غلبه بر تنهایی با ۱۰ راهکاری که زندگی را زیباتر میکند
بهتر است از همین اول کار بین تنهابودن با احساس تنهایی فرق بگذاریم. تنهابودن یعنی ساعتی را بدون اینکه کسی دوروبرمان باشد، در خلوت خودمان وقت بگذرانیم که البته هیچ اشکالی هم ندارد، زیرا همهی ما گاهی اوقات بنابه دلایل مختلفی نیاز داریم که تنها باشیم تا مثلا راحتتر استراحت کنیم یا بهتر تصمیم گیری کنیم. اما احساس تنهایی قضیهی دیگری است. در حالت عادی، وقتی تنها هستیم، لزوما احساس تنهایی نمیکنیم. این درحالی است که بسیاری از مردم حتی وقتی دوروبرشان شلوغپلوغ است، بهطرز عجیبی احساس تنهایی میکنند. احساس تنهایی درواقع زنگ خطری است که از گیروگرفتاری در ارتباطات اجتماعی خبر میدهد. در ادامه با ما همراه باشید تا درمورد راهکارهای غلبه بر تنهایی بیشتر صحبت کنیم.
چرا احساس تنهایی میکنیم؟
یکی از علل احساس تنهایی به ذات و طبیعت آدمی برمیگردد. مطالعات نشان داده است که این احساس میتواند وراثتی باشد و از والدین به فرزند بهارث برسد. بررسی دادههای ژنتیکی دوقلوها، خویشاوندان و فرزندخواندگان حاکی از آن است که احساس تنهایی میتواند در ساختار ژنتیکی افراد ریشه داشته باشد، اما همیشه همهی تقصیر به گردن عامل وراثت نیست، چراکه شاید گاهی تحتتأثیر اطرافیانمان به احساس تنهایی دچار شویم. واقعیت این است که احساس تنهایی واگیر دارد. شواهد از این قرار است که اگر دوروبر کسانی را که چندان احساس تنهایی نمیکنند، با کسانی که غالبا به احساس تنهایی دچارند پر کنیم، بیشتر احساس تنهایی خواهند کرد.
چرا باید بهدنبال راههای غلبه بر تنهایی باشیم؟
کاملا طبیعی است که هرازگاهی خودتان را تنها احساس کنید، اما احساس تنهایی مداوم و بیشازحد بههیچوجه طبیعی نیست. در مطالعات مختلفی نشان داده شده که احساس تنهایی مداوم و بیشازحد با مشکلات سلامتی زیر در ارتباط است:
- تنفس سخت؛
- احساس انزوا؛
- مهآلودگی مغزی؛
- استرس؛
- رفتارهای وسواسی.
اما با همهی این اوصاف، احساس تنهایی چیزی نیست که نتوان بر آن غلبه کرد. ۱۰ مورد از آسانترین راهکارهای غلبه بر تنهایی عبارتاند از:
۱. پیادهروی کنید تا جسم و روحتان تازه شود
پیادهروی، اولین راهحل پیشنهادی ما برای غلبه بر تنهایی است. با تأثیر پیاده روی بر مغز چقدر آشنایی دارید؟ در نتایج مطالعات مختلفی ثابت شده است که پیادهروی باعث تقویت سلامت جسمی و روحی میشود. البته که هر نوع ورزشی با فواید جسمی و روحی همراه است، اما شاید بهتر باشد که بگوییم که پیادهروی در این مورد خاص ارجحیت دارد. با پیادهروی میتوانید در کوچه پسکوچههایی قدم بگذارید که معمولا ماشینخور نیستند. وقتی به پیادهروی میروید، حتی اگر مقصد مشخصی ندارید، سعی کنید بهجای مسیرهای تکراری در مسیرهای جدید قدم بزنید. وقتی از کنار خانهها و مغازهها عبور میکنید و در میان رفتوآمد ماشینها و مردم قرار میگیرید، احساس خواهید کرد که شما نیز بخشی از تپشهای شهرتان هستید. چهبسا که در این پیادهرویها مکانهایی را کشف کنید که تابهحال هرگز توجهتان را جلب نکرده بودند!
