خود برای ادارهی کارآمد کسبوکار جدید خود استفاده کند. (پایهی اینگونه متنوعسازی شباهت در تکنولوژیهای مورد استفاده بین محصولات مختلف است.) به عنوان مثال، وقتی شرکت کوکاکولا محصول آب معدنی خود را روانهی بازار کرد، از تنوع همگون استفاده کرد. توجه داشته باشید که حتی اگر در تولید محصول جدید از فناوریهای مرتبط استفاده شود، فعالیتهای بازاریابی محصول جدید نسبت به محصول قبلی میتواند متفاوت باشند.
برای دستیابی به تنوع همگون، میتوان از قابلیتهای عملیاتی نیز استفاده نمود. اگر یک شرکت به عنوان مثال از سیستم توزیع و فروش عالی برخوردار باشد؛ میتواند با تکیه بر مزایای ناشی از این قابلیتها، تولید و عرضهی محصولات جدید را در دستور کار خود قرار بدهد و به دنبال رشد پایدار خود باشد.
۲. متنوعسازی افقی
در این نوع از استراتژی تنوع، کسب و کار جدید محصولات یا خدماتی را ارائه میکند که ارتباطی به محصولات فعلی شرکت مادر ندارند و از نظر تکنولوژی هم متفاوتند، اما پایهی مشتریان آنها مشترک است. در این حالت این دو نوع کسبوکار به عنوان کسبوکارهای موازی در نظر گرفته میشوند.
سوپرمارکتهای بزرگ معمولاً از استراتژی تنوع افقی به شکلی اثر بخش جهت عرضهی محصولات متنوعی علاوه بر مواد غذایی نظیر لوازم خانگی، پوشاک، خدمات بانکی، خدمات ارتباطی و غیره استفاده میکنند. این شرکتها در جذب مشتری بسیار خوب عمل میکنند و سپس محصولات متنوع خود را به آنان عرضه میکنند.
۳. تنوع و یکپارچهسازی عمودی
در این جا، همهی شبکههای کسبوکار (از خرید مواد خام و اولیه گرفته تا فروش محصول نهایی) میتوانند درون شرکت مادر با یکدیگر مرتبط باشند. انواع خاص استراتژیهای تنوع و یکپارچهسازی عمودی، عبارتند از:
تنوع محصول فرعی
شرکت مادر، محصولات فرعی (By-product) خود را به شرکتهای دیگر میفروشد. ماشین آلات مورد استفاده در تولید که مقدار زیادی پلاستیک، فلز و مقوا را به عنوان دور ریز پس میدهند میتوانند وارد چرخهی اسقاط شده و به عنوان محصول فرعی به شرکتهای دیگر فروخته شوند. همچنین پلاستیک، فلزات و مقوای زائدی که از تولید باقی میماند را میتوان به عنوان محصول فرعی به شرکتهایی که خریدار ضایعاتی نظیر ضایعات فلز هستند، فروخت. پس میتوان از طریق محصولات فرعی برای سازمان جریان درآمدی ایجاد کرد.
تنوع پیوسته
کسبوکارها به شیوههای مختلف زنجیرهی عملیاتی خود را دنبال میکنند. فرض کنید که یک شرکت تولیدکنندهی خمیردندان ایدهی جدیدی برای بستهبندی محصول خود داشته باشد. این شرکت متوجه میشود که هیچ تأمین کنندهای نمیتواند دقیقاً آنچه که آنها میخواهند را ارائه کند. پس دست به کار میشود و یک شرکت محصولات پلاستیکی ایجاد میکند و محصولات موردنظرشان برای بستهبندی را خودشان تولید میکنند. برای استفادهی حداکثری از ظرفیت دستگاههای خود، محصولات پلاستیکی دیگری نیز تولید میکنند. از سوی دیگر نیاز آنها برای دسترسی به جریان مواد خام و اولیه، آنها را بر این میدارد که یک شرکت حمل و نقل نیز خریداری کنند. از طرفی دیگر فشار سازمانهای محافظ محیط زیست باعث میشود تا امکانات تحقیقاتی فراهم آورند تا بتوانند نوع جدید از پلاستیک برای بستهبندی خمیر دندان استفاده کنند که ضرر کمتری برای محیط زیست داشته باشد و در نهایت بر روی عملیات بازیافت پلاستیک سرمایه گذاری لازم را انجام میدهند و جالب است که همهی این فعالیتها از تولید خمیردندان شروع میشود!
۴. متنوعسازی ناهمگون
در این نوع از تنوع، کسب و کار جدید کاملا نامرتبط با کسبوکار مادر است و ایجاد یا خرید کسبوکار جدید به قابلیتهای تکنولوژیک یا هر قابلیت دیگری بستگی ندارد. رایجترین دلیل برای استفاده از این استراتژی کاهش ریسک مالی، افزایش سود کلی، دستیابی به سرمایه یا نقدینگی جدید، جذب مشتریان جدید یا بهدست آوردن قدرت بیشتر در بازار سرمایه است.
سلام
با تشکر از مطالب خوب.
منبع این مطلب در از کجاست؟
سلام بر شما
مطالب دورههای آموزشی چطور از منابع معتبر سطح اینترنت گردآوری شدن.