استفادهی مؤثر از سبک در سخنرانی برای ایجاد تأثیرگذاری بیشتر
سبک گفتار شامل ابعاد مختلفی است که بهرهگیری از آنها به اثرگذاری بیشتر سخنرانی کمک میکند. واجآرایی، تشبیه و استعاره، تضاد، تشخیص و اغراق ازجمله این ابعاد هستند. با این ابزار سودمند و اثرگذار آشنا شوید و ببینید چطور میتوانید از آنها در هنگام سخنرانی استفاده کنید.
واجآرایی
واجآرایی (Alliteration) ابزاری سبکشناختی است که در آن حرف بیصدای یکسانی در مجموعهای از واژهها بهکار میرود و این صداهای یکسان میتواند تأثیر خوبی بر قدرت شنیداری مخاطبان شما داشته باشد. درواقع، وقتی از واجهای تکراری و یکسانی در مجموعهای از واژهها یا عبارات بهره میگیرید، از واجآرایی استفاده کردهاید. معمولا در واجآرایی، رشتهای از واژهها را داریم که از واجهای بیصدا یا صداهای هجایی یکسانی در آنها استفاده شده است. اگرچه واجآرایی از نظر فصاحت و بلاغت کمک چندانی نمیکند، بهرهگیری از آن بهدلیل بهکارگیری شکل زیبایی از بیان و زبان، موجب میشود گفتهی شما قانعکنندهتر بهنظر برسد. نمونهای آشنا از این آرایهی ادبی، تکرار صدای «چ» در مصرعِ «سروِ چمان من چرا میل چمن نمیکند» است.
دلیل بهرهگیری از واجآرایی
چنانکه گفتیم، واجآرایی میزان اثربخشیِ بحث و استدلال شما را افزایش نمیدهد؛ ولی موجب میشود گفتارتان زیباتر بهنظر برسد. واجآرایی، به گفتار و سخنرانی شما پیچیدگی بافتی میافزاید و موجب میشود واژههای شما جذابتر شود. وقتی سخنرانی جذابتر باشد، مخاطبان شما نیز با اشتیاق بیشتری به آن توجه میکنند و با دقت بیشتری به گفتههای شما گوش میدهند.
چگونگی بهرهگیری از واجآرایی
وقتی متن سخنرانی خود را مینویسید، کمی از طبع شاعری خود بهره ببرید. درواقع، واجآرایی تکنیکی است که بیشتر در شعر یافت میشود؛ بنابراین، لازم است که برای بهکارگیری خلاقیت در گزینش واژهها و عبارتهای سخنرانی خود وقت بگذارید. بهدنبال جملههایی باشید که اندکی دلربا هستند و با واژهها و عبارتهایی که واجها و صداهای مشابهی دارند، بازی کنید تا گفتارتان درخشانتر و گیراتر شود.
تضاد
تضاد (Antithesis) از راه بازنمایی ایدههای متضاد و دیدگاههایی که در نقطهی مقابل دیدگاه اصلی قرار دارند، موجب میشود سخنرانی شما حالتی ادبی پیدا کند. درواقع، تضاد گزارهای معکوس است که به تقابلی مستقیم با گزارهی اصلی اشاره میکند. تضاد روشی است برای بیان تقابل از راه بهرهگیری از عناصری که در نقطهی مقابل یکدیگر قرار دارند. برای نمونه، روشنی نقطهی مقابل تاریکی، بهشت نقطهی مقابل جهنم و به گفتهی بعضیها نیز گربه نقطهی مقابل سگ است. بهعلاوه، تضاد راهی برای توصیف ایدهها یا موضوعاتی است که در تقابل با یکدیگر هستند؛ مثلا نسلکشی نقطهی مقابل صلح جهانی است.