۲. با کسانی که با آنها علاقهمندیهای مشترک دارید، ارتباط برقرار کنید
هرکسی استعدادها و علاقهمندیهایی دارد (اگر هنوز نمیدانید استعداد شما در چیست، بهتر است هرچه زودتر بهدنبال کشف استعداد خود باشید). با برقراری ارتباط با دیگران خصوصا کسانی که با آنها هماستعداد هستید، نهتنها در غلبه بر تنهایی و یافتن دوستان جدید موفق خواهید شد، بلکه استعدادهایتان نیز شکوفاتر خواهند شد.
در شهرهای کوچک نیز کارگاهها و انجمنهای متفرقهای در زمینههای مختلف مثلا هنر و ادبیات تشکیل میشوند که میتوانید در آنها شرکت کنید. یا مثلا اگر به شطرنج علاقهمند باشید، میتوانید در هیئت شطرنج شهر محل سکونتتان عضو شوید و مهارتهایتان را از طریق بازی با شطرنجبازان دیگر تقویت کنید. یا مثلا میتوانید در رشتههایی که تابهحال امتحانشان نکردهاید، خودتان را محک بزنید. سفالگری، نویسندگی، آشپزی و تنیس فقط چند مورد از هزاران رشتهای هستند که شاید دوست داشته باشید برای مدتی در قالب کلاسهای گروهی امتحانشان کنید. اگر هم هیچ گروه یا کلاسی که در راستای علاقهمندیتان باشد در شهرتان پیدا نکردید، چقدر خوب است که خودتان بانی شوید و کسانی را که با آنها علاقهمندیهای مشترک دارید دورهم جمع کنید.
۳. دوستیهای قدیمی را در خارج از فضای مجازی احیا کنید
در روزگاری زندگی میکنیم که هیچکس از احساس تنهایی مصون نیست و همه بهنوعی در معرض ابتلا به این احساس آزاردهنده قرار داریم. درست است که شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام یا سرویسهای پیامرسان مثل تلگرام و واتساپ موجب سرعت و سهولت ارتباطات شدهاند، اما مشکل اینجاست که تأثیر معاشرتهای رودررو را ندارند. شاید حتی صدها دوست در شبکههای اجتماعی داشته باشید، اما باز هم وقتی واقعا نیاز به همصحبت دارید، کسی در دسترستان نباشد.
درواقع، بسیاری از ما ارتباطات مجازی را به این خاطر به ارتباطات رودررو ترجیح میدهیم که در ارتباطات مجازی میتوانیم نامتعهدانهتر رفتار کنیم. مثلا همین که پیغامهای تلگرامتان را دقیقه به دقیقه چک میکنید اما چندساعت بعد جواب میدهید، خود نمونهای از بیتعهدیهای مرسوم در ارتباطات مجازی است! درعوض، دوستان قدیمیتان را به یک گپوگفت رودررو دعوت کنید و باهم از خاطرات و دغدغههای روزمرهتان بگویید.
۴. حسوحال تنهاییتان را با نگهداری از حیوانات خانگی درمان کنید
نگهداری از حیوانات خانگی موجب بهبود اضطراب و رنج ناشی از احساس تنهایی میشود. حیوانات خانگی مثل سگ و گربه نهتنها همیشه حاضرند که با آنها وقت بگذرانید و خودتان را با بازی و نوازششان سرگرم کنید، بلکه علاوهبر این وفاداری از خاصیت تسکیندهندگی نیز برخوردارند و درست مثل والیوم موجب کاهش اضطراب میشوند. طبق نتایج مطالعات پژوهشگران دانشگاه لویولا در آمریکا، کسانی که بهمنظور کاهش درد ناشی از جراحی از شیوهی درمان بهوسیلهی حیوانات خانگی استفاده میکنند، نیاز کمتری به داروهای مسکّن دارند. همانطور که چارلز شولتز، خالق داستان مصور «بادامزمینیها»، میگوید: «خوشحالی یعنی داشتن یه تولهسگ دوستداشتنی.» پس اگر به فکر غلبه بر تنهایی خود هستید و سعی دارید انسان شادتری باشید، شاید بد نباشد که به داشتن یک حیوان خانگی فکر کنید!
