معرفی کتاب کفش باز؛ خاطرات بنیانگذار نایکی
اینکه در مسیر پرپیچوخم کارآفرینی و برندسازی چه میگذرد را تنها کسانی میدانند که دستکم یکبار تجربهٔ این مسیر را دارند. تجربۀ این مسیر با همهٔ دغدغهها و فرازوفرودهایش میتواند پر از سختی و البته جذابیتهای خاص خودش باشد. امروز و در این مطلب، با معرفی کتاب کفش باز قصد داریم شما را با مسیری که برند نایکی را به یکی از معروفترین برندهای لوازم ورزشی تبدیل کرد و البته سرگذشت بنیانگذار آن «فیل نایت» آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
شناسنامه کتاب
- عنوان: کفشباز؛ خاطرات بنیانگذار نایکی
- نویسنده: فیل نایت
- تعداد صفحات: ۳۲۸
خرید کتاب کفش باز از دیجیکالا
درباره کتاب
مطالعه زندگینامه و مسیر موفقیت افراد بزرگ همیشه طرفداران خاص خودش را داشته و دارد. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که تصورتان از دیدن عنوان خاطرات بنیانگذار نایکی، یک کتاب خاطرۀ طولانی و شاید حوصلهسربر است باید گفت در این مورد سخت در اشتباهید؛ چراکه کفشباز جدا از مطالب آموزندهاش بهشکل بسیار جالبی از زبان اولشخص روایت میشود؛ یعنی خاطرات از زبان خود فیل نایت بیان میشود. به همین سبب، لحن صمیمانه و گاه شوخطبعانۀ او اجازه نمیدهد کتاب بهسوی یکنواختی برود.
بهعلاوه، آنچه جذابیت کتاب را دوچندان کرده، شروع زیبا و تأثیرگذار آن است: «قبل از دیگران، قبل از پرندهها و قبل از خورشید از خواب بیدار شدم […] غرولندکنان اولین گامهای بیاراده را در آن جادۀ سرد به درون مه برداشتم. چرا شروعکردن همیشه سخت است؟»
ساختار کتاب
مطالب کتاب در دو بخش اصلی دستهبندی شدهاند. سرفصلهای هربخش بهصورت یک سال میلادی مشخص شدهاند: بخش اول شامل سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵ است و بخش دوم را سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ تشکیل میدهد. ۱۹۶۲ سالی است که فیل نایت اولین قدمها را در راستای ایدۀ اولیهاش برمیدارد و به سفر دور دنیا میرود.
او گاهی با جزئیات تمام از رویدادها، مکانها و افراد سخن میگوید و گاهی هم خیلی کلی به آنها میپردازد. اینکه داستان از زبان خود جناب نایت روایت میشود، به باورپذیری و تأثیرگذاری مطالب افزوده است.
از دیگر ویژگیهای مثبت و جذاب کتاب که از همان ابتدا هم خود را نشان میدهد، وجود جملات قصار و الهامبخش آن است. این جملات برای هرکسی با هر هدف بزرگی میتواند مفید و آموزنده باشد.
جالب است بدانید این کتاب عنوان بهترین کتاب مدیریتی سال ۲۰۱۶ از سوی آمازون را کسب کرد؛ همچنین بهترین کتاب سال ۲۰۱۶ به انتخاب بیل گیتس و وارن بافت بوده است.
در آن صبح سال ۱۹۶۲ به خودم گفتم: بگذار همه بگویند ایدهات ابلهانه است، تو ادامه بده. نایست. حتی به ایستادن فکر هم نکن تا اینکه به آنجا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که «آنجا» کجاست. هرچه پیش آمد، فقط نایست.
این پند استثنایی، پیشگویانه و ضروری بود که بهطور غیرمنتظرهای موفق شدم به خودم بدهم و از خود بگیرم. نیم قرن بعد از آن روز، اکنون بر این باورم که این بهترین و یا شاید تنها پندی است که میتوانیم و باید به خود و دیگران بدهیم.
بخش سپیدهدم ـ ص۱۶ نسخهٔ الکترونیکی
محتوای کتاب
محوریت خودزندگینامۀ فیل نایت در قالب کتاب کفشباز، چگونگی رسیدن شرکت نایکی به موقعیت و شهرت کنونیاش است. نایت این روند را از همان ابتدا یعنی از زمان شکلگیری ایدهٔ اولیهاش شرح میدهد و بهمرور، لحظهبهلحظهٔ رسیدن این ایده به یک تجارت موفق را برای مخاطبانش روایت میکند. روند پیشرفت نایت شامل همهٔ دشواریهایی میشود که با آنها مواجه شده است: همهٔ شکستها و موفقیتهایش و همهٔ افرادی که در این مسیر در کنار او یا در مقابل او بودهاند.