دلیل بهرهگیری از تضاد
تقابل، روش ادبی بسیار خوبی برای نمایش مفهوم موردنظر بهصورت کامل است. با توضیح مفهوم، ایده یا استدلالی با استفاده از نقطهی مقابل آن، درکی ۳۶۰ درجهای از نکتهی موردنظر خود به مخاطبان میدهید. با بهرهگیری از نقطهی مقابل چیزی که درمورد آن صحبت میکنید، تعریفی را که برای آن ارائه میدهید، تقویت میکنید. ارائهی چیزهای متضاد و دیدگاههای مخالف به مخاطبان کمک میکند که بهتر بتوانند مفهوم موردنظر را درک کنند و اگر هم به درک بهتری از آن نرسند، میتوانید توضیحات بیشتری به آنها بدهید. تضاد روش بسیار خوبی است که بهکمک آن میتوانید ایده یا استدلال خود را برای مخاطبان بهتصویر بکشید.
چگونگی بهرهگیری از تضاد
تضاد روش بسیار خوبی برای اثبات استدلال یا ایدهی شما از راه نشاندادن نقطهی مقابل آن به مخاطبان است. پس از آن، میتوانید استدلال خود را بهشکلی ادامه دهید که نکاتی که در زمان توضیحدادن متضاد نکتهی اصلی به آنها نپرداختهاید، بهطور کامل برای مخاطب روشن شوند. اگر بهراحتی نمیتوانید تصمیم بگیرید که چگونه میتوانید بهطور مؤثر از تضاد بهره بگیرید، به نکتهی اصلی موردنظر در سخنرانی خود فکر کنید و از خود بپرسید نقطهی مقابل آن چیست. سپس از نقطهی مقابلِ نکتهی اصلی خود بهصورت تختهشیرجهای برای شیرجهزدن و تابخوردن با بهرهگیری از نکات متضاد و ایجاد بافتی ادبی در سخنرانی استفاده کنید.
اغراق
اغراق (Hyperbole) به معنی بهرهگیری از مبالغه برای رساندن و فهماندن نکتهی موردنظر به مخاطبانتان است. گاهی میتوان عبارتهای مبالغهآمیز را از راه واژههایی مانند «بیشترین»، «بهترین» یا «بدترین» شناسایی کرد؛ ولی همیشه هم شناسایی اغراق به این سادگی نیست. پرسشی که باید پس از شنیدن عبارتی اغراقآمیز از خود بپرسید، این است که آیا آن عبارت واقعا درست است. آرایهی اغراق تلاش میکند که شما آن را باور کنید و همین مسئله نیز اغراق را به آرایهای مؤثر و سودمند تبدیل کرده است.
دلیل بهرهگیری از اغراق
درست است که باید تا جای ممکن از تعمیم و کلیتبخشیدن در سخنرانی خود بپرهیزید؛ ولی بهرهگیری از اغراق مزایایی دارد. از اغراق نیز مانند هر شکل توصیفی دیگری در زبان، میتوانید برای ارائهی تصویری روشنتر به مخاطبان خود استفاده کنید. اغراق، شکلی از متقاعدسازی است و موجب میشود نکته و استدلال خود را به مخاطب بقبولانید. بهرهگیری از اغراق یا مبالغه موجب میشود سخنرانی شما بسیار متقاعدکنندهتر و پذیرفتنیتر شود.
چگونگی بهرهگیری از اغراق
مانند هر آرایهی ادبی دیگری، از اغراق نیز باید هوشمندانه بهره بگیرید. نباید در بهکارگیری اغراق در سخنرانی خود زیادهروی کنید تا جایی که مخاطب حس کند که استدلال و بحث شما هیچ پایه و اساسی ندارد. شما باید بهصورتی از این آرایهی ادبی استفاده کنید که موجب شود ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کنید و نکتهی موردنظر خود را بهسادگی و به شیوهای روشنتر و گیراتر به مخاطبان انتقال دهید. برای نمونه، اگر درمورد رهبران جهان صحبت میکنید، میتوانید بگویید: «آنها بار جهان را بر شانههای خود حمل میکنند» به جای اینکه صرفا بگویید: «رهبران جهان کارهای مهمی باید انجام دهند».