۵. به دیگران کمک کنید تا ارزش خودتان را دریابید
کمک به دیگران یکی دیگر از راهکارهای غلبه بر تنهایی است. خیلی اوقات چون بهنظر خودمان نزد دیگران هیچ ارزشی نداریم احساس تنهایی میکنیم، درحالیکه احساس خودارزشی پدیدهای اکتسابی است. آدری هِپبورن، بازیگر و مدل مشهور بریتانیایی، میگوید:
وقتی سنتان بالاتر میرود، تازه متوجه خواهید شد از دو دستی که دارید، یک دست برای کمککردن به خودتان است و آنیکی دستتان برای کمککردن به دیگران.
هرگز کمککردن به دیگران را فراموش نکنید و بدانید که بسیاری از مشکلات، حتی تنهایی، به دست خود خودمان قابلحل هستند. با کمککردن به دیگران میتوانید هم ارزش واقعی خودتان را کشف کنید و هم در معرض دوستیهای عمیقتر قرار بگیرید. کمککردن فقط این نیست که خودتان را برای نجات زندگی دیگران بهخطر بیندازید، بلکه حتی گاهی با ابراز توجه و همدردی نیز میتوانید به دیگران کمک کنید. مثلا اگر همکارتان از چیزی ناراحت است، برایش یک یادداشت انگیزشی بنویسید. ساک خرید پیرزن همسایهتان را تا خانه برایش حمل کنید. یا مثلا به نابینایی که پشت خط عابرپیاده منتظر است، کمک کنید تا به آنطرف خیابان برود. برای انجام چنین کمکهایی هیچوقت زندگیتان بهخطر نمیافتد، اما در همین کمکهای جزئی جادوی شگفتانگیزی نهفته است که معجزهی عشق و دوستی را برایتان بهارمغان خواهد آورد.
۶. با خودتان حرف بزنید تا رابطهتان با خودتان بهتر شود
۷. با تجربههای تازه خودتان را بههیجان بیاورید
در بسیاری از مواقع، تنهایی با احساس بیحوصلگی همراه است که البته با کمی چاشنی تازگی رفع خواهد شد. مثلا چطور است که فردا خودتان را از یک مسیر جدید به محل کارتان برسانید؟ یا مثلا چطور است که همینطور تصادفی یکی از اتوبوسهای داخلشهری را سوار شوید و ببینید کجاها میبردتان؟ نظرتان درمورد سفر به خارج از کشور چیست؟ تجربهی این قبیل تازگیها قطعا هیجانانگیز خواهد بود. مثلا اگر مسیر دیگری را غیر از مسیر هرروزه برای رسیدن به محل کارتان انتخاب کنید، با چهرهها و مغازههای جدیدی روبهرو خواهید شد که برایتان تازگی خواهند داشت. یعنی هر دقیقهاش تجربهی تازه و ماجراجوییگونهای است.
۸. سر صحبت را با غریبهها باز کنید تا با دنیای اطرافتان بیشتر پیوند برقرار کنید
به نظرتان مزیت همصحبتی با غریبهها در چیست؟ غریبهها شما را نمیشناسند و قضاوتتان نمیکنند، اما حتی اگر قضاوتتان کنند، باز هم جای نگرانی نیست، چراکه دوباره همدیگر را نخواهید دید. غریبهها همهجا هستند. مثلا میتوانید با بغلدستیتان در مترو سر صحبت را باز کنید و چند کلمهای گپوگفت داشته باشید. همین صحبتکردنهای هرچند کوتاه و مختصر در غلبه بر تنهایی به شما کمک میکنند و موجب خواهد شد که با دنیای اطرافتان احساس پیوند و همبستگی پیدا کنید.