مهمتر از همه، تحلیلهای شخصی فیل نایت از این موقعیتها و آدمهاست. این تحلیلها جنبۀ آموزندگی کتاب را پربارتر میکند و مخاطب را در جریان گفتوگوهای درونی او (بهعنوان فردی موفق) در موقعیتهای مختلف زندگیاش قرار میدهد.
شرکت نایکی و البته مؤسس آن راه دور و درازی را برای رسیدن به موقعیت کنونی طی کرده است: از دستکمگرفتهشدن و اشتباهات فردی تا نبود سرمایه و انواع موانعی که در یک فضای رقابتی در تجارت ممکن است وجود داشته باشد. همهٔ این موارد درسهای مدیریتی، اقتصادی و روانشناختی زیادی برای مخاطب دارد.
درباره نویسنده
فیل نایت تنها پسر یک خانوادهٔ معمولی در پورتلند بود. این شهر یکی از شهرهای ایالت اورگن در غرب آمریکاست. او تحصیلات خود را در دانشگاه اورگن و استنفورد به پایان رساند. نایت پس از فارغالتحصیلی تصمیم گرفت ایدهای را دنبال کند که مدتها ذهنش را مشغول خود کرده بود.
ایده او خرید کفش از شرکتهایی ژاپنی مانند تایگر و فروش آن در آمریکا بود. این ایده با توجه به اینکه مدت زیادی از جنگ آمریکا و ژاپن نمیگذشت و همچنین اینکه او سرمایهای برای این شروع این کار نداشت بسیار ابلهانه به نظر میرسید. در نهایت، او که نتوانست فکر این ایده را از سر خود بیرون کند، تصمیم گرفت تا دستکم به ژاپن و چند کشور دیگر سفر کند و بعد تصمیم نهاییاش را بگیرد. همین تصمیم آغازی تازه برای او بود.
امروزه او یکی از ثروتمندترین افراد جهان است.
آیا این کتاب برای شماست؟
این کتاب برای شماست اگر در ابتدای راهاندازی کسبوکار موردعلاقهتان هستید و چالشهای زیادی را پیشِرو دارید. این کتاب حتی برای شمایی که از کار خود دلسرد شدهاید یا فکر میکنید ایدهتان کاملا ابلهانه به نظر میرسد هم میتواند الهامبخش و مفید باشد.
بخشهایی از کتاب
من برای این ساخته نشده بودم که مرتبا دست رد به سینهام بخورد. این را از سال اول دبیرستان میدانستم که از تیم بیسبال خط خوردم. در نگاه کلی شکست کوچکی بود؛ اما تأثیر خیلی بدی روی من گذاشت. اولین بار بود میفهمیدم در دنیا همه ما را دوست نخواهند داشت یا نخواهند پذیرفت و اینکه غالبا درست در لحظهای ما را کنار میگذارند که بیشتر از همیشه نیازمند پذیرشیم.
مردم بهطور غیرارادی این تصور را دارند که رقابت همیشه چیز مطلوبی است و همیشه موجب میشود که بهترین ویژگیهای انسانها امکان بروز پیدا کنند؛ اما این مطلب تنها هنگامی حقیقت دارد که مردم بتوانند رقابت را فراموش کنند.
از مسابقات دو فهمیده بودم که هنر رقابت یعنی هنر فراموشکردن. باید محدودیتهایت را فراموش کنی. باید تردیدها، دردها و گذشتهات را از یاد ببری. باید آن صدای درونیات را که جیغ میزند و التماس میکند که: «نه، دیگه یه قدم هم برنمیدارم!» از سر خود بیرون کنی و هنگامی که نمیتوانی از سر بیرونش کنی، باید با آن وارد گفتوگو شوی. به تمام آن مسابقاتی فکر کردم که ذهنم چیزی میخواست و بدنم چیز دیگری. تمام آن دورههایی که ناگزیر بودم که به بدنم بگویم: «آره، به نکات خیلی خوبی اشاره کردی، اما بذار در هر صورت به مسیرمون ادامه بدیم… .» (ص۱۵۶ نسخه الکترونیکی)