نامآوا
نامآوا (Onomatopoeia) آرایهای ادبی است که صداها را با استفاده از واژهها نشان میدهد و میتوان از آن برای جلب توجه بیشتر مخاطبان به سخنرانی خود بهره گرفت. درواقع، نامآوا واژهای است که براساس صدایی ساخته شده است که از جسم موردنظر شنیده میشود؛ برای نمونه، شُرشُرِ باران یا خِشخِش برگها. نامآوا صدایی را که از جسم شنیده میشود، در واژهای که برای آن بهکار میرود نشان میدهد. بسیاری از نامآواها به بخشی از زبان روزمرهی ما تبدیل شدهاند و بیشتر اوقات حتی متوجه نمیشویم که از نامآوا استفاده کردهایم.
دلیل بهرهگیری از نامآوا
نامآوا آرایهی ادبی بسیار مؤثر و جذابی است که میتوانید از آن در سخنرانی خود بهره بگیرید. ازآنجاکه این واژهها نمایهای از صداها بهشمار میروند، با سایر واژهها متفاوت هستند و اگر از آنها بهدرستی بهره بگیرید، تأثیر زیادی بر جلب توجه مخاطب دارند. حتی برخی از نامآواها، بخشی از نقلقولها و گفتههای رایج هستند و بهکارگیری آنها موجب میشود سخنرانی شما ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند. برای نمونه:
• جیکجیک مستونت بود، فکر زمستونت بود؟
• مَه فِشانَد نور و سگ عوعو کند/ هر کسی بر طینَت خود میتند (مولوی)
• آب صدای شرشر خودش را نمیشنود.
چگونگی بهرهگیری از نامآوا
نکتهی مهم در بهکارگیری نامآوا این است که بهاندازه از آن استفاده کنیم. ازآنجا که نامآواها با واژههای دیگر متفاوت هستند، نباید بهحدی از آنها استفاده کنید که موجب شود گوشدادن به سخنرانی شما برای مخاطبان دشوار شود. از نامآوا زمانی بهره بگیرید که باید نکتهای جسورانه یا بهیادماندنی را به مخاطبان خود انتقال دهید و برای این کار به شکلی از تأکید کلامی نیاز دارید. نامآوا نیز مانند سایر سبکهای زبانِ توصیفی به شما کمک میکند که در ذهن مخاطبان خود، تصویری دیداری و شنیداری ترسیم کنید.
تشخیص
تشخیص (Personification) یعنی صحبتکردن بهجای شخص یا چیز دیگری یا نسبتدادن ویژگیهای انسانی به اشیا، حیوانات یا ایدهها. تشخیص، آرایهای ادبی است که در آن گوینده به جای فردی دیگر یا یک شیء سخن میگوید. تشخیص به نسبتدادنِ ویژگیها و خصوصیات انسانی به حیوانات، اشیای بیجان یا ایدههای انتزاعی نیز اشاره دارد. در ادبیات فارسی، نمونههای فراوانی از تشخیص وجود دارد؛ مانندِ «اشک طرف دیده را گردید و رفت/ اوفتاد آهسته و غلتید و رفت… قاصد معشوق بود از کوی عشق/ چهرهی عشاق را بوسید و رفت» در شعر «سفر اشک» پروین اعتصامی یا «گاه تنهايي، صورتش را به پسِ پنجره مي چسبانيد» در شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری.
دلیل بهرهگیری از تشخیص
آرایهی تشخیص، افزون بر اینکه شکلی ادبی و زیبا از سخنگفتن است، موجب میشود که نکتهی موردنظر خود را بهصورتی روشنتر به مخاطب نشان دهید. تشخیص، شیوهای است برای قصهگویی در متن سخنرانی از راهِ شخصیتبخشیدن به ایدهها و اندیشههای پیچیده و انتزاعی. شاید مخاطبان موضوعی پیچیده را که به آن ویژگیها و صفات انسانی دادهاید، بهتر درک کنند.