۹. از افراد سمی و روابط مخرب پرهیز کنید
ارتباط برقرارکردن با آدم های سمی، یعنی کسانی که هیچگونه احساس همدردی از خود نشان نمیدهند، باعث تشدید احساس تنهایی میشود. رابطهی مؤثر و ثمربخش رابطهای است که در آن به طرفین احساس رضایت دست بدهد. اما اگر با کسانی وقت بگذرانید که درکتان نمیکنند، بهسختی میتوانید خودتان را خوشحال و راضی نگه دارید. بهویژه اگر طرف مقابلتان خودشیفته باشد و مدام عزت نفس تان را زیر سؤال ببرد، بیشتر احساس تنهایی خواهید کرد. پس چه بهتر که از اینگونه روابط مخرب پرهیز کنید و تا حد امکان از کسانی که باعث دامنزدن به احساس تنهاییتان میشوند، فاصله بگیرید و درعوض بهدنبال روابط معنیدار باشید.
۱۰. یوگا و مدیتیشن را به برنامه روزانه خود اضافه کنید
یوگا و مدیتیشن نه تنها برای بهبود وضعیت جسمی مفید هستند، بلکه به شما کمک میکنند تا ذهنتان را آرام کنید و از استرس و اضطراب فاصله بگیرید. انجام روزانهی چند دقیقه مدیتیشن یا یوگا میتواند به شما کمک کند تا به آرامش بیشتری دست پیدا کنید و از تنهایی لذت ببرید. تحقیقات نشان دادهاند که این فعالیتها میتوانند باعث افزایش سطح هورمونهای شادیآور مانند سروتونین و کاهش هورمونهای استرسزا شوند.
۱۱. یادگیری یک ساز موسیقی
آموختن نواختن یک ساز موسیقی میتواند تأثیر شگفتانگیزی در کاهش احساس تنهایی داشته باشد. موسیقی زبان جهانی است که میتواند احساسات و عواطف مختلف را به بهترین شکل بیان کند. نواختن یک ساز میتواند ذهن شما را به چالش بکشد و همچنین احساسات مثبت ایجاد کند. شما میتوانید در کلاسهای آموزشی شرکت کنید یا از طریق ویدئوهای آموزشی آنلاین یادگیری را شروع کنید.
۱۲. کتاب خواندن و کشف دنیای داستانها
یکی از بهترین راهها برای فرار از تنهایی و ورود به دنیای جدید، کتاب خواندن است. کتابها میتوانند شما را به دنیای داستانها و شخصیتهای مختلف ببرند و به شما فرصت دهند تا با احساسات و تجربیات دیگران آشنا شوید. انتخاب کتابهایی با ژانرهای مختلف مانند علمیتخیلی، ماجراجویی، رمان و غیره میتواند تجربهی جدید و هیجانانگیزی را برای شما فراهم کند.
۱۳. هنرهای دستی و خلاقیت را تجربه کنید
هنرهای دستی مانند نقاشی، طراحی، بافتنی، سفالگری و … میتوانند به شما کمک کنند تا ذهنتان را آرام کنید و خود را از تنهایی بیرون بیاورید. خلق آثار هنری به شما امکان میدهد تا احساساتتان را به صورت خلاقانه بیان کنید و همچنین میتوانید این آثار را با دوستان و خانواده به اشتراک بگذارید.
۱۴. به طبیعت بروید و از زیباییهای آن لذت ببرید
گاهی اوقات بهترین راه برای فرار از احساس تنهایی، رفتن به طبیعت و بهرهبردن از زیباییهای آن است. پیادهروی در جنگل، کوهنوردی، یا حتی نشستن کنار رودخانه میتواند به شما کمک کند تا با آرامش و زیبایی طبیعت ارتباط برقرار کنید. مطالعات نشان دادهاند که ارتباط با طبیعت میتواند به کاهش استرس و افزایش حس رضایت و خوشحالی کمک کند.
۱۵. مهارتهای جدید یاد بگیرید
یادگیری مهارتهای جدید نه تنها ذهن شما را مشغول میکند بلکه میتواند شما را با افراد جدیدی آشنا کند که به همان مهارتها علاقه دارند. مثلاً میتوانید یادگیری زبان جدید، آشپزی، یا حتی برنامهنویسی را در نظر بگیرید. این مهارتها نه تنها تواناییهای شما را افزایش میدهند بلکه میتوانند فرصتهای جدیدی را برای شما فراهم کنند.
۱۶. شرکت در فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه
شرکت در فعالیتهای داوطلبانه میتواند احساس ارزشمندی و ارتباط اجتماعی را به شما بازگرداند. کمک به دیگران و مشاهدهی تاثیر مثبت کارهایتان بر زندگی دیگران، میتواند حس خوشحالی و رضایت را در شما افزایش دهد. میتوانید به مراکز خیریه، خانههای سالمندان یا سازمانهای محیطزیستی بپیوندید و به دیگران کمک کنید.
۱۷. ورزش و فعالیت بدنی منظم
ورزش و فعالیت بدنی منظم نه تنها به بهبود وضعیت جسمی کمک میکند، بلکه به کاهش استرس و افزایش انرژی مثبت نیز کمک میکند. فعالیتهای ورزشی مانند دویدن، شنا، دوچرخهسواری و یا حتی تمرینات گروهی مانند زومبا و یوگا میتوانند شما را با دیگران همآهنگ کنند و حس تعلق به جامعه را افزایش دهند.
۱۸. یادداشتنویسی و نگارش خاطرات
نوشتن خاطرات و تجربیات روزانه به شما کمک میکند تا افکار و احساسات خود را بهتر درک کنید و با خودتان بهتر ارتباط برقرار کنید. نگارش روزانه میتواند به شما در تحلیل احساسات و یافتن راهحلهای مناسب برای مشکلات کمک کند. این فعالیت به شما کمک میکند تا به مرور زمان از تجربهها و خاطراتتان درس بگیرید.
۱۹. برنامهریزی و تعیین اهداف آینده
تعیین اهداف آینده و برنامهریزی برای دستیابی به آنها میتواند به شما انگیزه بدهد و احساس تعلق به زندگیتان را افزایش دهد. با تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، میتوانید به خودتان اثبات کنید که زندگیتان هدفمند و باارزش است. برنامهریزی و پیگیری پیشرفتها به شما حس کنترل و رضایت میدهد.
۲۰. درصورت تداوم احساس تنهایی به پزشک مراجعه کنید
احساس تنهایی مداوم و پایدار ازجمله نشانههای شایع افسردگی است که با مراجعه به روانپزشک و از طریق مشاورهدرمانی حل میشود. اگر به یک روانپزشک کاربلد مراجعه کنید، با چند جلسه مشاوره میتواند عوامل محرک احساس تنهاییتان را شناسایی کند و راهحلهای کنترل این محرکها را با شما درمیان بگذارد.
لطفا بهیاد داشته باشید که مراجعه به روانپزشک جهت درمان افسردگی و غلبه بر تنهایی نشانهی ضعف نیست، بلکه از وانمودکردن به اینکه همهچیز روبهراه است، توانایی بیشتری میطلبد. پس دستبهکار شوید و خودتان را برای رویارویی با چالشهای پیش رو آماده کنید. مطمئن باشید که شما نیز میتوانید از زندگی لذت ببرید و طعم خوشحالی را بچشید.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما بهوجود میآورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
سلام. منم اغلب احساس تنهایی شدید میکنم و با اینکه خونوادم کنارم هستن ولی ارتباط درستی نمیتونم باهاشون برقرار کنم چون کلی مشکل دارن خودشون و بهم فشار میارن که ازدواج کن و برو پی زندگی خودت. ولی من به خاطره شکست هایی که تو زندگیم داشتم و ارتباط هایی که با آدمای نادرست برقرار کردم و ارتباط با اونا باعث تنهایی بیشترم شد اصلا نمیتونم به دیگران اعتماد کنم وارد رابطه بشم. این حس بی اعتمادی و نا امنی هم اونا باعثش شدن.