چگونگی بهرهگیری از تشخیص
برای بهرهگیری از آرایهی تشخیص در سخنرانی ۲ روش وجود دارد: ۱) سخنگفتن به جای فردی دیگر برای رساندن پیام موردنظر یا ۲) شخصیتبخشیدن به شیئی بیجان، حیوان یا اندیشهای انتزاعی. در حالت نخست، وقتی بهجای فرد یا چیز دیگری صحبت میکنید، مخاطبان به چیزی که بهجای آن صحبت میکنید، واکنش نشان میدهند نه به خود شما. این کار برای منحرفکردنِ واکنشهای منفی موجود نسبت به آنچه میگویید، سودمند است و ازآنجاکه شما سخنانتان را بهعنوان فرد دیگری میگویید، احتمال کمتری وجود دارد که مخاطبان شما را بهدلیل گفتههایتان سرزنش کنند. نمونهای از صحبتکردن بهجای فردی دیگر، زمانی بود که آبراهام لینکلن، در گفتوگویی ساختگی میان جمهوریخواهان و جنوبیها، در نقش سخنگوی حزب جمهوریخواه سخنرانی کرد.
در حالت دوم، نسبتدادنِ ویژگیهای انسانی به یک شیء یا ایده نیز موجب منحرفشدن احساسات منفی میشود و همزمان، قدرت واژهها و ایدههای شما را افزایش میدهد. برای نمونه، میتوان به کنوانسیون ملی جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۲ اشاره کرد که در آن کلینت ایستوود (بازیگر) در سخنرانی خود بهطور فیزیکی، یک صندلی خالی را بهجای باراک اوباما خطاب قرار داد و بهصورتی با آن صحبت کرد که گویی واقعا باراک اوباما روی آن نشسته است.
تکرار و سجع
تکرار و سجع به افزایش وضوح و تأثیرگذاری چشمگیر سخنرانی شما کمک میکند. وقتی ایدهها و موضوعات همانندی را در سخنرانی خود تکرار میکنید، از تکرار بهعنوان ابزاری ادبی بهره میگیرید. بههمینترتیب، سجع نیز بهکارگیری واژههایی هموزن و همقافیه در متن است که در آن از ساختارهای همانند یا معادل یکدیگر در عبارتهای متناظر، برای بیان و تقویت احساسات استفاده میشود. چیزی که بعدتر به بهرهگیری از احساسات مخاطبان کمک میکند.
دلیل بهرهگیری از تکرار و سجع
سجع ترفندی بسیار مؤثر برای ایجاد ساختار، نظم و تعادل در سخنرانی شماست که موجب روشنترشدن بحث و استدلال شما نیز میشود. تکرار نیز کمک میکند که بر نکتهی موردنظر خود تأکید کنید. معمولا مخاطبان چیزی را که تکرار شده است بهتر بهخاطر میسپارند. سجع نیز همینگونه عمل میکند؛ ولی در آن از تکرار طوطیوار واژهها و ایدهها خبری نیست و درعوض، از نمونههای مشابه واژهها استفاده میشود.
چگونگی بهرهگیری از تکرار و سجع
تکرار خوب است؛ البته درصورتی که به مقدار کمی بهکار رود. نباید چیزی را آنقدر تکرار کنید که مانند صفحهی گرامافون شکستهای بهنظر بیایید. از تکرار تنها در بیاناتی بهره بگیرید که میخواهید بیش از همه در یاد مخاطب بماند و تأثیرگذار باشد. عبارات و واژههای تکرارشده را نیز در بخشهای گوناگونی از سخنرانی خود قرار دهید. البته میتوانید از این عبارات و واژهها در نزدیکی یکدیگر نیز بهره بگیرید تا تأثیر چشمگیری بر مخاطب بگذارید. براینمونه، وینستون چرچیل در یکی از سخنرانیهای خود میگوید:
«درست است که بخش بزرگی از اروپا و بسیاری از کشورهای قدیمی و شناختهشده سقوط کردهاند یا ممکن است که به چنگ گشتاپو و دستگاههای نفرتانگیز حکومت نازی بیفتند و سقوط کنند؛ ولی ما تسلیم نخواهیم شد. ما تا پایان ادامه خواهیم داد؛ ما در فرانسه مبارزه خواهیم کرد؛ ما در دریاها و اقیانوسها مبارزه خواهیم کرد؛ ما با اعتمادی فزاینده و نیرویی فزاینده در هوا مبارزه خواهیم کرد؛ ما از جزیرهی خود دفاع خواهیم کرد؛ هزینهی آن هرچهکه باشد. ما در سواحل مبارزه خواهیم کرد؛ ما در فرودگاهها مبارزه خواهیم کرد؛ ما در مزارع و در خیابانها مبارزه خواهیم کرد؛ ما در تپهها مبارزه خواهیم کرد؛ ما هرگز تسلیم نخواهیم شد.»
سجع روشی بسیار مؤثر است که در آن واژهها و عبارات تکرار نمیشوند؛ بلکه برای بیان اندیشه و ایدهی موردنظر از متنی آهنگین و زیبا استفاده میشود. برای نمونه:
بگذاریم که سینهها از کینهها پاک شود. بگذاریم که اسلام با چهرهی رحمانیاش، ایران با چهرهی عقلانیاش، انقلاب با چهرهی انسانیاش و نظام با چهرهی عاطفیاش همچنان حماسه بیافرینند.
– حسن روحانی
تشبیه و استعاره
تشبیه و استعاره، روشهایی خلاقانه برای قیاس ایدهها در سخنرانی شما بهشمار میروند. درواقع، تشبیه و استعاره شکلهایی از زبانِ توصیفی هستند که برای مقایسه بهکار میروند. در تشبیه برای مقایسه از واژههایی همچون «مانند» یا «مثل» بهره میگیریم؛ ولی در استعاره، این قبیل واژهها بهکار نمیرود و مستقیما میگوییم چیزی که موردنظر ماست چگونه است.
دلیل بهرهگیری از تشبیه و استعاره
بهرهگیری از زبان توصیفی بر تنوع و خلاقیت موجود در متن سخنرانی شما میافزاید. تشبیه و استعاره روشهایی هنرمندانه برای مقایسهکردن چیزهای مختلف در سخنرانی هستند و بهکمک آنها میتوانید تصاویری در ذهن مخاطبان خود ترسیم کنید. تشبیه و استعاره روشهایی جذابتر و متقاعدکنندهتر برای توصیف ایدهها هستند و درصورت بهکارگیری این آرایهها، مخاطبان با اشتیاقی بیشتر، به آنچه میگویید گوش میکنند. بهعلاوه، با تشبیهها و استعارههای خلاقانه، میتوانید در سخنرانی خود از گزینههای ادبی جسورانهای بهره بگیرید. این بهویژه در سخنرانی متقاعدکننده سودمند است.
چگونگی بهرهگیری از تشبیه و استعاره
تشبیه و استعاره از دو بخش اصلی تشکیل شدهاند: مُشبّه و مُشبّهبه. مشبه چیزی است که قصد داریم آن را به چیز دیگری تشبیه کنیم. مشبهبه نیز چیزی است که مشبه را به آن تشبیه میکنیم و با آن مقایسه میکنیم. در تشبیه، مشبه و مشبهبه با بهرهگیری از واژههایی از قبیل «مانند»، «مثل»، «همانند» و… به هم ارتباط داده میشوند. در جملهی «دنیا صحنهی نمایشی است و مردان و زنان، صرفا بازیگرانی هستند که از سویی وارد میشوند و از سوی دیگر خارج میشوند» از ویلیام شکسپیر، دنیا (مشبه) به صحنهی نمایش (مشبهبه) تشبیه شده است و افزون بر آن، زنان و مردان (مشبه) نیز به بازیگران این صحنهی نمایش (مشبهبه) تشبیه شدهاند.
در استعاره مشبه حذف میشود و فقط مشبهبه بیان میشود. مثلا در بیت: «بتی دارم که گرد گل زِ سنبل سایبان دارد»، چند استعاره وجود دارد؛ یار به بت، صورت یار به گل و زلف یار نیز به سنبل تشبیه شده است؛ ولی در آن یار، صورت یار و زلف یار (مشبه) حذف شدهاند و فقط به بت، گل و سنبل (مشبهبه) اشاره شده است.