همیشه برای اطرافیانم همه کار کردم. از همه چی زدم و به بقیه فکر کردم. سعی کردم بهترین آدم باشم. کاملترین و بی نقص ترین.سعی کردم ی زن پر از هنر و زرنگ باشم. ولی همه اونایی که اولویتم بودن براشون نفر آخرم. هیچ کدوم از خوبیا و حسن های منو نمیبینن، فقط کمین کردن پامو کج بذارم. حتی تا حالا کسی واقعا حالمو نپرسیده…که بفهمه خوبم یا نه.حتی وقتی ناراحتم هیچکس ندارم دلداریم بده. نمیدونم کجا اشتباه کردم . کجا کوتاهی کردم. فقط میدونم خیلی بدبختم. همیشه بودم. همیشه هم بدبخت میمونم. نمیدونم چرا هیچوقت باعث افتخار کسی نبودم. برای همه اون کسی بودم که هیچکدومشون نمیخان برام باشن. من حداقل چیزا رو هم نخاستم ازشون، چون میدونستم قرار نیس حداقل چیزا رو هم بهم ببخشن…. من ی زن احمقم. همین.
مشکل شما همینه عزیزم
که از همه چی زدی و به بقیه فکر کردی.
این بزرگترین اشتباه شماست
چون بقیه فقط وقتی نفعی براشون داشته باشی باهات حال میکنن
باید از همه چی بزنی و فقط به خودت فکر کنی
اون موقع پیشرفت میکنی و فردی میشی که همه بهت اهمیت میدن
۱۵سالمع
ببینید بع هر دری زدم
از توکل بخدا بگیر تا خواهش و گو خوری منت کشی برا اطرافیام کع از پیشم نرن
دوستای زیادی دارم ولی از همعشون تو یجا خنجر خوردم
یع رفیق دارم کع دمش گرم ولی چن روز احساس میکنم رابطمون کلا پاشیدع
خانوادم کع هیچچچچ یع زرع هم درکم نمیکنن دیگع با هیچ کدومشون رابطه ای ندارم
.انگار کع اونارو نمیشناسم
از کتاب متنفرم
از درس متنفرم
میخوام ترک تحصیل کنم ولی
درآمدی ندارم
رفیقم ولم کنع میرم خود کشی خیلی آسون و راحت از این زندگی کوفتی خلاص میشم
کسی کع تنحاس تا آخر عمر تنهاع میمونع همین طور کع من از اولش تنها بودم
فقط یع تنهای واقعی درکم میکنع
حق میگی داش مث منی همه اینارو دارم دوباره از اول تجربه میکنم هعی
دوست خوبم، از صمیم قلب متأسفم که احساس تنهایی و دلسردی میکنی. این روزها برای خیلی از آدمها، مخصوصاً توی سن تو، احساساتی مثل ناامیدی و دلشکستگی سختتر میشه. گاهی، وقتی به همهی آدمها و روشها تکیه میکنی و نتیجه نمیبینی، احساس ناامیدی خیلی عمیقتر میشه و انگار نمیدونی چطور باید ادامه بدی.
بیشتر از همه، میخوام بدونی که این حسها موقتی هستن، حتی اگر الان خیلی واقعی به نظر برسن. خیلی از آدمها، در مراحل مختلف زندگی، فکر میکنن که تنها راه فرار از دردهاشون رفتن از این دنیاست. اما حقیقت اینه که خیلی از این احساسات با زمان، حمایت و کمک بهتر میشن. برای شروع، شاید حرف زدن با یه فرد حرفهای مثل مشاور یا روانشناس بتونه راهی باز کنه. این کار، به تو کمک میکنه تا بار این تنهایی و ناامیدی رو سبکتر حس کنی و مسیرت رو بهتر ببینی.
همین که این حرفها رو نوشتی و با ما در میون گذاشتی، یعنی تو هنوز دنبال یه روزنه امید هستی. آدمهای زیادی هستن که میخوان حال بهتر تو رو ببینن و بهت کمک کنن. خواهش میکنم عجلهای برای تصمیمات بزرگ نداشته باشی و یه فرصت دیگه به خودت بدی. زندگیت خیلی ارزشمنده، خیلی.